کسانی که به خارج از کشور مهاجرت می کنند، واحدهای مسکونی خود را عموما نمی فروشند و آنها را اجاره هم نمی دهند. آنها مسکن خود را دپو می کنند و از بازار و دسترس مردم خارج می کنند. بدتر آنکه آنها با درآمد ارزی خود اقدام به خرید خانه های ایرانیان بصورت ریالی می کنند. با چندین برابر قیمت واقعی. برخی از آنها مطالبه اجاره دلاری دارند اما حاضر نیستند ودیعه مستأجران را با دلار بگیرند و باز گردانند. آنها هم مثل سایر موجران از قرض الحسنه بودندرهن مستأجران سو استفاده می کنند.
حتی دیده شده است که آنها در خارج از کشور اقدام به خرید ملک بصورت اجاره بشرط تملیک می کنند و خواستار اجاره هایی به اندازه اقساط خرید ملک خود از مستاجر ایرانی هستند. در حالی که در کشوری مثل آمریکا میانگین حدود ۳۱۵ هزار دلار برای خرید یک ملک لازم است، اما در ایران با ۷۰ هزار دلار هم میتوان خانه خرید. پس خانه خریدن در ایران راحت تر است. از سوی دیگر هم جهش های شدید قیمتی در ایران با کشورهای آمریکایی و اروپایی قابل قیاس نیست.
در لیبرال ترین کشورهای جهان هم خبری از این حجم از آشفتگی و رها شدگی نیازهای ضروری جامعه نیست. طی ۴۰ سال مسکن در آمریکا ۴۰۶ درصد رشد داشته است. اما در ایران در طول ۳۰ سال از سال ۱۳۷۲ تا سال ۱۴۰۲ مسکن ۱۵۳۴ برابر یعنی ۱۵۳۴۰۰درصد رشد داشته است. هزینه نقل انتقال و مالیات و عوارض در کشورهای اروپایی بقدری زیاد است که عملا سوداگری در بخش مسکن صرفه اقتصادی ندارد. اما در ایران بارها میتوان با کمترین هزینه واحد را فروخت و برای فروش آن قیمتهای نجومی و غیر منطقی ثبت کرد.
در ایران خبری از مالیات بر املاک مثل غرب نیست. باید بازار مسکن ایران را از دست خارج نشینان خارج کرد و با ساماندهی آن جلوی بحران سازی آنها در نیازهای ضروری جامعه را گرفت. جذب سرمایه در بازار مسکن ایران باید به این صنعت کمک کند نه آنکه باعث افزایش بحران شود.