گودرز عزیزی یکی از انسان‌های شریف و زحمت‌کشی است که در حیطه زندگی خود گام را فراتر نهاده و دغدغه زیست محیطی‌اش را به اولویتی جدی بدل کرده است. او با دستانی خالی و بدون حمایت کاشت نهال‌های بلوط را در بخشی از زاگرس آغاز کرد. به کوتاه زمانی، بسیاری از هم روستاییان به کمک و از آن پس اهالی فرهنگ و هنر به حمایت او آمدند و حالا، درختان بخش قابل توجهی از منطقه کوهستانی دالاهو، فرزندان ایشانند.

به گزارش ایسنا، فرهنگ‌سازی در خصوص اهمیت به محیط زیست و جنگل‌ها یکی از مواردی است که باید در خانواده نهادینه شود تا سبک زندگی مجموعه‌ای از رفتارهای درست فردی و اجتماعی این عنصر تشکیل دهنده جامعه شود. روزگاری، میدیدیم پدرانمان هر گاه تکه نانی روی زمین میدیدند آن را از محل عبور عابران برداشته در مکانی بلند می‌گذاشتند یا به جوی آبی می‌سپردند. این دست رفتارها، حرمت در فرهنگ ایرانی را زنده نگاه می‌داشت. مگر می‌شود نسبت به تکه نانی دغدغه داشت اما به انسان‌ها و محیط زیست بی تفاوت بود. این درس‌ها لایه‌های عمیق انسانی را در خود نفهته داشتند تا ما بدانیم برای هر امری برای هر پدیده‌ای موضعی انسانی اتخاذ کنیم. و از این رهگذر می‌شد بسیار آموخت و در جهت اعتلای مراتب انسانی در بستر خانواده در سبکی متعالی از زندگی گام نهاد.
گودرز عزیزی یکی از انسان‌های شریف و زحمت‌کشی است که در حیطه زندگی خود گام را فراتر نهاده و دغدغه زیست محیطی‌اش را به اولویتی جدی بدل کرده است. او با دستانی خالی و بدون حمایت کاشت نهال‌های بلوط را در بخشی از زاگرس آغاز کرد. به کوتاه زمانی، بسیاری از هم روستاییان و از آن پس اهالی فرهنگ و هنر به مدد او آمدند و حالا، درختان بخش قابل توجهی از منطقه کوهستانی دالاهو، فرزندان ایشانند. به همین بهانه گفتگویی با او انجام دادیم که در ادامه پیش روی شما قرار می‌گیرد:

در ابتدا بفرمائید، چطور شد تصمیم گرفتید بدون هیچ پشتوانه‌ای شروع به جنگل افزایی در زاگرس کنید؟

ما در کوهستان دالاهو زندگی می‌کنیم. در ارتفاعات این کوهستان زیارتگاهی به نام بهلول دانا وجود دارد، که هیچ درختی در اطراف آن نبود. تصیم گرفتم همان‌طور که در ارتفاعات پایین درخت بلوط داریم، در ارتفاعات بالاتر و در کنار زیارتگاه بهلول دانا هم درخت بلوط بکارم. در آن زمان حدود ۱۰۰ عدد بلوط پرورش دادم. زمستان که شد زلزله آمد در همان شرایط سخت زندگی هم نهال‌های بلوط را به همراه دوستانم در کوهستان دالاهو کاشتیم. تابستان که شد وقتی که دیدیم بلوط‌ها جوانه زدند، دیدن این صحنه به ما امید بیشتری داد. در نتیجه تصمیم گرفتیم این کار را ادامه دهیم و در قسمت‌های دیگر نیز درخت بلوط بکاریم.من کارم را از سال ۹۵ شروع کردم .البته قبل آن هم نهال بلوط پرورش داده‌ام. بعضی از بلوط های من الان ۱۳ تا ۱۴ ساله‌اند.
رشد درخت بلوط کم و در حد سه تا چهار سانتی متر در سال است، بنابراین باید در جایی که کاشته شود، که چرای دام هم ممنوع باشد. درختان بلوط چند هزار ساله‌ای وجود دارند، که حتی یک یادگار از خودشان ندارند، چون هر دانه‌ای که از درخت بلوط به پایین می‌افتد و جوانه می‌زند توسط دام‌ها نابود می‌شوند از این رو تصمیم گرفتیم که جاهایی که بلوط می‌کاریم چرای دام را هم ممنوع کنیم. برای همین با دامداران و بزرگان منطقه صحبت کرده و چرای دام را در  سه قسمت کوهستان دالاهو ممنوع کردیم.

