بیشتر آدم ها وقتی فشار می آورند حقیقت را بگو، منظورشان این است چیزی که من به آن اعتقاد دارم و حقیقت محض است را تکرار کن!
به گزارش اخبارساخته ها؛ بیشتر آدمها وقتی فشار میآورند حقیقت را بگو، منظورشان این است چیزی که من به آن اعتقاد دارم و حقیقت محض است را تکرار کن! چون هر چیزی را غیر از تصور من بگویی مزدوری و دروغگو!
اتفاقات این چند روز باز یادم آورد چه با حمله آمریکا ما منقرض بشویم و چه خنده را در دهان ترامپ به خاکستر تبدیل کنیم، راه درازی داریم تا یاد بگیریم کنار هم زندگی کنیم. چه در فضای مجازی، چه خیابان و چه زیر یک سقف. راهی طولانی، پر سنگلاخ، با درههای عمیق نفرت.
شعور، فرهنگ، تحمل نگاه مخالف، پرهیز از فحاشی و هتاکی به کسی که نظر و نگاهش را نمیپسندیم، [ماءالشعیر] نیست که برویم فروشگاه و بگوییم هلوشو بده، لیموشو بده، همهشو بده! بدبختانه یادگرفتنی است، تمرینکردنی است، با خون دل بهدست میآید. برای همین کمتر کسی حوصله دارد به رنج یاد گرفتنش و یاد دادنش به نسل بعد از خود تن بدهد.
بیشتر ما گرفتار “سندرم نتیجهفوری” هستیم. همه چیز را زود و زیاد میخواهیم. بیشترین اطلاعات در کمترین زمان. حداکثر پول و زیبایی با صرف کمترین انرژی، هزینه و درد. این خاصیت عصری است که سرعت در آن جای همه چیز را گرفته. در چنین فضایی بیشتر آدمها میگویند زود بگو! خب که آخرش چی؟ من حوصله ندارم بخونم، بگو چی میخوای بگی؟ تکلیفت رو روشن کن!
بهجای اینکه آدم از صبح تا شب منتظر جاافتادن قورمهسبزی بماند، میشود رفت فستفود و گفت کدوم یک از غذاهاتون زودتر آماده میشه! میشود خرید، خورد و سیر شد اما برای شعور، فرهنگ و پیشرفت واقعی یک جامعه، فروشگاهی فست وجود ندارد. میانبر و دوپینگ وجود ندارد. این موبایل و ماشین و ماکروفر و … نیست که بشود پول داد و خرید و مدرن بهنظر رسید. مدرنیته با خون دل بهدست میآید، با تمرین، با تحمل، با پرهیز از هتاکی.
از رانندگی ما شهروندان در تعطیلات سرخوشانه نوروز گرفته تا مدیریت یک تشییع پیکر، ما مستعدیم که خشم، توهین و حتی جنازه تولید کنیم!
انتهای پیام/
source