معرب و مبنی در عربی از جمله مباحثی است که این زبان را از سایر زبانهای دنیا متمایز میکند. بر اساس این تقسیمبندی دوگانه میتوانیم بفهمیم که یک کلمه در جمله بر اساس نقشی که دارد آیا اعراب میپذیرد یا خیر. یادگیری چنین مبحثی از آن جهت اهمیت دارد که باعث میشود از شکل درست کلمات در جملات اسمیه و فعلیه عربی استفاده کنیم. در این نوشته از مجله فرادرس، بعد از توضیح معرب و مبنی و فهمیدن تفاوت آنها با یکدیگر، افعال، اسامی و حروف اضافه این زبان را بر اساس معرب یا مبنی بودن به صورت مجزا و همراه با مثال بررسی میکنیم. در انتها میتوانیم با استفاده از تمرینهای پایانی متن بفهمیم که چقدر از معرب و مبنی میدانیم و ضعف در کدام قسمتها نیازمند تمرین بیشتر است.
تعریف معرب و مبنی در عربی
برای فهمیدن تفاوت میان معرب و مبنی در زبان عربی بهتر است ابتدا به مثالهای زیر دقت کنید.
أینَ تَذهبُ؟
به کجا میروی؟
أینَ مَنزلُکْ؟
خانهات کجاست؟
در هر دوی این جملات کلمه «أینَ» به کار رفته است. با وجود اینکه در جمله اول همراه با فعل و در جمله دوم همراه با اسم و ضمیر به کار رفته، حرکت انتهایی آن تغییر نکرده و بر حسب نقشی که در جمله دارد، اعراب نپذیرفته است. حالا به مثالهای زیر دقت کنید.
یَثمَرُ البُستانُ.
باغ ثمر میدهد.
لَنْ یَثمَرَ البُستانُ.
باغ ثمر نخواهد داد.
فعل مضارع از ریشه «ثمر» در این دو جمله یک بار به شکل «یَثمَرُ» به کار رفته و بار دیگر، به دلیل حضور حرف ناصبه لن به شکل «یَثمَرَ» در آمده است. با در نظر گرفتن نقش «أینَ» و «یثمر» میتوانیم نتیجه بگیریم که اسم استفهام عربی «أینَ» مبنی و فعل مضارع «یثمرُ» معرب است. در زبان عربی از عنوان «مبنی» برای کلماتی استفاده میشود که حرکت آوایی انتهای آنها بر اساس نقشی که در جمله دارند تغییر نمیکند. در مقابل، «معرب» کلمهای است که هنگام قرار گرفتن در جمله و با تغییر جایگاهش در آن حرکات آوایی مختلفی میپذیرد.
منظور از اعراب و حرکت آوایی، نقشهایی است که در جمله «مرفوع» واقع میشوند و باید «ضمه» به انتهای آنها اضافه کرد. در نقش «منصوب» باید از «فتحه» در انتهای کلمات معرب استفاده کنیم. نقشهای «مجرور» نیز با «کسره» انتهاییشان در جملات شناسایی میشوند.
با این حساب کلمات معرب در حالت مرفوع، ضمه، در حالت منصوب، فتحه و در حالت مجرور، کسره میپذیرند. کلمات مبنی نیز در پذیرفتن این اعرابها همانند کلمات معرب هستند. با این تفاوت که حرکت انتهای آنها تغییری نمیکند و برای اشاره نوع اعراب آنها باید از کلمه «محلا» استفاده کرد. برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید.
ساعَدَنا المعلمُ فقَرَأَنا کُتُبَنا.
معلم ما را کمک کرد و کتابهای ما را برایمان خواند.
به ضمیر «نا» در این جمله دقت کنید. اولین «نا» ضمیر متصل به فعل است. به همین خاطر نقش مفعولبه را در جمله بازی میکند. اما از آنجا که ضمایر از اسامی مبنی در زبان عربی محسوب میشوند باید بگوییم «نا، مفعولبه و محلا منصوب». دومین ضمیر «نا» به کار رفته هم به دلیل داشتن نقش مفعولی در جمله اعرابش «محلا منصوب» است. اما سومین ضمیر «نا» که با «کتُب» همراه شده، نقش مضافالیه را در جمله پذیرفته است. در نتیجه باید بگوییم «نا، مضافالیه و محلا مجرور».
اعراب در جملات برای کلماتی که در عربی جمع یا مثنی واقع میشوند به سادگی گذاشتن حرکات آوایی در انتهای کلمات نیست. چون مثنی و جمع در جملات با اعراب «فرعی» شناخته میشود. به این ترتیب که اگر کلمه معرب و مرفوعی، مثنی باشد، باید از «ان» استفاده کرد و اگر منصوب یا مجرور باشد، باید از پسوند «ینِ» در انتهای آن استفاده کرد. برای درک بهتر به مثالهای زیر توجه کنید.
ذهَبَ التلمیذان.
آن دو دانشآموز رفتند.
شاهدتُ التلمیذَینِ.
آن دو دانشآموز را دیدم.
در جمله اول کلمه «تلمیذان» اسم مثنایی است که به خاطر پذیرفتن نقش فاعل در جمله، با اعراب فرعی «ان» مرفوع شده است. در نتیجه باید بگوییم «التلمیذان: فاعل و مرفوع به اعراب فرعی ان». در جمله دوم، همین کلمه مفعولبه فعل «شاهدتُ» واقع شده است. از آنجا که به عنوان اسم مثنی باید منصوب شود، از علامت «ین» در انتهای آن استفاده شده است. از این رو باید بگوییم «التلمیذَینِ: مفعولبه و منصوب به اعراب فرعی ین».
برخلاف مثنی که پسوندهایش برای مذکر و مونث یکسان است، در جمع باید طور دیگری عمل کنیم. برای جمع بستن کلمات مذکر نیز باید از پسوندهای «ون» و «ین» و برای جمع بستن کلمات مونث «ات» در انتهای اسامی معرب به کار میبریم. برای درک بهتر این بخش از مبحث معرب و مبنی در عربی میتوانید به مثالهای زیر توجه کنید.
ذَهبَ العامِلون إلی عملِهم.
کارگرها به سر کارشان رفتند.
(در این مثال «العاملون» فاعل اسم جمع مذکر و مرفوع به اعراب فرعی «ون» واقع شده است.)
سَلَّمتُ علی العامِلینَ.
به کارگرها سلام کردم.
(«العاملین» در این جمله مفعولبه و منصوب به اعراب فرعی «ین» است.)
کَتَبتْ الطالباتُ دروسَهنَّ.
دانشآموزهای دختر درسهایشان را نوشتند.
(کلمه «الطالبات» در حالت مفرد «الطالبة» بوده و به عنوان فاعل توانسته حرکت ضمه بپذیرد.)
شاهدتُ الطالباتِ في المدرسة.
دانشآموزهای دختر را در مدرسه دیدم.
(این جمله کلمه جمع مونث مفعولبه است و باید اعراب منصوب بگیرد اما به خاطر آنکه جمع مونث سالم هیچگاه علامت «فتحه» نمیپذیرد، در حالت منصوب نیز با اعراب کسره در جملات ظاهر میشود.)
در دستهبندیهای مختلف فعل، اسم و حرف در عربی میتوان «معرب و مبنی» پیدا کرد. این شناسایی برای ساخت جملات با اعراب صحیح لازم است. چرا که در غیر این صورت ممکن است معنا و مفهوم جمله تغییر کند. در ادامه ابتدا دستههای معرب و مبنی در اسامی عربی را بررسی میکنیم. سپس به سراغ انواع فعل معرب و مبنی میرویم و دست آخر حروفی را که در عربی معرب یا مبنی هستند، همراه با مثال مربوط به آنها بررسی میکنیم.
اسم معرب و مبنی در عربی
اسم در عربی گستره وسیعی از کلمات را تشکیل میدهد. از این رو برای بررسی اینکه بفهمیم اسم معرب کدام است، بهترین راه شناخت آن، مطالعه اسامی مبنی و جدا کردن آنها از دسته اسامی معرب است. اسمهای مبنی در زبان عربی عبارتند از «اسم اشاره، اسم موصول، اسم استفهام، اسم شرط، مصدر عربی، برخی از ظروف و قید زمان و مکان» در ادامه این مبحث هر یک از این اسامی مبنی را به صورت مجزا همراه با مثال مربوط به آنها بررسی میکنیم.
ضمایر مبنی در عربی
مهمترین دلیل استفاده از ضمایر در اکثر زبانها جلوگیری از تکرار اسم است. یعنی میتوانیم از ضمیر به عنوان جایگزین اسم در جمله استفاده کنیم. در زبان عربی ضمیرها از جمله کلمات مبنی هستند که حرکت انتهایی آنها هیچگاه تغییر نمیکند. با این حال میتوان آنها را در هر سه حالت مرفوع، منصوب و مجرور به کار برد.
