پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»: کتاب مسیح در قصر، مجموعه خاطرات سرتیپ اصغر کورنگی است که به کوشش مهسا جزینی تهیه و توسط انتشارات روزنه منتشر شده است. «انتخاب» روزانه بخش‌هایی از این کتاب را که شامل خاطرات زندان قصر در سال‌های قبل از انقلاب است، منتشر می‌کند. 

 فصل دهم

ریاست اجرائیات شهرداری و گارد گمرکات

زمانی که تیمسار صمدیان پور به عنوان رئیس شهربانی انتخاب شد شهربانی موقعیت خاصی داشت. در زمان مرحوم صدری، شهربانی از مسیر اصلی خود تا حدودی منحرف شده بود. به علاوه، ایجاد کمیته مشترک ضد خرابکاری که با همکاری ساواک و شهربانی و ژاندارمری و دادستانی ارتش فعالیت می‌کرد، بدبینی شدید مردم نسبت به دستگاه شهربانی را در پی داشت. رقابت شدیدی میان رؤسای شهربانی و ساواک وجود داشت و هریک در کار دیگری مداخله می‌کرد و می‌خواست بیشتر از دیگری خوش خدمتی‌های خود را نشان دهد. برای جلوگیری از این مداخله‌ها، کمیته مشترک ضد خرابکاری تشکیل شد.  

تیمسار صمدیان‌پور که خدایش رحمت کند، مردی بزرگوار و دوراندیشی بود و سعی می‌کرد این کمیته را ساماندهی کند. تا حدودی هم موفق بود. زیرا رئیس ساواک یعنی تیمسار نصیری ایشان را می‌شناخت و دیگران هم برای او احترام خاصی قائل بودند. تیمسار صمدیان‌پور از سال ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷ رئیس کل شهربانی کشور بود. یک روز من را احضار کرد و گفت در زمان تیمسار صدری به شما بسیار ظلم شد و من شما را برای ریاست اجرائیات شهرداری تهران در نظر گرفته‌ام‌. به من گفت که اولاً سعی کنید کار‌ها قانونی پیش برود، دوم این که این اداره سازمان مشخصی ندارد لطفاً وضعش را روشن کنید. در آن زمان تیمسار ایمانی رئیس اجرائیات شهرداری تهران بود و سرهنگ محمدباقر صادقیان که از دوستان قدیم و معاون من در زندان قصر بود معاونت اجرائیات را برعهده داشت. وقتی با او مشورت کردم من را تشویق کرد که حتماً این مأموریت را قبول کنم ابلاغ بنده صادر شد و من به شهرداری تهران رفتم.

مرحوم دکتر غلامرضا نیک‌پی مردی وطن‌پرست، مدیری قاطع و پرکار بود.کمی از مشکلات شهرداری و اجرائیات گفت و مصرانه از من خواست که سعی کنم در کار‌های شهرداری تهران هماهنگی داشته باشم. کار‌های شهرداری تهران بسیار متنوع و پیچیده بود. منافع مردم با شهرداری در تضاد است و شهرداری در همه شئون شهر دخالت دارد. از نظافت تا گسترش شهر و ساختمان‌های نوساز و قدیمی. مسأله کسبه و مشکلات آن‌ها هم بود. از همه مهمتر مسأله احداث بنا‌های غیر مجاز در زمین‌های اطراف تهران بود.

 سال ۱۳۵۱که به شهرداری رفتم مصادف با ساختمان‌سازی در کل کشور و به خصوص تهران بود. جاذبه زندگی در تهران موجب شده بود مردم و به ویژه کارگران شهرستانی رو به تهران بیاورند. از طرف دیگر فقدان مسکن مناسب و آب و برق برای این جمعیت مسأله ساز شده بود. ایران به تازگی در مسیر توسعه صنعتی و اقتصادی قرار گرفته بود.

 افزایش بهای نفت موجب سرریز شدن پول به بازار ایران و افزایش فعالیت‌های اقتصادی شده بود. در اطراف تهران هم شهرک‌سازی شروع شده بود و به تدریج کارگران با پس انداز مختصری که داشتند در فکر تهیه مسکن و کوچ به تهران بودند. این مسأله بسیار حساس و مهم بود. در نقاط دور افتاده‌ تهران که اکنون از نقاط بسیار خوب تهران محسوب می‌شود آلونک‌سازی‌ها آغاز شده بود. عده‌ای از خدا بی‌خبر با هجوم برای تصرف اراضی و تقسیم آن به قطعات کوچک ۵۰ تا ۱۰۰ متری به قیمتی گزاف، شهرستانی‌ها را برای تهیه مسکن فریب می‌دادند و این امر در آن زمان که تهران تقریباً سه و نیم میلون نفر جمعیت داشت بحران خاصی ایجاد کرده بود.

افراد با پرداخت مبلغ مختصری قطعه زمینی را متصرف می‌شدند و بعد با چیدن آجر و سقف حلبی و چوب و غیره محل سکونت مختصری درست کرده و به تدریج آن را تکمیل می‌کردند به این ترتیب از پرداخت اجاره بها و نداشتن سرپناه نجات می‌یافتند. درحالی‌که در این مناطق نه آب لوله‌کشی بود، نه برق و نه راه آسفالت. وقتی تعداد آن‌ها زیاد می‌شد وضعیت بحرانی می‌شد دولت در برابر این وضع راه‌حلی نداشت.

source

توسط chidanet.ir