بسیاری از درختان بومی منطقه را  اصلاح کردیم. چند سالی است، که ما همیشه در تابستان آتش سوزی داریم. در گذشته با دست خالی و شاخه درختان آتش‌ها را مهار می‌کردیم. یک ایده به ذهن من رسید، این که با استفاده از لوله‌های پلاستیکی و پتوهای سربازی آتش کوب درست کردم. استفاده از این آتش کوبها بهتر و راحت تر از شاخه درختار در مهار آتش بود. کم کم برخی از بازیگران پیدا شدند.آن‌ها با کمک‌های مردمی چند دستگاه دمنده برای ما گرفتند. برای مهار کردن آتش معمولا خانوادگی عمل می‌کنیم. به همراه چند برادرم این کار را انجام می دهیم. اگر ما این کارها را نمی‌کردیم، وضعیت منطقه خیلی خراب بود.بسیاری از افراد برای تبلیغات این کار را انجام ‌می‌دهند. آتش سوزی هر جایی باشد تا مهارش نکنیم به خانه بر نمی‌گردیم. تابستان همیشه آتش سوزی داریم، که ۸۰ درصد این آتش سوزی‌ها مربوط به عامل انسانی است.

بخشی از نهال‌های دالاهو فرزندان تو هستند

چه قدر سبک زندگی خانوادگی شما در تربیت‌تان برای اهمیت به محیط زیست سهم داشته است؟

از بچگی به یاد دارم که گندم‌های ذخیره زمستان‌مان را، همراه برادرم در جیب‌هایمان می‌ریختیم و وقتی برای بازی به کوهستان می‌رفتیم، در آن‌جا می‌کاشتیم. یا در تابستان وقتی عموی‌مان گوجه، خیار و هنداوانه می‌کاشت، ما هم از عمه‌مان بذر این‌ها را می‌گرفتیم و می‌کاشتیم. از بچگی علاقه به طبیعت و درختان داشتم. اول می‌خواستم، تعدادی محدودی درخت بلوط بکارم، تصمیم نداشتم این کار را هر سال انجام دهم ولی علاقمند شدم و ادامه دادم.

بخشی از نهال‌های دالاهو فرزندان تو هستند

آیا در این کار عظیم و انسانی، خانواده هم به شما کمک می‌کند؟

زمانی که شروع کردم، دوستانم  برای کاشتن بلوط به من کمک می‌کردند. تجهیزاتی نداشتیم. نهال‌هایم را با موتور سیکلت به کوهستان می‌بردم و  می‌کاشتم. آن موقع شرایط زندگی ما خیلی سخت بود. زمستان‌ها در تهران کارگری می‌کردم. بیشتر پول‌هایی که از راه کارگری در تهران بدست می آوردم، در تابستان بیشتر صرف پرورش نهال در دالاهو می‌کردم.

در ابتدا خانواده حمایت زیادی نکردند. وقتی کارهای من را دیدند انگیزه‌شان زیاد شد. در حال حاضر، هر جا آتش سوزی اتفاق بیافتد، پدر و برادرهایم همراه من هستند، حتی برادرزاده‌ها و خواهر زاده‌های کوچکم هم کمک می‌کنند. با آموزش‌هایی که به این بچه‌ها دادم، آن‌ها بیشتر از من وابسته طبیعت شدند. همین که بگویم آتش سوزی شده، همان بچه‌های کوچک، دمنده‌ها را فورا داخل ماشین قرار می دهند، وسایل و لباسهایمان را می‌آورند. حتی گریه می‌کنند، که ما را هم ببرید.

آخر آبان، کاشت بلوط شروع می‌شود. در این زمان، بچه‌ها بذر بلوط‌ها را در زمین می‌کارند. شاید هر بچه‌ای با کمک من نزدیک به ۲۰۰ بذر بلوط بکارد. برای کاشت بلوط بهتر است بذر آن را مستقیم در زمین بکارید، تا این که در گلدان کاشته و بعد به طبیعت برده شود. چرا که اگر به صورت بذر کاشته شود، نیاز به آبیاری ندارد اما اگر به صورت نهال باشد، آبیاری زیادی نیاز دارد. هیچ کس نمی‌تواند این نهال‌ها را آبیاری کند. من قبلا بلوط را به صورت نهال می‌کاشتم ، بنابراین برای آبیاری آن مجبور می‌شدم با دبه آب بالای کوه ببروم، تا نهال‌های بلوط را آبیاری کنم.

سنجاب خوراک‌اش بلوط است. همین که بلوط‌ها می‌رسند، سنجاب‌ها بلوط‌ها را در لانه یا چاله‌ ذخیره می‌کنند. سنجاب‌ها فراموش‌ کارند، بذرهایی که در داخل چاله می‌گذارند، را فراموش می‌کنند. بنابراین روزانه بلوط‌های زیادی می‌کارند. بهار که می‌آید بلوط‌های سنجاب‌ها هم جوانه می‌زنند. بچه‌ها وقتی که می‌بینند سنجاب‌ها این گونه بلوط می‌کارند، اسم خودشان را  سنجاب گذاشتند. با دیدن این سنجاب‌ها علاقه‌شان به طبیعت نیز بیشتر شده است.