دستهبندی ضمایر عربی دو نوع است. دسته اول ضمایر منفصل و دسته دوم شامل ضمایر متصل هستند. ضمایر متصل و منفصل، این توانایی را دارند تا مرفوع و منصوب واقع شوند. اما برای مجرور شدن یک ضمیر تنها باید از ضمایر متصل استفاده کنیم. در جدول زیر میتوانید انواع ضمایر متصل و منفصل در عربی را مشاهده کنید.
جدول ضمایر متصل و منفصل در زبان عربی | |
ضمیر منفصل | ضمیر متصل |
هو – إياه | (هو مستتر) – ه |
هما – إياهما | ا – هما |
هم – إياهم | وا – هم |
هی – إياها | (هی مستتر) – ها |
هما – إياهما | ا – هما |
هنَّ – إياهن | نَ – هنَّ |
أنتَ – إياكَ | تَ – کَ |
أنتما – إياكما | تما – کما |
أنتم – إياكم | تم – کم |
أنتِ – إياكِ | تِ – کِ |
أنتما – إياكما | تما – کما |
أنتنَّ – إياكن | نَ – کنَّ |
أنا – إياي | تُ – ي |
نحن – إيانا | نا – نا |
ضمایر منفصل در جدول برای ما شناخته شده هستند. اما قسمت مربوط به ضمایر متصل نیازمند دقت بیشتری است. نخستین ستون مربوط به ضمایر منفصل عربی که با رنگ قرمز متمایز شده، مربوط به ضمایری است که با فعل میآیند و همواره نقش فاعل دارند. در نتیجه اعراب آنها «محلا مرفوع» است. دومین ستون از ضمایر متصل متعلق به آن دسته از ضمیرهاست که هم به فعل میچسبند و هم به اسم. در نتیجه اعراب منصوبی و مجروری دارند. برای درک بهتر به مواردی که در ادامه به صورت مجزا آمده توجه کنید.
- ضمایر متصل مرفوعی
این ضمایر از صرف فعل به دست میآیند و همراه با آن هستند. در نتیجه به عنوان فاعل و محلا مرفوع در جمله شناخته میشوند. برای درک بهتر این بخش از مبحث معرب و مبنی در عربی میتوانید به مثالهای زیر توجه کنید.
-
- ضمیر متصل «تاء الفاعل» مثل: جلستَ – جلستِ – جلستما – جلستم – جلستن
- ضمیر متصل «الف مثنی». مثل: لعبا – لعبتا – يلعبان – تلعبان – العبا
- ضمیر متصل «واو جماعة». مثل: كتبوا – يكتبون – اكتبوا
- ضمیر متصل «نون النسوة». مثل: سمعن – يسمعن – اسمعن
- ضمیر متصل «یاء المخاطبة». مثل: اجري – تجرين
- ضمایر متصل مشترک در اعراب نصب و جر
ضمایری که در ادامه میخوانید آن دسته از ضمایر عربی هستند که در جملات فقط منصوب و مجرور واقع میشوند. به مثالهای مربوط به آن توجه کنید.
-
- ضمیر متصل «یاء المتکلم»، مثل:
ربِّ اَرحِمني.
خدایا مرا ببخش.
(یاء چسبیده به فعل امر در این جمله ضمیر بارز متصل متکلم و محلا منصوب است. چرا که نقش مفعولبه جمله را دارد.)
رّبَّ أغُفِرْ لي.
خدایا از من بگذر.
(ضمیر یاء که همراه با حرف جر «لِ» آمده نقش مجرور را دارد اما چون مبنی است باید اعرابش را محلا مجرور در نظر بگیریم.)
-
- ضمیر متصل «کاف الخطاب»، مثل:
أعلَمتُكَ.
به تو یاد دادم.
(ضمیر «ک» که به فعل چسبیده ضمیر متصل صیغه مفرد مذکر مخاطبی است که مفعولبه شده در نتیجه اعرابش محلا منصوب است.)
اِجتَهدْ في مَدرِسَتكْ.
در مدرسهات کوشا باشد.
(در این جمله چون ضمیر با اسمی دیگر همراه شده نقش مضافالیه و محلا مجرور را پذیرفته است.)
-
- ضمیر متصل «هاء الغائب»، مثل:
أعلمتُهُ.
او را آموختم.
(ضمیر «ه» متصل به فعل مفعولبه با اعراب محلا منصوب است.)
يَجتَهِدُ في دراستِه.
او در درسهایش کوشا است.
(ضمیر «ه» مربوط به صیغه مفرد مذکر غائب در این جمله به اسم چسبیده. در نتیجه نقش مضافالیه با اعراب محلا مجرور را دارد.)
به طور کلی ضمایر متصل منصوب و مجرور یکسان نوشته میشوند. برای تشخیص صحیح آنها باید به کلمه ماقبل از ضمیر توجه کنیم. اگر قبل از ضمیر متصل حرف جر یا اسم مضاف به کار رفته باشد، ضمیر متصل اعراب محلا مجرور دارد. در مقابل، اگر قبل از ضمیر فعل یا حروف مشبهه بالفعل باشد، اعراب آن محلا منصوب است. برای درک بهتر به مثالهای زیر توجه کنید.
لَهم عقائدُهم.
آنها عقایدی برای خود دارند.
(در این جمله اولین ضمیر متصل «هم» با حرف جر آمده و دومین ضمیر با اسم جمع مکسر «عقائد» همرا شده. در نتیجه مضافالیه است و در هر دو حالت اعرابش محلا مجرور محسوب میشود.)
إنَّهم طَلَبوا أنْ نُساعدَهم.
آنها درخواست کردند تا کمکشان کنیم.
(اولین ضمیر متصل «هم» بعد از حرف مشبهه بافعل آمده. از این رو اسم «إنَّ» واقع شده و اعرابش محلا منصوب است. دومین ضمیر متصل به فعل متعدی «نساعد» چسبیده و مفعولبه و محلا منصوب واقع شده است.)
- ضمیر متصل مشترک میان اعراب رفع، نصب و جر
تنها یک ضمیر متصل در زبان عربی وجود دارد که میتواند هر سه اعراب «مرفوع، منصوب و مجرور» را در جملات عربی بگیرد. ضمیر متصل صیغه متکممعالغیر یا «نا» همان ضمیر متصلی است که در جایگاه اعراب سهگانه زبان عربی به کار میرود. برای فهم بهتر نحوه عملکرد آن در جملههای عربی بهتر است به مثالهای زیر توجه کنید.
ربَّنا لا تؤاخِذْنا إنْ نَسينا.
خدایا اگر فراموش کردیم ما را مواخذه نکن.
ضمیر متصل در کلمه «ربنا» چون با اسم همراه شده نقش مضافالیه را دارد و محلا مجرور واقع شده است. ضمیر متصل در فعل «تؤاخِذْنا» به دلیل همراهی با فعل، مفعولبه و محلا منصوب است. ضمیر متصل در فعل «نَسينا» چون از ضمایر متصل صرفی فعل است نقش فاعل با اعراب محلا مرفوع را دارد.
اسم اشاره مبنی در عربی
اسمهای اشاره در زبان عربی، از جمله اسمهای مبنی هستند که برای اشاره به اشیاء، حیوانات، انسانها و … از آنها استفاده میکنیم. اقسام متفاوتی از اسم اشاره در زبان عربی پیدا میشود. یکی از تقسیمبندیهای آن بر اساس «مسافت» است. یعنی اسم اشاره میتواند برای «مسافت نزدیک، میانه یا دور» باشد.
از سوی دیگر اسمهای اشاره را میتوان بر حسب عددِ موضوعی که به آن اشاره میشود، تقسیم کرد. به بیانی دیگر اسم اشاره عربی میتواند «مفرد، مثنی یا جمع» باشد. آخرین تقسیمبندی آن هم مربوط به جنسیت اسامی اشاره است. در نتیجه دو نوع اسم اشاره «مونث» و «مذکر» در زبان عربی وجود دارد. در ادامه جدولی را مشاهده میکنید که در آن انواع اسم اشاره با توجه به تقسیمبندیهای گفته شده در آن آمده است.
