روز گذشته، برای چندمین بار در چند ماه اخیر، بیش از نیمی از استانهای ایران بهدلیل آلودگی هوا و بحران مدیریت مصرف انرژی تعطیل شدند.
طبق گزارشها، مصرف گاز در ابتدای هفته گذشته به رقم بیسابقه ۶۵۰ میلیون مترمکعب در روز رسید که این روند تا چهارشنبه ادامه داشت و فشار سنگینی بر منابع انرژی کشور وارد کرد. در پی این شرایط بحرانی، ۲۱ استان از جمله تهران، اصفهان، فارس، خراسان رضوی و برخی دیگر از استانها بهدلیل ترکیب آلودگی شدید هوا و نیاز به مدیریت مصرف انرژی تعطیل شدند.
مدارس، دانشگاهها، بانکها و بسیاری از مراکز عمومی غیرحضوری شدند و حتی در برخی مناطق امتحانات دانشگاهی لغو شد. این تعطیلیها که یادآور بحرانهای گذشته در دوران شیوع کروناست، از یک سو بر روند آموزشی تاثیر گذاشته و از سوی دیگر به چالشهای اقتصادی و اجتماعی کشور افزوده است؛ اما بحران انرژی تنها در سطح مصرف خانگی و عمومی محدود نمیشود.
این بحران به صنایع و نیروگاهها نیز سرایت کرده و آنها را با مشکلات جدی روبرو ساخته است. بنا به گزارشها، حداقل ۸۰ نیروگاه از ۶۰۰ نیروگاه کشور بهدلیل کمبود سوخت از مدار تولید خارج شدهاند و این امر موجب کاهش ۸ هزار مگاواتی تولید برق کشور شده است که معادل ۱۴ درصد از ظرفیت نیروگاهی کشور است. از سوی دیگر، صنعت پتروشیمی نیز با قطع گاز ۱۲ پتروشیمی بهدلیل ناترازی انرژی مواجه شده است. این مسائل، علاوه بر ایجاد اختلالات در زندگی روزمره مردم، موجب فشار مضاعفی بر اقتصاد و تولید کشور شدهاند.
در این میان، انتقادها از عدم سرمایهگذاری کافی در بخش انرژی و ناتوانی در برطرف کردن مشکلات ساختاری این حوزه روز به روز بیشتر میشود. احمد مهدوی، دبیر کل انجمن کارفرمایی صنعت پتروشیمی، با اشاره به لزوم سرمایهگذاریهای کلان برای رفع ناترازی انرژی، تصریح کرده است که «قراردادهای سرمایهگذاری در بخش بالادستی گاز همچنان به نتیجه نرسیدهاند. این اظهارات نمایانگر عمق بحران انرژی در کشور است که بهدلیل فقدان زیرساختهای کافی و عدم هماهنگی در مدیریت منابع، روز به روز پیچیدهتر میشود.»
در چنین شرایطی، تحلیلها نشان میدهند که بحران انرژی در ایران علاوهبر عوامل طبیعی و اقتصادی، نتیجه سیاستگذاریهای نادرست و فقدان برنامهریزیهای بلندمدت است. بهنظر میرسد که تنها با یک بازنگری اساسی در مدیریت منابع انرژی، بهویژه در بخشهای صنعتی و زیرساختی، همچنین با سرمایهگذاری در فناوریهای نوین و انرژیهای تجدیدپذیر، میتوان از دامنه بحران کاست.
بخشی از این راهحلها میتواند شامل توسعه فرهنگسازی عمومی در خصوص صرفهجویی انرژی، بهبود استانداردهای ساختمانها و استفاده از انرژیهای پاک باشد. در این راستا، ترویج مصرف بهینه انرژی در جامعه از طریق رسانهها، آموزش و ایجاد انگیزههای مالی برای استفاده از فناوریهای نوین، امری ضروری بهنظر میرسد.
در کنار این اقدامات، بهینهسازی زیرساختها و تقویت نظارت بر مصرف انرژی در صنایع و بخشهای خانگی و تجاری نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. توسعه انرژیهای تجدیدپذیر همچون انرژی خورشیدی و بادی، علاوهبر کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی، میتواند در بلندمدت به حل این بحران کمک شایانی کند.
در نهایت، بحران انرژی در ایران تنها از طریق یک رویکرد جامع و بلندمدت قابل حل است. اگر تمامی بخشهای دولتی، خصوصی و عمومی در این فرآیند بهطور هماهنگ و فعال وارد شوند، میتوان به کاهش این بحران و حرکت به سمت آیندهای پایدار امیدوار بود؛ زیرا این مساله بهویژه در زمینه تامین انرژی برای نسلهای آینده و حفظ منابع طبیعی اهمیت فراوانی دارد.
source