به گزارش اخبارساخته ها؛ حتماً برای شما هم پیش آمده که خاطرهای در ذهنتان شکل بگیرد و پس از مدتی متوجه شوید که آن خاطره با واقعیت همخوانی ندارد. جالب است بدانید که این اتفاق بیشتر از چیزی که فکر میکنید رخ می دهد. اجازه دهید با یک داستان شروع کنیم.
سال ۲۰۱۰، مردیث ماران، نویسنده و فمینیست معروف، در طی جلسات رواندرمانی با یک خاطره سرکوب شده مواجه شد؛ خاطرهای از دوران کودکیاش که نشان از تجاوز پدرش داشت. اما ماجرا به این سادگیها نبود. خانم ماران در طول جلسات رواندرمانی متوجه شد که احتمالا در دوران کودکی پدرش به او تجاوز کرده است. او این موضوع را آشکار کرده و مشکلاتی در ارتباط با فامیل و آشنایان پیدا می کند و حتی عده ای را به زندان می فرستد.
ولی بررسی ها مشخص می کنند که موضوع واقعیت نداشته است و این خاطره از حافظه واقعی او نشات نگرفته است. در واقع این حافظه در جلسات روان درمانی او به صورت غیر واقعی شکل گرفته بود. این اتفاق که در دهه ۱۹۹۰ هم به صورت شایع دیده میشد باعث تاسیس انجمی برای بررسی حافظه و تاثیر پذیر آن در زندگی افراد گردید.
بیایید موضوع را بیشتر بررسی کنید. کارکرد حافظه، در زندگی بسیار فراگیر و گسترده می باشد و گاهی آنقدر بدیهی است که ما از ارزش آن غافل می شویم. معمولاً حافظه ما در هر کاری که در طول روز انجام می دهیم، اثر گذار است. هر تجربهای که داریم، به نوعی به حافظه ما متصل است. ولی حافظه، نقصهایی دارد که میتواند باعث تغییر یا تحریف خاطرات ما شود. به همین دلیل، برای نقد هر موضوعی، نیاز نیست همه جزئیات آن را بدانیم، بلکه همان نقصهای اولیه برای نقد کافی است.
تفاوتی شگفتانگیز حافظه انسان با حافظههای دیجیتال!
قبل از اینکه موضوع “هفت گناه حافظه“، را بررسی کنیم اجازه دهید نگاهی به عملکرد خود حافظه بندازیم. اگر با این موضوع آشنا نباشید، شاید براتون جالب باشد که بدانید حافظه انسان بسیار با حافظه کامپیوتر یا موبایل و فلش تفاوت دارد. ما میدانیم که هر چیزی که در حافظه دیجیتال ثبت گردد دقیقاً همانگونه و بدون تغییری در طول زمان قابل استفاده می باشد. مانند وقتی که از یه صحنه تصادف فیلم گرفته می شود و ذخیره می گردد. این فیلم حتی بعد از چندین سال، هیچ تغییری نمی کند و با همان جزئیات قابل در دسترس خواهد بود.
اما مغز انسان اینگونه نیست، مغز ما نهتنها ثبت دقیقی از جزئیات نمی کند بلکه هر بار که یک خاطره را به یاد می آورد در واقع به نوعی آن خاطره رو از نو می سازد.
به این معنی که که ما فقط یک سری اطلاعات کلیدی از هر حادثه را در ذهنمان ذخیره میکنیم و وقتی میخواهیم آن را یاد آوری کنیم، با ترکیب همان جزئیات کلیدی، بقیه داستان را با ذهنیت جدید بازسازی میکنیم. این بازسازی بستگی به حالات روحی و احساسی ما در موقعیت دارد. به طور مثال اگه حال روحی ما خوب باشد جاهای خالی خاطره را با اطلاعات مثبت پر میکنیم و اگه حال روحی مناسبی نداشته باشیم بیشتر اطلاعات منفی جایگزین خواهند شد. بنابراین این فرآیند باعث می شود گاها برخی قسمتهای خاطره، نادرست عنوان شوند و یا تحریف گردند.
به عنوان مثال فرض کنید شما ۵ سال پیش شاهد یک رویداد سخت تصادف بودید. بعد از گذشت این مدت، اگر بخواهید آن حادثه را به یاد بیاورید ممکن است، جزئیات را فراموش کرده باشید یا حتی برخی از آنها را اشتباه به خاطر بیاورید. این اتفاق به این خاطر است که ذهن شما جاهای خالی حافظه را خودش بر اساس موقعیت اکنون تکمیل می کند.
بنابراین اینکه ما میتوانیم خاطرات بسیاری را به یاد آوریم بسیار جالب است اما حافظه ما گاهی ما را مایوس میکند وقتی سعی داریم اطلاعات را از مخزن حافظه بازیابی کنیم ممکن است عملیات با شکست مواجه شود. این موارد را دنیل شاکتر، نویسنده کتاب “هفت گناه حافظه” The Seven Sins of Memory: How the Mind Forgets and Remembers
به عنوان خطاهایی معرفی میکند که حافظهی ما را تحت تأثیر قرار میدهند. هر کدام از این گناهان جنبهای از عملکرد حافظه را که ممکن است تحت تأثیر قرار بگیرد، نشان میدهند.