جدول انواع اسم اشاره عربی |
مفرد مذکر نزدیک هذا الرجل ( این مرد) |
مفرد مذکر دور ذلک الرجل (آن مرد) |
مثنی مذکر نزدیک هذان الرجلان (این دو مرد) – مرفوع هذَینِ الرجلین (این دو مرد) منصوب و مجرور |
جمع مذکر نزدیک هولاء الرِجال (این مردها) |
جمع مذکر دور اولئکَ الرجال (آن مردها) |
مفرد مونث نزدیک هذهِ المرأة (این زن) |
مفرد مونث دور ذلک المرأة (آن زن) |
مثنی مونث نزدیک هاتان المرأتان (این دو زن) – مرفوع هاتَینِ المرأتَینِ (این دو زن) – منصوب و مجرور |
جمع مونث نزدیک هولاء النساء (این زنها) |
جمع مونث دور اولئک النساء (آن زنها) |
مهمترین نکته جدول که باید به آن توجه کنیم، معرب بودن اسمهای اشاره در حالت «مثنی» است. اگر اسم اشاره مذکر و مونث در حالتی به کار برود که اعرابش مرفوع باشد، باید از «هذان و هاتان» و در صورت منصوب و مجرور بودن باید از «هذین و هاتین» استفاده کنیم. برای درک بهتر این بخش از مبحث معرب و مبنی در عربی میتوانید به مثالهای زیر توجه کنید.
هذا طريقٌ طويلُ.
این راه طولانی است.
(هذا: مبتدا و محلا مرفوع)
هذه بنتٌ ودودة.
این دختر خوشمشرب است.
(هذه: مبتدا و محلا مرفوع)
هذا شاعرٌ مخضرمٌ.
این شاعر پیشکسوت است.
(هذا: مبتدا و محلا مرفوع)
هذه يدٌ قوية.
این یک دست قوی است.
(هذه: مبتدا و محلا مرفوع – «ید» در زبان عربی مونث است.)
هذان الولدان شقيان.
این دو پسربچه بازیگوش هستند.
(هذان: مبتدا و مرفوع به اعراب فرعی «ان»)
هاتان معلمتان قديرتان.
این دو معلم توانا هستند.
(هاتان: مبتدا و مرفوع به اعراب فرعی «ان»)
إنَّ هاتَينِ فتاتان مطيعتان .
همانا این دو دختر حرف گوشکن هستند.
(هاتینِ: اسم حرف مشبهه بالفعل و منصوب به اعراب فرعی «ین»)
هؤلاء الأطفال ملتزمون.
این بچهها متعهد هستند.
(هولاء: مبتدا و محلا مرفوع)
هؤلاء البنات ممرضات.
این دخترها پرستار هستند.
(هولاء: مبتدا و محلا مرفوع)
اسم موصول مبنی در عربی
اسم موصول کلمهای است که میتواند دو جمله جدا از هم را به یکدیگر مربوط کند. بر اساس جمله اول میتوانیم تصمیم بگیریم که از کدام اسم موصول در چه وزن و صیغهای باید استفاده کنیم. این اسامی نیز از جمله کلمات مبنی در زبان عربی هستند. برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید.
رأیتُ التلمیذَ ألذي نجحَ في الامتحان.
دانشآموزی را که در امتحان موفق شد، دیدم.
در این مثال کلمه «ألذي» اسمی موصولی است که دو جمله را به هم متصل کرده است. جمله «نجحَ في الامتحان.» برای تعریف کردن اسم موصول به کار میرود. به همین خاطر به آن «صله موصول» میگویند.
همواره در جملات صله موصول، ضمیری وجود دارد که مرجع آن به جمله قبل از اسم موصول بر میگردد. از این ضمیر در زبان عربی با عنوان «عائد صله» یاد میشود و در تعداد و جنسیت تابع موصول است. برای فهم بهتر به مثال زیر توجه کنید.
إشتریتُ الکتابَ ألذي الَّفه طه حسین.
کتابی را که طه حسین نوشته خریدم.
(در این جمله «ه» همراه با «ألَّفَ» عائد صله به حساب میآید.)
اسامی موصول در دو دسته قرار میگیرند. دسته اول «اسم موصول خاص» است. از آنجا که این اسمها بر حسب تعداد و جنسیت متفاوت هستند، میفهمیم که به طور خاص برای کدام موارد باید به کار بروند. دسته دیگر «اسم موصول عام» است. جنسیت و عدد در این موصولها تعیین کننده نیست. تنها موردی که هنگام به کار بردن آنها باید رعایت کنیم توجه به عاقل (انسان) و غیر عاقل (غیر انسان) بودن مرجع اسم موصول است.
در ادامه جدولی را مشاهده میکنید که اسامی موصول خاص بر اساس تعداد و جنسیت در آن نوشته شده است.
جدول اسم موصول خاص در عربی | |
مذکر | مونث |
ألذي (مفرد مذکر) | ألتي (مفرد مونث) |
أللذان (مثنی مذکر مرفوع) – أللذیْنِ (مثنی مذکر منصوب و مجرور) | أللتان (مثنی مونث و مرفوع) – أللتیْنِ (مثنی مونث منصوب و مجرور) |
ألذین (جمع مذکر) | أللاتی – أللائي – أللواتي – أللوائي (جمع مونث) |
مطابق با موارد داخل جدول، اسامی موصول خاص در حالت مثنی معرب هستند. چرا که در حالت مرفوع و منصوب و مجرور شکلشان تغییر میکند. اما اسمهای موصول خاص مفرد و جمع در هر حالتی مبنی و با اعراب محلی هستند. برای درک بهتر این بخش از مبحث معرب و مبنی در عربی میتوانید به مثالهای زیر توجه کنید.
نجَحتْ المرأةُ ألتي تدرسُ العربیة.
زنی که عربی میخواند موفق شد.
سلَّمتُ علی المرأتَینِ أللتَینِ تدرسان العربیة.
به دو زنی که عربی میخوانند سلام کردم.
(چون مرجع اسم موصول مثنی و منصوب است از حالت «اللتین» استفاده شده است.)
نَجَحَ الرجلان أللذانِ یَدرسان العربیة.
دو مردی که عربی میخوانند موفق شدند.
(در این جمله اسم موصول به تبعیت از فاعل جمله به شکل مثنی مذکر و مرفوع به کار رفته است.)
سلَّمتُ علی الرجُلَینِ اللذَّینِ یدرسان العربیة.
به دو مردی که عربی میخوانند سلام کردم.
نجَحَتْ النساءُ اللاتي یدرسنَ العربیة.
زنهایی که عربی میخوانند موفق شدند.
نَجَحَ الرِجالُ ألذینَ یدرُسونَ العربیة.
مردهایی که عربی میخوانند موفق شدند.
(در اسامی موصول مربوط به صیغههای جمع تنها باید جنسیت را در نظر گرفت. اعراب آنها در جمله با توجه به نقشی که میگیرند تغییر نمیکند.)
برخلاف اسم موصول خاص، استفاده از اسم موصول عام راحتتر است. چرا که تنها باید دقت کنیم ببینم مرجع موصول ما انسان است یا غیر انسان. در صورتی که انسان و عاقل باشد این امکان را داریم تا از اسم موصول عام «من» استفاده کنیم. اگر هم غیر انسان و غیر عاقل بود باید از «ما» استفاده کنیم. برای فهمیدن فرق این دو در جملات بهتر از به مثالهای زیر توجه کنید.
یُعجِبُني مِنَ التلامیذ مَنْ یحترمون أمَّهاتِهم.
از دانشآموزانی که به مادرهایشان احترام میگذارند، خوشم میآید.
(در این جمله از اسم موصول عام «من» برای جاندار استفاده شده است. ضمیر «واو» در فعل یحترمون عائد صله است.)
أشتری صَدیقي ما أعجَبَتهُ مِنَ الحقائب.
دوستم کیفی را که خوشش آمد، خرید.
( در این جمله از اسم موصول عام «ما» برای غیر جاندار استفاده شده است. به جای آن میتوانستیم از اسم موصول خاص ألتي استفاده کنیم. چرا که عائد صله در این جمله «هی» مستتر در فعل اعجبت است و به حقائب بر میگردد.)
زُرتُ من نَجَحَ في الإمتحان.
کسی را که در امتحان قبول شد، دیدم.
أُعجِبتُ بِما قرأتُ في الصحیفة.
از آن چیزی که در روزنامه خواندم خوشم آمد.
نکته: در صورتی که بخواهیم برای انواع جمع غیر عاقل از اسم موصول استفاده کنیم، تنها میتوانیم دو اسم موصول را به کار ببریم. «ألتي» اسم موصول خاص برای مفرد مونث یکی از آنهاست. چرا که در زبان عربی هر آنچه که برای توضیح و توصیف جمع غیر عاقل است باید در حالت مفرد مونث به کار برود. دومین اسم موصول هم «ما» است. به مثال زیر توجه کنید.
هاجَرَتْ الطُیورُ ألَتي تَعیشُ في الغابَة.
پرندههایی که در جنگل زندگی میکنند مهاجرت کردند.
ادات شرط مبنی در عربی
اسم شرط در عربی به اسمی گفته میشود که از آن معنای «اگر» و «هر» فهمیده شود. زمانی که معنی «اگر» داشته باشد شرط است و وقتی معنی «هر» بدهید نشان دهنده این است که قرار است در جمله «تعمیم» اتفاق بیافتد.
