وی ادامه داد: این روزها جای خالی همسرم «محسن قاضیمرادی» را بسیار حس میکنم. با وجود اینکه قبل از درگذشتش حدود پنج سال بستری بود؛ همینکه احساس میکردم هست و میتوانم درددلم را برایش بگویم -حتی اگر نتواند واکنشی نشان دهد- برایم دلگرمکننده بود.
وقاری بیان کرد: دلخوشیهای بچگی ما در نوروز از جنس دیگری بود. آن زمان سر سفره هفتسین بزرگترها حضور داشتند و ضمن اینکه عیدی ردوبدل میشد، حس خوشایند موسیقیای که در هنگام تحویل سال میشنیدیم، در ذهنم نقش بسته. اینها خاطرات خوش من است.
این بازیگر درباره آثار موردعلاقهاش توضیح داد: همه کارهایم را دوست دارم؛ چون برای تمام آنها تلاش کردهام. ولی همیشه گفتهام که آنچه برایم اهمیت دارد، گروه است. وقتی کنار گروهی کار میکردم که همهچیزش دلچسب بود و احساس یکی بودن با آنان داشتم، آن کار برایم جذابتر شده است.
ضمناً نقشهای دولبه را که بین مثبت و منفی است و نمیشود جهتش را تشخیص داد، بیشتر دوست داشتم. مثلاً سریال «رسم عاشقی» را که با آقای سلطانی کار کردم دوست دارم؛ چون چنین شخصیتی بود یا این اواخر نقش یک زن مشاطهگر نابینا را داشتم که از تاریخ میآمد و آن نقش را هم دوست داشتم. سعید سلطانی همیشه میگفت: تو باید برای این نقشهای دو لبه انتخاب شوی.
وی آرزویش برای سال جدید را چنین عنوان کرد: آرزو میکنم همه هموطنانم رنگ و مزه شادی را بچشند. دلم میخواهد کسی دلگیر یا افسرده نباشد، اختلافات و جنگها تمام شود و احساس کنیم در جهانی توأم با صلح زندگی میکنیم.