بخشی از نهال‌های دالاهو فرزندان تو هستند

از نظر شما چه ارتباطی بین رشد و نمو یک درخت با یک انسان وجود دارد؟

به نظر من اگر درخت نباشد، دیگر انسانی وجود ندارد. درخت‌ها هستند که به ما هوای تازه می‌دهند. برای مثال ما الان نزدیک مرز عراق هستیم. هر خاکی که از عراق وارد ایران می شود، این بلوط‌های زاگرس هستند که خاک‌ها را جمع می‌کنند و مانع گرد و غبار بیشتر می‌شوند.

وقتی سمت کویر می‌روید، هیچ درختی نیست، که بخواهید حتی در سایه آن بنشینید. این در حالی است که در  هر قدم از زاگراس یک درخت بلوط کهنسال وجود دارد. درخت‌های زاگرس مانند درختان شمال نیاز به آب فراوان ندارند. برای مثال از شمال بلوط آوردم و در این جا کاشتم. این بلوط‌ها در تابستان‌ها نیاز به آب دارد. این در حالی است که بلوط‌های زاگرس با توجه به این که تابستان اصلا بارندگی نداریم اما آن‌ها به حیات خود ادامه می‌دهند. همچنین در کنار این بلوط‌ها فقط انسان‌ها زندگی نمی‌کنند، بلکه موجودات دیگری چون سنجاب، گراز، خرگوش، کبک و روباه هم زندگی می‌کنند. که باید به آن‌ها هم توجه کنیم.

بخشی از نهال‌های دالاهو فرزندان تو هستند

مردم روستای شما در دالاهو آیا به شما در کاشت نهال‌های بلوط در کوهستان، کمک می‌کنند؟

بله کمک می‌کنند. در حال حاضر یک نوع فرهنگ‌سازی که انجام دادم این است که مثلا کسانی که در صفحه شخصی‌ام درخواست می‌دهند، یک درخت به اسم‌شان می‌کاریم. این کار باعث می‌شود که آن‌ها وابسته به طبیعت شود. فصل کاشت بلوط که شروع می‌شود، افراد مختلفی از نقاط مختلف ایران مثل تهران، شیراز ، اصفهان و… می‌آیند و به ما کمک می‌کنند. از طریق شناسنامه درخت و هدیه دادن درخت، کاری کردم که خیلی‌ها وابسته طبیعت شدند.
در دالاهو هم همین طور است. دالاهو یک کوهستان است. بین ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ روستا در این کوهستان دالاهو زندگی می‌کنند. در حال حاضر در این منطقه اصلا شکار پرنده نداریم. برای مثال اگر من در این روستاها کبکی را شکار کنم، دیگر اهالی روستا با من هیچ حرفی نمی‌زنند. همه با من درگیر می‌شوند. ما دراین منطقه بزرگی به نام سید نصرالدین حیدری داریم. چون مردم حرف‌اش را قبول دارند، چند سال پیش به مردم گفته بود، کبک شکار نکنند. الان در دالاهو کسی نمی‌تواند کبک شکار کند. هر قدم که در کوهستان راه بروید کبک ، آهو و بزکوهی را می‌بیندید.

بیشتر مردم این منطقه وابسته به طبیعت شدند.  اگر جایی آتش سوزی شو زن، مرد، بچه، پیرمرد همه برای کمک کردن، می‌آیند. مثلا چند روز پیش آتش سوزی داشتیم بیشتر از ۱۰ زن آمده بودند. برخی از زن‌ها خوراکی می‌آورند، برخی هم که در توانشان بود، یک شاخه درخت را قطع کرده و با آن آتش را مهار می کردند. بنابراین هر کسی بر اساس توان خودش کمک می‌کند.

بخشی از نهال‌های دالاهو فرزندان تو هستند

برای کودکان هم در این خصوص فرهنگ‌سازی می‌کنید؟

وقتی عکس بچه‌های کوچک که در کنار من مشغول کاشت بلوط هستند، را در پست‌هایم می‌گذارم، بسیاری از بچه‌ها از نقاط مختلف ایران با این عکس‌ها، وابسته به طبیعت شدند. خیلی از این بچه‌ها به من پیام می‌دهند. بچه‌های کوچک به مادرشان می‌گویند برای ما درخت بگیر. خیلی از آن‌ها از من می‌خواهند عکس بچه‌هایی که مشغول کمک و کاشتن بلوط هستند را دوباره بگذارم.

ادامه دارد..

انتهای پیام

source

توسط chidanet.ir