در جملات شرطیه عربی، اسم یا حرف شرط اولین جزء از جمله است. از آنجا که مبنی هستند، شکل و شمایل آنها در تمامی جملات به یک صورت به کار میرود و اعرابشان همواره «محلی» است. با وارد شدن یکی از این اسامی بر سر جملات عربی، افعال موجود در آن جمله «مجزوم» میشوند. از این رو، در جملههایی که اسم شرط دارند عموما دو فعل پیدا میشود. فعل اول به عنوان «فعل شرط و مجزوم» و فعل دوم در جایگاه «جواب شرط و مجزوم» شناخته میشود.
برای شناخت بهتر ادات شرط مبنی در عربی میتوانیم دو نوع دستهبندی را در نظر بگیریم. در نوع اول میتوانیم آنها را به «اسم و حرف شرط» تقسیمبندی کنیم. تقسیمبندی دوم هم میتواند شامل جداسازی این ادات بر حسب «جازمه و غیر جازمه» بودن آنها شود. در ادامه قصد داریم این تقسیمبندی را ترکیب و اسامی و حروف شرط هر یک از دستههای جازمه و غیر جازمه را همراه با مثالهای مربوط به آنها بررسی کنیم.
أدوات شرط جازمه
به اسم و حرف شرطی که با آمدن در سر جمله بتواند افعال جمله را مجزوم کند، «ادوات شرط جازمه» میگویند. به بیانی دیگر، وقتی از ادوات شرط جازمه در جمله شرطیه استفاده شود، «فعل شرط و جواب شرط» هر دو باید مجزوم شوند. یعنی حرکت انتهایی آن افعال باید به «ساکن» تغییر کند.
نکته: مجزوم شدن افعال مضارع صیغه جمع با حذف «نون عوض رفع» انجام میشود.
«إن» از جمله حرفهای شرطی است که افعال را مجزوم میکند و به این ترتیب میتواند عامل ربط و ارتباط میان فعل شرط و جواب شرط باشد. مفهوم این حرف در جملات معمولا با معنی «اگر» به فارسی همراه است.
از آنجا که «إن» جزو «حروف» است، محلی از اعراب ندارد. یعنی در جمله نقشی نمیپذیرد از این رو اعرابی هم ندارد. برای درک بهتر این بخش از مبحث معرب و مبنی در عربی میتوانید به مثالهای زیر توجه کنید.
إن تجتهدْ تنجحْ.
اگر تلاش کنی موفق میشوی.
(در این جمله «إن» حرف شرط، «تجتهد» فعل شرط و مجزوم و «تنجح» جواب شرط و مجزوم است.)
إِنَّ أَحْسَنْتُمْ، أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا.
اگر نیکی کنید به خود نیکی کردهاید، و اگر بدی کنید به خود بدی کردهاید.
در این آیه از قرآن افعال شرط و جواب شرط همگی، ماضی هستند. از آنجا که افعال ماضی نیز از جمله کلمات مبنی در زبان عربی هستند، میتوان اعراب آنها را به صورت «محلا مجزوم» در نظر گرفت.
از اسم شرط «من» برای اشاره به انسان یا به عبارتی دیگر «عاقل» در زبان عربی استفاده میشود. به همین خاطر میتوانیم آن را «کسی که» یا «هر کسی که» ترجمه کنیم. این اسم شرط نیز توانایی مجزوم کردن افعال جمله شرطیه را دارد. از آنجا که اسم است، میتواند در جملات نقش بپذیرد. به این ترتیب اعراب آن «محلی» خواهد بود.
در صورتی که فعل شرط درون جمله، لازم باشد، نقش اسم شرط من «مبتدا» خواهد بود. به این ترتیب باید بگوییم «من: اسم شرط مبنی، مبتدا و محلا مرفوع». در مقابل، وقتی فعل شرط متعدی باشد اما مفعول آن در جمله نیامده باشد، اسم شرط من نقش مفعول آن فعل متعدی را بر عهده میگیرد. در این حالت باید بگوییم «من: اسم شرط مبنی، مفعولبه و محلا منصوب».
در شرایطی که فعل شرط به کار رفته با «من» یکی از افعال ناقصه باشد که خبری در جمله حضور نداشته باشد، نقش این اسم شرط در جمله «من: خبر فعل ناقصه و محلا منصوب» میشود. برای درک بهتر این بخش از مبحث معرب و مبنی در عربی میتوانید به مثالهای زیر توجه کنید.
مَنْ يعِ الحق يلتزمه.
هر کسی حقیقت را بداند باید به آن پایبند باشد.
(در این مثال فعل شرط، یک فعل متعدی است که مفعول آن در جمله حضور دارد. به همین خاطر نقش اسم شرط من «مبتدا و محلا مرفوع» است.)
فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ، وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ.
پس هر کسی هموزن ذرهای نیکی کند (نتیجه) آن را خواهد دید و هر که اندازه ذرهای بدی کند (نتیجهاش) را میبیند.
(از آنجا که فعل شرط به کار رفته در این آیه قرآن فعلی متعدی همراه با مفعول است، اسم شرط «مبتدا و محلا مرفوع» است.)
از اسم شرط ما برای غیر انسان یا به عبارتی دیگر برای «غیر عاقل» استفاده میشود. برای ترجمه آن به فارسی میتوانیم از معادل «چیزی که» یا «هر چیزی که» استفاده کنیم و از آنجا که اسم است میتواند در جمله نقش و اعراب بپذیرد.
در صورتی که از اسم شرط ما در جملهای استفاده کنیم که فعلش لازم باشد، یا در جملهای به کار برود که فعل متعدی همراه با مفعولبه داشته باشد، میتواند نقش «مبتدای مبنی و محلا مرفوع» را به دست بیاورد. همچنین اگر با فعلی متعدی که مفعول نداشته باشد به کار برود، میتواند نقش مفعولبه با اعراب محلا منصوب را بپذیرد.
در نهایت، اگر فعل شرط مجزوم به کار رفته در جمله، یک فعل ناقص باشد که خبرش در جمله به چشم نخورد، اسم شرط ما میتواند نقش «خبر فعل ناقصه با اعراب محلا منصوب» را به دست بیاورد. برای درک بهتر به مثالهای زیر توجه کنید.
ما تقرأْ بدقةٍ ینفَعْکَ اکثر.
هر چیزی را با دقت بخوانی نفع بیشتری برایت خواهد داشت.
(در این مثال از آنجا که فعل متعدی بدون مفعول به کار رفته، نقش اسم شرط ما، «مفعولبه مقدم و محلا منصوب» است.)
ما يدّخره المواطنون يدْعم الاقتصاد القومي.
هر آنچه که شهروندان پسانداز کنند، حمایتگر اقتصاد ملی میشود.
(اعراب اسم شرط ما در این جمله «مبتدا و محلا مرفوع» است.)
- اسم شرط «مهما»
کارکرد اسم شرط «مهما» همانند اسم شرط «ما» است. یعنی برای غیر عاقل یا غیر انسان میتوانیم یکی از آنها را به کار ببریم. از اینرو میتوان آن را «هر چیزی یا چیزی که» را ترجمه کرد. در پذیرفتن نقش یا اعراب نیز تفاوتی با دو اسم شرط قبلی ندارد. یعنی در جملاتی که فعل شرط، لازم یا یک فعل متعدی همراه با مفعول باشد، نقش «مبتدا و محلا مرفوع» را خواهد داشت. همراه با فعل متعدی بدون مفعول نقش «مفعولبه و محلا منصوب» را میپذیرد. برای درک بهتر به مثالهای زیر توجه کنید.
مهما تفعلْ من خیرٍ تَجِدْهُ لِنَفسِکْ.
هر چه کار نیک کنی، (آن را) برای خود مییابی.
مهما تقرأْ يزِدْكَ معرفةً وثقافةً.
هر چه را بخوانی، به دانش و فرهنگت اضافه میکند.
- اسم شرط «متی»
از اسم شرط «متی» برای اشاره به زمان انجام کار و نتیجه وابسته به آن استفاده میشود. به همین خاطر میتوان آن را به شکل «هر وقتی» یا «زمانی که» به فارسی برگردانیم. اعراب این اسم شرط عموما در جملهها «ظرف زمان» با اعراب محلا منصوب است. برای فهم بهتر به مثالهای زیر توجه کنید.
متی تکتُبْ لي رسالةً أرُدَّ علیها.
هر وقت برایم نامه بنویسی، جوابش را میدهم.
متى تتقدّمْ الصناعة ينتشرْ الرخاء.
زمانی که صنعت پیشرفت میکند، رونق گسترش مییابد.
- اسم شرط «أیان»
همانند «متی» از اسم شرط «أیان» نیز به عنوان ظرف زمان در جملات شرطیه عربی استفاده میشود. برای ترجمه آن میتوانیم از معادل فارسی «هرگاه» یا «هر وقت» استفاده کنیم. برای درک بهتر به مثالهای زیر توجه کنید.
