همشهری آنلاین: یکی از معضلات سینمای ایران تولید فیلم‌هایی است که از همان لحظه کلید خوردن هم قرار نیستند در گیشه مشتری داشته باشند. هر سال تعدادی زیادی فیلم با این ویژگی ساخته و روانه اکران می‌شود که تنها خاصیتشان پر کردن بیلان کاری مدیران نهادهای مختلف سینمایی و غیر سینمایی و فرهنگی و غیرفرهنگی است. این فیلم‌های به اصطلاح نفروش را می‌توان به ۳ دست تقسیم کرد؛ فیلم‌های تجاری بخش خصوصی که با سرمایه‌گذاری واقعی ساخته شده‌اند، اما به هر دلیلی در گیشه شکست می‌خورند؛ فیلم‌های به‌ظاهر تجاری که با پول‌هایی با منشاء نامعلوم ساخته می‌شوند و هدف از ساخت فیلم تنها ظاهر قانونی بخشیدن به پولی غیرقانونی است و در آخر فیلم‌هایی با سرمایه دولتی که عموما به دنبال فروش نیستند و صرفا قصد تبلیغ و ترویج ایده یا جهان‌بینی خاصی را دارند. این گروه سوم از ابتدا دچار تناقض هستند چراکه اگر فیلمی به ادعای مسئولان سینمایی به قصد اثرگذاری فرهنگی و فارغ از دغدغه‌های سودآوری ساخته می‌شود، باید تماشاگر داشته باشد تا بتواند اثر بگذارد. اما وقتی فیلمی تماشاگر ندارد و در اکران شکست می‌خورد، چطور ممکن است بر کسی یا چیزی اثر بگذارد و جریان آفرینی کند و کسی را به سمت و سویی خاص سوق دهد؟

وقتی به فهرست ۳۳ فیلم شکست‌خورده اکران امسال نگاه می‌کنید، از این ۳ دسته فیلم در میانشان فراوان پیدا می‌کنید. فیلم‌های کمدی، اجتماعی، عاشقانه، دفاع مقدس، مذهبی و کودک که جز معدودی‌شان که جز دسته اول‌اند و قرار بوده بفروشند و نفروخته‌اند، الباقی از هم ابتدا هم امیدی به فروش نداشته‌اند و صرف ساخته شدن فیلم هدف اصلی تولید آن بوده است.

اگر بخواهیم به زبان آماری صحبت کنیم باید بگوییم تنها ۲۵ درصد یعنی یک‌چهارم فیلم‌های اکران امسال در گیشه موفق بوده‌ و ۷۵ درصد یعنی سه‌چهارم فیلم‌ها در گیشه زمین خورده‌اند. موفقیت ۲۵ درصدی در اکران حاکی از موفقیت نیست. اتفاقا نشانه بیماری مزمنی است که رئیس جدید سازمان سینمایی و سایر مدیران این سازمان به فکر درمان آن باشند. سینمای ایران به درد مزمن کمدی دچار شده و اگر فکری به حال تنوع آن نشود، ممکن است کمدی هم مثل آنتی‌بیوتیک بی‌رویه تاثیرش را روی پیکره بیمار این سینما از دست دهد.

source

توسط chidanet.ir