بیایید نگاهی به این هفت گناه بیندازیم:
زوال (Transience): با گذشت زمان، خاطرات کمرنگتر و کمرنگتر میشوند. این یکی از دلایل اصلی فراموشی است. مثلا آیا نام تمام همکلاسیهای دوران دبستانتان را به خاطر دارید؟ احتمالاً خیر
حواسپرتی و عدم تمرکز (Absent-mindedness): آیا تا به حال شده در حالی که مشغول گوش دادن به یک پادکست هستید ناگهان متوجه شوید که چیزی از گفته های گوینده را به یاد نمیآورید؟ این موضوع نشان دهنده عدم تمرکز کافی است. تجربه نشان داده است که بسیاری از دل مشغولی های ما و تفکرات ما، واقعا ارزش فکر کردن ندارند و فقط مسیر اصلی تفکر ما را محرف می کنند. و باعث حواس پرتی می گردند.
︎انسداد (Blocking): در این حالت، ذهن ما برای به یاد آوردن یک خاطره به مشکل برمیخورد. شما مطمئن هستید که چیزی را میدانید، اما نمیتوانید در ذهن خود به اطلاعات آن دست پیدا کنید. به عنوان مثال، گاهی اسم یک شخص را فراموش میکنید، ولی چهره اش را به خوبی به یاد می آوردید. گویی که سدی از آجر در مقابل حافظه ی شما قرار گرفته است که نمی گذارد نام او را به خاطر آورید. می گویید: “نوک زبانم هست” که اصطلاحا به آن ( پدیده ی نوک زبانی) گفته می شود.
︎انتساب اشتباه (Misattribution): گاهی اوقات، ما اطلاعات یا خاطرات را به منبع نادرستی نسبت میدهیم. مثلا ممکن است داستانی که دوستتان تعریف کرده بود را به عنوان تجربهی شخصی خود به خاطر می آورید.
پیشنهادپذیری یا تلقین پذیری (Suggestibility): که یکی از مهمترین و بحثبرانگیزترین گناهان حافظه است. ذهن ما میتواند تحت تأثیر سوالات یا اطلاعات غلط قرار بگیرد و به همین دلیل، خاطراتی نادرست ایجاد کند. مثلاً اگر کسی از شما بپرسد: “جلسه ای که شرکت کردید چگونه بود ؟” حتی اگر در جلسه حضور نداشته اید، ممکن است شروع به ساختن یک خاطره نادرست در ذهن خود کنید.
تعصب (Bias): احساسات و باورهای فعلی ما میتوانند خاطرات گذشتهمان را تغییر دهند. مثلا اگر اکنون از کسی ناراضی باشید، ممکن است فقط خاطرات نامطلوب از او به یاد آورید، حتی اگر در واقعیت چنین نبوده است. به عبارتی باورها و اعتقادات ما نسبت به خود، اطرافیان و جهان پیرامون، می تواند در به خاطر سپاری اطلاعات نقش داشته باشد. ما خلاء های موجود در حافظه مان را با اعتقادات خود و تفکرات قالبی خود پر می کنیم و هر جا که جزیی گمشده باشد، ما خود آن قسمت را پر خواهیم کرد.
پافشاری (Persistence): برخی خاطرات، بهخصوص خاطرات ناگوار و دردناک، بهطور مداوم در ذهن ما میمانند و رهایمان نمیکنند، حتی وقتی که تمایل نداریم به آنها فکر کنیم ولی به طور وسواس گونه ذهن ما به آن چسبیده است. جالب است بدانید که این خطاها نه به دلیل بیماری بلکه به دلیل عملکرد طبیعی مغز ما ایجاد میشوند و همه ما ممکن است درگیر آنها باشیم اگر فکر کنید که حافظه شما از این خطاها مصون است، ممکن است به این مسئله توجه نداشته باشید.
راهکار محافظت:
۱. شکاک باشید: اولین قدم برای محافظت از حافظه و ذهن خود در برابر تأثیرات غلط، شکاک بودن و پرسشگری است. هرگاه با یک ادعا یا خاطرهای روبرو میشوید که به نظر غیرواقعی میآید، آن را به چالش بکشید.
۲. به دنبال شواهد علمی باشید: همیشه به دنبال شواهد معتبر و پژوهشهای علمی بگردید که ادعاها را تأیید یا رد کنند. اگر چیزی علمی نباشد، احتمال اینکه نادرست باشد زیاد است.
۳. خاطرات خود را بازبینی کنید: گاهی اوقات بازبینی خاطرات و تجربیات گذشته میتواند به شما کمک کند تا بفهمید که چگونه تحت تأثیر اطلاعات نادرست قرار گرفتهاید. این کار به تقویت حافظه و جلوگیری از پیشنهادپذیری کمک میکند.
۴. از تعصبات خود آگاه باشید: شناختن تعصبات شخصی و اینکه چگونه میتوانند بر حافظه و تجربیات شما تأثیر بگذارند، یک گام مهم در محافظت از ذهن شما است.
انتهای پیام/
منبع خبر: دکتر نوشین میرجهانیان
source