أیان تَزُرْني اُکرِمْکَ.
هرگاه ملاقاتم کنی، تو را بزرگ میدارم.
أيان تُحتَرَمْ حقوق الإنسان يَسُد السلام.
هر وقت حقوق بشر رعایت شود، صلح حکمفرما میشود.
- اسامی شرط «أینَ، أینما، أنی و حیثما»
از تمامی این اسامی شرط میتوانیم به عنوان «ظرف مکان» در جملات شرطیه عربی استفاده کنیم. از این اعراب آنها «محلا منصوب» است. برای ترجمه آنها نیز میتوانیم از «جایی که» و «هر جا که» را به کار ببریم. برای درک بهتر این بخش از مبحث معرب و مبنی در عربی میتوانید به مثالهای زیر توجه کنید.
أينَ يكثُرْ المنحرفون تنتشِرْ الجريمة.
جایی که منحرفان فراوانند، جرم و جنایت بیشتر میشود.
أينما يكثر المنحرفون تنتشرْ الجريمةُ.
هر جا که منحرفان فراوانند، جرم و جنایت بیشتر میشود.
أنّى ينتشر الوعي الصحي تقلْ الأمراضُ.
هر جا که آگاهیهای بهداشتی فراگیر شود، مریضیها کاهش مییابد.
حيثما يدخل طيب الأخلاق يجد له أصدقاء.
هر کجا که انسانهای خوش اخلاق وارد شوند، دوستانی برای آنها پیدا میشود.
- اسم شرط «کیفما»
وقتی از اسم شرط «کیفما» استفاده میکنیم، قصدمان این است که چگونگی کیفیت انجام گرفتن کاری را نتیجه انجام شدن کاری دیگر نشان بدهیم. بر اساس همین توضیح میتوانیم نتیجه بگیریم که اعراب و نقش «کیفما» در جملات عربی «حال» یا «قید حالت» با اعراب محلا منصوب است. برای ترجمه آن به فارسی میتوانیم از عبارت «هر طور که» و «طوری که» استفاده کنیم. برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید.
كيفما تعاملْ الناسَ يعاملوك.
هر طور با مردم برخورد کنی با تو برخورد میکنند.
کیفَما تَفعلْ في الصِّغَرِ تَلقَهُ في الکِبَرِ.
هر طور که در کودکی عمل کنی در بزرگسالی همان را دنبال میکنی.
كيفما تكونوا يولّ عليكم.
هر طور که باشد با شما آنگونه میشوند.
این اسم شرط از جمله اسامی شرط جازمه غیر مبنی است. یعنی بر اساس نقشی که در جمله میگیرد، اعراب آن متفاوت میشود. از «أیّ» هم برای عاقل و هم برای غیر عاقل استفاده میشود. همچنین میتواند نقش ظرف زمان و مکان و حال را در جملات شرطیه عربی بازی کند. برای درک بهتر به مثالهای زیر توجه کنید.
أيّ مكان تُفضّلْ للنزهة أُفضّلْ.
هر جایی را برای گردش دوست داشته باشی، دوست دارم.
أيّ وقت تستثمره يعد عليك بالنفع.
هر زمان که سرمایهگذاری کنید به نفع شما خواهد بود.
أي تلميذٍ يعرفْ أهمية مستقبله يجتهدْ في دروسه.
هر دانشآموزی که اهمیت آیندهاش را بفهمد در انجام درسهایش تلاش میکند.
أدوات شرط غیر جازمه
منظو از ادوات شرط غیر جازمه آن دسته از اسامی و حروف شرطی است که تاثیری بر فعل شرط و جواب شرط ندارند و آن دو را مجزوم نمیکنند. از جمله این ادوات میتوانیم به «أما، إذا، کلما، لما و لو» اشاره کنیم. در ادامه یک مثال برای هر یک از اسامی و حروف شرط وجود دارد که میتوانید با مطالعه آنها به نحوه تاثیرشان بر جملات شرطیه پی ببرید.
كلّما اجتهدت وصلت لحلمك.
هر چه بیشتر کار کنید بیشتر به رویای خود میرسید.
الكتب أنواع أمّا الجيد فما أثّر في القراء.
کتابها انواع مختلفی دارند، اما هر قدر کتاب خوب باشد اثر گذاریاش بیشتر است.
إذا صحبت اللئيم تأذّيت.
اگر با افراد بدطنینت معاشرت کنید، ضربه میخورید.
لمّا ظهرَ الإسلام ردَّ إلى الضعفاء حقهم.
وقتی که اسلام ظهور کرد، حقوق افراد ضعیف را به آنها داد.
لو نام علي مبكراً لاستيقظ مبكرً.
اگر علی زود میخوابید، زود بیدار میشد.
ادات استفهام مبنی در عربی
منظور از ادات استفهام در زبان عربی، اسامی و حروفی است که به وسیله آنها درباره شخص، شیء، زمان، مکان و… سوال می پرسیم. به عبارتی دیگر، ادات استفهام همان کلمات پرسشی در زبان عربی هستند که در دسته کلمات مبنی قرار میگیرند. هر کدام از این ادات کاربرد مخصوص به خودشان را دارند که توضیح مختصر هر یک از آنها را همراه با مثال در ادامه میخوانید.
اسم استفهام «من»
برای سوال از اشخاص به کار میرود و مخصوص انسان یا عاقل است. بر اساس اجزای جمله، میتواند نقش یا اعراب بپذیرد. برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید.
من قَرأَ الکتابَ؟
چه کسی کتاب را خواند؟
(در این مثال «من» نقش مبتدای جمله با اعراب محلا مرفوع را دارد.)
اسم استفهام «ما»
برای سوال درباره اشیاء مورد استفاده قرار میگیرد و مخصوص غیر عاقل یا غیر جاندار است. این اسم استفهام نیز همانند من توانایی پذیرفتن نقش در جمله را دارد. برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید.
ما قرَأتَ؟
چه میخوانی؟
(در این جمله فعلی متعدی حضور دارد که مفعولبه آن ذکر نشده. در نتیجه اسم استفهام ما میتواند نقش «مفعولبه مقدم و محلا منصوب» را در جمله بازی کند.)
اسم استفهام «متی»
پرسیدن درباره زمان وقوع کاری با استفاده از کلمه «متی» انجام میشود. از آنجا که تمرکز این کلمه بر روی زمان است میتواند به عنوان قید زمان در جمله نقش بازی کند. برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید.
متی قَرَأتَ الکتابَ؟
چه زمانی کتاب را خواندی؟
اسم استفهام «کیف»
وقتی بخواهیم درباره کیفیت وقوع کاری سوال بپرسیم باید به سراغ اسم استفهام «کیف» برویم. به مثال زیر توجه کنید.
کَیف وَجَدتَ حقیبتي؟
چگونه کیفم را پیدا کردی؟
اسم استفهام «کم»
برای سوال از تعداد اشیاء، افراد یا تعداد دفعات وقوع کار یا حالات میتوانیم از «کم» در جمله پرسشی استفاده کنیم. اسمی که پس از اسم استفهام «کم» استفاده میشود به عنوان «تمییز کم» شناخته شده و همواره به شکل مفرد و منصوب به کار میرود. برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید.
کم مرّةً رَسَبتَ؟
چند بار مردود شدی؟
اسم استفهام «أیُّ»
برای مشخص شدن یک سوژه در میان چند سوژه میتوانیم از «أیُ» استفاده کنیم. از این کلمه در معنای «کدام» یا «کدامیک» استفاده میشود. برای فهم بهتر به مثال زیر توجه کنید.
إیَّ کتابٍ قرأتَ؟
کدام کتاب را خواندهای؟
نکته: أی، از جمله ادات استفهامی است که معرب است و میتواند علامتهای اعراب را بپذیرد.
فعل معرب و مبنی در عربی
فعلها در زبان عربی دستههای معرب و مبنی خودشان را دارند. افعال ماضی که مربوط به گذشتهاند، همگی در دسته «افعال مبنی» قرار میگیرند. در مقابل، فعل مضارع عربی، فعلی معرب است که میتوانیم به وسیله آن انواع افعال منصوب و مجزوم در زبان عربی را بسازیم. سومین دسته افعال، فعل امر است که همانند فعل ماضی در زیر مجموعه افعال مبنی قرار میگیرد. در ادامه هر یک از این افعال را با مثال بررسی میکنیم.
فعل مبنی ماضی در عربی
ماضی به معنای آن چیزی است که گذشته و باز نمیگردد. فعل ماضی عربی هم فعلی است که در گذشته انجام شده و به پایان رسیده است. این فعل از جمله افعال مبنی در زبان عربی محسوب میشود. پایه و اساس انواع فعل ماضی در زبان عربی «ماضی ساده» است. به استفاده از شکل ساده فعل ماضی میتوانیم انواع ماضی را که شامل ماضی بعید، ماضی استمراری و ماضی نقلی میشود، بسازیم.
برای ساختن فعل ماضی ساده باید ریشه فعل را به وزن ۱۴ صیغه آن وارد کنیم. این وزنها برای افعال ثلاثی مجرد یکسان است و ممکن است تنها در حرکت آوایی عینالفعل تفاوتهایی با هم داشته باشند. در ادامه جدولی را مشاهده میکنید که وزن ۱۴ صیغه فعل ماضی ساده و یک مثال با معنی در آن قرار دارد. برای فهم بهتر این بخش از مبحث معرب و مبنی در عربی میتوانید برای درک بهتر این بخش از مبحث معرب و مبنی در عربی میتوانید به جدول زیر توجه کنید.
جدول وزن و صرف فعل ماضی ساده در عربی | |
وزن فعل ماضی | مثال با معنی |
فَعَل | کَتَبَ – نوشت |
فَعَلَا | کَتَبا – نوشتند |
فَعَلَوا | کَتَبوا – نوشتند |
فَعَلَتْ | کَتَبَتْ – نوشت |
فَعَلَتا | کَتَبَتا – نوشتند |
فَعَلنَ | کَتَبنَ – نوشتند |
فَعَلتَ | کَتَبتَ – نوشتی |
فَعَلتما | کَتَبتما – نوشتید |
فَعَلتم | کَتَبتم – نوشتید |
فَعَلتِ | کَتَبتِ – نوشتی |
فَعَلتما | کَتَبتما – نوشتید |
فَعَلتنَّ | کَتَبتنَّ – نوشتید |
فَعَلتُ | کَتَبتُ – نوشتم |
فَعَلنا | کَتَبنا – نوشتیم |
فعل ماضی در عربی مبنی بر فتح به حساب میآید. مبنی بر فتح بودن آن در چهار صیغه «الغائب، الغائبة و الغابان و الغائبتان» قابل مشاهده است. در صیغه «الغائبون» که فعل به ضمیر واو متصل است، مبنی بر ضمه میشود. همچنین فعل ماضی عربی در صیغههای «المخاطب، المخاطبة، الغائبات، المتکلم و المتکلمون» مبنی بر سکون محسوب میشود. برای درک بهتر این بخش از مبحث معرب و مبنی در عربی میتوانید به مثالهای زیر توجه کنید.
الصدیقان وصلا إلی المدرسة متأخراً.
دو دست دیر به مدرسه رسیدند.
(فعل ماضی مثنی «وصلا» در این مثال اگرچه به ضمیر الف چسبیده، مبنی بر فتح به حساب میآید.)
التلمیذات رَکِبنَ الحافلةَ معاً.
دانشآموزها با هم سوار اتوبوس شدند.
(فعل ماضی صیغه للغائبات «رکبنَ» مبنی بر سکون است که در این جمله مورد استفاده قرار گرفته است.)
آنچه در این جدول به چشم میخورد مربوط به صرف فعل ماضی ساده ثلاثی مجرد است. با استفاده از این فعل میتوانیم فعلهای ماضی در زمانهای مختلف بسازیم. با این تفاوت که تغییری در اصل فعل ماضی ایجاد نمیشود، چراکه از کلمات مبنی عربی محسوب میشود. ما تنها با اضافه کردن افعال و حروف دیگر میتوانیم شکلهای مختلف فعل ماضی را بسازیم. در ادامه انواع فعل ماضی مبنی در عربی، نحوه ساخت و مثالهای مربوط به آنها را میخوانید.
فعل ماضی بعید در عربی
ماضی بعید یعنی یک کار و اتفاق قبل از وقوع کار و اتفاقی دیگر انجام شده و به پایان رسیده است. به عنوان مثال در جمله «قبل از خواب مسواک زده بودم.» قصدمان این است که نشان دهیم عمل مسواک زدن را قبل از خوابیدن انجام داده و تمام کردهایم.
در زبان عربی ماضی بعید از دو قسمت تشکیل میشود. قسمت اول «فعل ناقصه کان» و قسمت دوم آن را «ماضی ساده» تشکیل میدهد. هر دوی این قسمتها باید در جنسیت و عدد هماهنگ باشند. مگر اینکه فعل در ابتدای جمله به کار برود که در چنین حالتی باید از شکل مفرد مذکر یا مفرد مونث آن استفاده کنیم. برای درک بهتر به مثالهای زیر توجه کنید.
ما کان الوَقتُ قَدْ بَلَغَ الخامِسَةَ حتّی حَضَرَ أحَدَهُمْ.
ساعت هنوز پنج نشده بود که یکی از آنها حضور پیدا کرد.
(در این مثال از حرف ما پیش از فعل ناقصه کان استفاده شده تا مفهوم ماضی بعید را منفی کند.)
کان مُحمَّدٌ قَدْ أکمَلَ قِراءَةَ القِصَّةِ قبلَ قَلیلٍ.
محمد کمی قبل خواندن قصه را تمام کرده بود.
(در این مثال از ترکیب قد در ساخت ماضی بعید استفاده شده که در زبان عربی مرسوم است. همچنین بر اساس آنچه که در جمله آمده میتوانیم از فاعل بین دو قسمت فعل ماضی بعید استفاده کنیم.)
فعل ماضی نقلی در عربی
دومین فعل ماضی که در آن از ماضی ساده استفاده میشود، فعل ماضی نقلی عربی است. برای ساختن چنین فعل نیاز داریم تا از کلمه «قد» پیش از شکل صرف شده فعل ماضی ساده استفاده کنیم تا نشان دهیم کاری در گذشته انجام شده اما اثرات آن به امروز باقی مانده است. برای منفی کردن این فعل میتوانیم از «لما» پیش از شکل مضارع ریشه فعل در همان صیغه استفاده کنیم. از آنجا که «لما» جزو حروف جازمه است، باید فعل مضارع بعد از آن را مجزوم کنیم. برای درک بهتر به مثالهای زیر توجه کنید.
لماذا لمّا یَحضُروا؟
چرا هنوز نیامدهاند؟
(در این مثال با آمدن لما بر سر فعل مضارع معنای آن به ماضی نقلی منفی تبدیل شده است.)
قد قرأتُ هذا الکِتاب.
این کتاب را خواندهام.
فعل ماضی استمراری در عربی
ماضی استمراری عربی تنها فعل از خانواده افعال ماضی عربی است که در آن از شکل ماضی ساده استفاده نمیشود. همانند ماضی بعید دو بخش دارد که قسمت نخست آن را فعل ناقصه کان تشکیل میدهد. بخش دوم فعل ماضی استمراری عربی با استفاده از فعل مضارع ساخته میشود. با استفاده از چنین ترکیبی میتوانیم نشان دهیم که کاری در گذشته به صورت مستمر و متناوب انجام شده است. برای درک بهتر به مثالهای زیر توجه کنید.
هم کانوا لا یَسبَحُونَ في المسَبَحِ حوالي ساعتَیْنِ.
آنها حدود دو ساعت در استخر شنا نمیکردند.
(در این جمله نیز همانند مثال بالا هر دو قسمت فعل ماضی استمراری بر اساس صیغه غائبون که در مبتدا مشخص شده صرف شده و با آمدن لا بر سر فعل مضارع منفی شده است.)
ماذا کنتِ تفعَلینَ في المَکتَبةِ؟
در کتابخانه چه کار میکردی؟
(فعل ماضی استمراری این مثال بر اساس صیغه للمخاطبة ساخته شده است.)
فعل معرب مضارع در عربی
فعل مضارع در عربی برای نشان دادن کاری در زمان حال یا آینده نزدیک به کار میرود. اگرچه فعل مضارع در زبان عربی در دسته کلمات معرب قرار میگیرد، اما ساخت افعالی دیگر از آن میتواند این فعل معرب را به فعلی مبنی تبدیل کند. از این رو میتوانیم بگوییم که فعل مضارع عربی دو نوع است: معرب (در حالت مرفوع، منصوب و مجزوم) و مبنی (در حالات مختلف).
یکی از مهمترین نشانههای فعل مضارع در زبان عربی قرار گرفتن حروف أتین (الهمزة والنون والياء والتاء) در ابتدای این افعال است. دومین نشانه، حضور نون عوض رفع در افعال صیغه مثنی و جمع است. این دسته از افعال مضارع به اسم «افعال خمسه» شناسایی میشوند.
فعل مضارع در حالت صرف عادی و نرمال خود به عنوان یک فعل معرب با اعراب مرفوع شناخته میشود. اعراب رفع در صیغههای مفرد به شکل ضمه در انتهای فعل و در سایر صیغهها با استفاده از «نون عوض رفع» در انتهای مضارع نشان داده میشود. برای درک بهتر این توضیحات به جدول زیر که شکل صرف شده فعل مضارع مرفوع در آن قرار دارد، توجه کنید.
جدول وزن و صرف فعل مضارع ساده و مرفوع در عربی | |
وزن | فعل با معنی |
یَفعَلُ | یَکتُبُ – مینویسد |
یَفعَلان | یَکتُبان – مینویسند |
یَفعَلُون | یَکتُبُونَ – مینویسند |
تَفعَلُ | تَکتُبُ – مینویسد |
تَفعَلان | تَکتُبان – مینویسند |
یَفعَلنَ | یَکتُبنَ – مینویسند |
تَفعَلُ | تَکتُبُ – مینویسی |
تَفعَلان | تَکتُبان – مینویسید |
تَفعَلُون | تَکتُبُونَ – مینویسید |
تَفعَلینَ | تَکتُبینَ – مینویسی |
تَفعَلان | تَکتُبان – مینویسید |
تَفعَلنَ | تَکتُبنَ – مینویسید |
أَفعَلُ | أکتُبُ – مینویسم |
نَفعَلُ | نکتُبُ – مینویسیم |
فعل مضارع منصوب در عربی
برای ساختن فعل مضارع منصوب به حروف ناصبه عربی نیاز داریم. منظور از این حروف «أن، لن، کَیْ، حتی و لِ» است که با قرار گرفتن بر سر صیغههای مفرد ضمه فعل مضارع را به فتحه تبدیل میکند. به این ترتیب یک فعل مضارع منصوب به اعراب ظاهری خواهیم داشت. در صیغههای مثنی و جمع، منصوب شدن با استفاده از حذف نون عوض رفع انجام میشود. در این حالت فعل مضارع منصوب به حذف نون رفع ساخته میشود. برای درک بهتر به جدول زیر که فعل مضارع منصوب آن با استفاده از حرف ناصبه «لن» به فعل مستقبل منفی تبدیل شده توجه کنید.
جدول صرف فعل مضارع منصوب با لن در عربی | |
فعل | معنی |
لن یَکتُبَ | نخواهد نوشت |
لن یَکتُبا | نخواهند نوشت |
لن یَکتُبُوا | نخواهند نوشت |
لن تَکتُبَ | نخواهد نوشت |
لن تَکتُبا | نخواهند نوشت |
لن یَکتُبنَ | نخواهند نوشت |
لن تَکتُبَ | نخواهی نوشت |
لن تَکتُبا | نخواهند نوشت |
لن تَکتُبُوا | نخواهند نوشت |
لن تَکتُبي | نخواهی نوشت |
لن تَکتُبا | نخواهند نوشت |
لن تَکتُبنَ | نخواهند نوشت |
لن أکتُبَ | نخواهم نوشت |
لن نکتُبَ | نخواهیم نوشت |
بر اساس نوشتههای درون این جدول حرف لن بر صیغههای الغائب، الغائبة و المخاطب به شکل ظهور فتحه در انتهای آنها تاثیر گذاشته است. در سایر صیغههای مثنی و جمع نیز نون انتهایی صیغهها حذف شدهاند تا نشانهای از منصوب شدن آنها باشد. تنها در دو صیغه «الغائبات و المخاطبات» تغییری شکل نگرفته است. چون هر دوی این صیغههای مبنی هستند و هیچگاه شامل حال تغییرات در فعل مضارع نمیشوند.
فعل مضارع مجزوم در عربی
هرگاه یکی از ادات جزم «لم و لما، لای نهی عربی، ادات شرط عربی و لام امر» قبل از فعل مضارع مورد استفاده قرار بگیرد، فعل ما مجزوم میشود. منظور از مجزوم شدن فعل مضارع این است که ضمه انتهای صیغههای مفرد به ساکن تبدیل و نون عوض رفع سایر صیغههای مثنی و جمع حذف بشود. تنها دو صیغه جمع مونث غائب و مخاطب به همان شکل باقی میماند. چون «ن» انتهای این صیغهها ضمیر است. به همین خاطر نمیتوانیم آنها را حذف کنیم. در نتیجه باید بگوییم «مضارع مجزوم به اعراب محلی» یا «محلا مجزوم». برای درک بهتر نحوه تاثیر این حروف و اسامی بر فعل مضارع بهتر است به مثالهای زیر توجه کنید.
لم يحفظْ الدرس.
درس را حفظ نکرد.
(در این جمله فعل مضارع با «لم» مجزوم شده و معنی آن به ماضی ساده منفی عربی تغییر پیدا کرده است.)
لا تُسرعْ في القيادة.
با سرعت رانندگی نکن.
(هرگاه دیدیم بر سر فعل مضارع یک «لا» قرار دارد که انتهای آن را مجزوم کرده باید بدانیم که با لای نهی عربی طرف هستیم.)
إنْ تدرُسْ تنل الجائزة.
اگر درس بخوانی جایزه میگیری.
(در این جمله یکی از ادات شرط یعنی «إن» به کار رفته. در نتیجه هر دو فعل مضارع مجزوم شدهاند. فعل مجزوم اول به عنوان «فعل شرط» و دومی «جواب شرط» شناخته میشوند.)
إنْ يزرعْ ماجد يحصدْ.
اگر بکارد، درو میکند.
(در این جمله هم «إن» توانسته هر دوی افعال مضارع در جمله را مجزوم کند.)
لم يسافرْ حُسامُ.
حسام سفر نکرد.
(حضور حرف جزم «لم» پیش از فعل مضارع در صیغه للغائب از آن یک فعل با معنای مضارع منفی ساخته است.)
فعل مبنی امر در عربی
فعل امر عربی یک فعل مبنی است که در هیچ حالتی معرب نمیشود. حالتهای بناء یا مبنی واقع شدن فعل امر به چند شکل صورت میگیرد که عبارتند از «مبنی بر سکون، مبنی بر فتحه، مبنی بر حذف عله و مبنی به حذف نون.»
برای ساخت فعل امر عربی از شش صیغه مخاطب، ابتدا باید حرف «ت» ابتدای صیغهها را حذف کنیم. بعد به جای آن یک «ا (الف)» بگذاریم. حرکت آوایی الف ابتدایی فعل امر به عینالفعل بستگی دارد. در صورتی که ضمه باشد « ُ» و در صورت فتحه و کسره بودن « ِ» میگیرد. در آخر انتهای فعلها را مجزوم میکنیم.
ساخت فعل امر از صیغههای غائب نیز ممکن است. برای این کار باید «لام امر» را در ابتدای صیغهها بگذاریم و انتهای آنها را مجزوم کنیم. برای درک بهتر نحو عملکرد فعل مبنی امر در عربی میتوانید به جدول زیر توجه کنید.
جدول صرف فعل امر در عربی | |
فعل | معنی |
لِیَکتُبْ | باید بنویسد |
لِیَکتُبا | باید بنویسند |
لِیَکتُبُوا | باید بنویسند |
لِتَکتُبْ | باید بنویسد |
لِتَکتُبا | باید بنویسند |
لِیَکتُبنَ | باید بنویسند |
أُکتُبْ | بنویس |
أُکتُبا | بنویسید |
أُکتُبُوا | بنویسید |
أُکتُبي | بنویس |
أُکتُبا | بنویسید |
أُکتُبنَ | بنویسید |
لِأکتُبْ | باید بنویسم |
لِنکتُبْ | باید بنویسیم |
حروف مبنی در عربی
منظور از حروف در زبان عربی، حروف اضافهای است که به خودی خود معنی ندارند و تنها با آمدن در جمله و همراه با سایر کلمات معنا میگیرند.
نکته: تمامی حروف در زبان عربی معرب هستند و هرگز اعراب نمیپذیرند.
در ادامه خلاصهای از حروف اضافه عربی را همراه با مثال مربوط به آنها میخوانید.
حرف جر در عربی
از ترکیب این حروف و اسم یا ضمیر میتوانیم «جار و مجرور» بسازیم. از انواع حروف جر عربی میتوانیم به «إلی، أمام، بِ، بعدَ، تحتَ، جنبَ، حتّی، حولَ، خلفَ، علی، عن، عند، فوق، في، قبل، مِن و …» اشاره کنیم. به مثالهایی که در آنها حرف جر به کار رفته است توجه کنید.
الطالبان تذهبان إلی الجامعةِ بِالحافلة.
دانشجوها با اتوبوس به دانشگاه رفتند.
هُم وقَفوا جَنباً إلی جنبٍ.
آنها چسبیده به یکدیگر ایستاده بودند.
هو مَشیَ مِنَ البیتِ حتّی الجامعة.
او از خانه تا دانشگاه را پیاده طی کرد.
تَمَّ حَلَّ المُشکِلَةِ عن طَریقِ المُحادِثاتِ.
حل مشکل از طریق مذاکرات انجام شد.
حرف ناصبه در عربی
با حروف ناصبه عربی در بخش فعل مضارع منصوب آشنا شدیم. فهمیدیم که با آمدن یکی از این حروف قبل از فعل مضارع میتوانیم اعراب آن را از مرفوع به منصوب تغییر بدهیم. به مثالهایی که در آن حروف ناصبه ««أن، لن، کَیْ، حتّی و لِ» به کار رفته توجه کنید.
ذَهّبتُ إلَی السُوقِ لِأَشْتَریَ ما أحتاجُ إلیها.
برای خرید چیزهایی که احتیاج داشتم به بازار رفتم.
أُطلُبا مِنهُمْ أنْ یَأْکُلُوا مَعَکُما في المَطْعَمِ.
از آنها بخواهید تا با شما در رستوران غذا بخورند.
حروف مشبهه بالفعل در عربی
برخی از حروف در زبان عربی هستند که بر سر جملات اسمیه وارد میشوند و مبتدا را به «اسم حرف مشبهه بالفعل» و خبر را به «خبر حرف مشبهه بالفعل» تبدیل میکنند. از جمله آنها میتوانیم به «إنَّ، أنَّ، کأنَّ، لعلَّ، لیتَ و لکنَّ» نام ببریم. به برخی از مثالهای مربوط به این حروف توجه کنید.
لَیْتَ الشَبابَ یَعودُ یوماً.
ای کاش جوانی روزی بازگردد.
أَعتَقِدُ أنَّ مَعرِفَةَ لُغةٍ نافِعةٌ.
معتقدم که همانا یادگیری زبان مفید است.
أَحمدٌ نَشیطٌ لَکِنَّ دِراسَتَهُ مُتَوَسِطْ.
احمد زرنگ است، اما سطح درسش متوسط است.
حروف اضافهای که تا اینجا بررسی کردیم در دسته حروفی قرار میگیرند که عامل هستند. یعنی بر اعراب کلمه یا کلمات بعد از خودشان تاثیر میگذارند و آنها را تغییر میدهند. اما دستهای دیگر از حروف اضافه عربی وجود دارد که غیر عامل هستند و تغییر ایجاد نمیکنند. از جمله این حروف میتوانیم به «حرف عطف»، «حرف ندا»، «حذف تعریف ال»، «حروف قد و لقد»، «حرف استهام (هل و أ)» و «حرف نفی (لا و ما)» اشاره کرد.
سوالات متداول معرب و مبنی در عربی
در این بخش به برخی از سوالات پر تکرار مربوط به مبحث معرب و مبنی در عربی به اختصار پاسخ میدهیم.
منظور از معرب و مبنی در عربی چیست؟
معرب در عربی به کلمهای گفته میشود که بر اساس نقشی که در جمله میگیرد اعرابش تغییر میکند و میتواند مرفوع، منصوب یا مجرور باشد. اما کلمه مبنی کلمهای است که اعرابش با توجه به نقش آن در جمله تغییر نمیکند و همواره اعراب «محلی» میپذیرد.
انواع کلمات مبنی در زبان عربی کدامها هستند؟
از انواع کلمات مبنی در عربی میتوانیم به ضمایر، اسمهای اشاره، اسمهای موصول، اسم شرط، اسم استفهام، فعل ماضی، فعل امر و تمامی حروف اضافه اشاره کنیم. به غیر از این کلمات، مابقی معرب هستند.
تمرین مربوط به معرب و مبنی در عربی
برای ارزیابی عملکرد خود در رابطه با «معرب و مبنی در عربی»، میتوانید از تمرینهایی که در ادامه در اختیار شما قرار گرفته است استفاده کنید. تمرین اول شامل ۱۰ سؤال است و پس از پاسخ دادن به تمامی پرسشها و ظاهر شدن دکمه «دریافت نتیجه آزمون»، میتوانید نمره عملکردتان را مشاهده کنید و جوابهای درست و نادرست را نیز ببینید. پاسخ سؤالات نیز بعد از هر آزمون آمده است.
در تمرین دوم نیز ۱۰ سوال وجود دارد که باید صورت سوال را به دقت بخوانید و سپس به آن پاسخ بدهد. در قسمت «جواب» میتوانید پاسخ درست را ببینید و آن را با جواب خودتان مقایسه و اشکالات احتمالی را برطرف کنید.
تمرین اول
گزینه مناسب را انتخاب کنید.
۱. کدام گزینه مبنی است؟
۲. در این جمله چند موصول عام و خاص وجود دارد؟ «قبلتُ الرجل الذي یتصدِّق علی الفقراء مَمَّن یعیشون في الأکواخ فیُنفق علیهم ممّا رزقّ الله.»
۳. کاربرد کدام گزینه نادرست است؟
۴. در عبارت «قابلناهم في منزلنا فأسعدونا» ضمیر «نا» به ترتیب …. است.
منصوب، مجرور، مرفوع
مرفوع، منصوب، مجرور
منصوب، مرفوع، مجرور
مرفوع، مجرور۷ منصوب
۵. کدامیک از ضمایر متصل مرفوعی میان ماضی و مضارع مشترک نیست؟
۶. نوع «أیّ» در عبارت «أیَّ یومٍ تذهبُ إلی المعهد.» چیست؟
۷. نوع «من» در عبارت «من هابَ خابَ.» چیست؟
۸. در این عبارت چند اشتباه وجود دارد؟ «کتب علیٌ دروسها ألذي علَّمَتهم الأستا.»
۹. کدام گزینه اسم اشاره نیست؟
۱۰. کدام گزینه بیانگر معادل ضمیر واو است؟
تمرین دوم
به سوالات زیر بر اساس صورت سوال پاسخ مناسب بدهید.
سوال ۱: افعال معرب و مبنی را همراه با دلیل در این عبارت پیدا کنید.
«لا تتكلم بما لا يعنيك، و دَعِ الكلام في كثير مما يُعنيك، حتى تجد له موضعاً، و اذكر أخاك إذا توارى عنك بما تحب أن يُذكرَك به إذا تواريت عنه، واعمل عمل امرئ يعلم أنه مجزي بالإحسان, مأخوذ بالإجرام.»
سوال ۲: اسمهای معرب و اعراب مخصوص به آنها را پیدا و بیان کنید.
«علی الانسانِ أن یراعي في الملابس فصول السنة، ، فيحسن به أن يلبس القطن في الصيف ، والصوف في الشتاء.»
سوال ۳: کلمات معرب و مبنی این عبارت را در دو دسته جداگانه بنویسید.
«لو عرف الانسان مقداره لم یفخر المولی علی عبده.»
سوال ۴: در این عبارت یک معرب و یک مبنی نام ببرید. «أنت تؤَدي الواجب کاملاً.»
سوال ۵: در این سه عبارت فعلهای مبنی را پیدا و دلایل مبنی بودن آنها را بیان کنید.
«الطبیبات ینشرنَ الرحمة.» – «العاملات ساعدنَ في البناء.» – «ذاکر الطلاب الدرسَ.»
سوال ۶: با استفاده از کلمات داخل پرانتز جمله را کامل و بازنویسی کنید.
«… تتعلِّم الیوم ینفعْکَ غداً.» (متی، ما، ماذا)
سوال ۷: با استفاده از کلمات داخل پرانتز جمله را کامل و بازنویسی کنید.
«… تفعلْ في الصِّغَر تلقَه في الکِبَر.» (أینما، کیفما، مهما)
سوال ۸: این جمله را با استفاده از اسم موصول و ضمیر مناسب کامل کنید.
«جاءَ الاصدقاء…. درستُ مع… في الثانویة. »
سوال ۹: جمله داده شده را با توجه به ضمیرهای داخل پرانتز تغییر داده و بازنویسی کنید.
«هم قابِلوها في بَیتِک.» (أنتِ، نا، کم)
سوال ۱۰: موصول عام موجود در این جمله را به اسم موصول خاص تغییر داده و بازنویسی کنید.
«مِنَ التلامیذ مَن یفرحون بنجاحهم في الامتحان.»
جمعبندی
در این نوشته از مجله فرادرس مطالبی درباره معربی و مبنی در عربی آموختیم. فهمیدیم که منظور از معرب، کلمهای است که بتواند با توجه به نقشش در جملات عربی اعراب بپذیرد. کلمه مبنی نقطه مقابل آن است. یعنی نقش در جمله چندان مهم نیست و همیشه و همه جا به یک شکل در جملات ظاهر میشود.
برای درک راحتتر این کلمات به سراغ انواع اسم و فعل و حرف مبنی در زبان عربی رفتیم تا با جدا کردن فهرست آنها از کلمات دیگر، بفهمیم مبنیها کدام و معربها کدام دسته از کلمات عربی را تشکیل میدهد. از انواع کلمات مبنی در عربی ضمایر، اسم اشاره، موصول، ادات استفهام، فعل ماضی و فعل امر است که تمامی آنها را همرا به مثال در این مطلب بررسی کردیم.
source