پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»: کتاب «من اطلاعاتی بودم» در دو جلد توسط رضا اکبری آهنگر و راضیه ولدبیگی توسط نشر شهید کاظمی منتشر شده است. این کتاب شرح خاطرات علی مهدوی، کارمند بازنشسته وزارت اطلاعات از سال‌های اول انقلاب و پرونده انجمن حجتیه است. نشر شهید کاظمی به آدرس قم – خیابان معلم – مجتمع ناشران – طبقه اول واحد ۱۳۱ و به شماره تلفن ۶ الی ۰۲۵۳۷۸۴۰۸۴۴ ناشر این کتاب می‌باشد.

 

دکتر نهاوندیان

 آقای نهاوندیان از نظر من یک انجمنی به تمام معنا است. یک بار که او همکاران ما را خواسته بود و گفته بود این‌ها [ انجمنی‌ها] مگر هستند هنوز؟ یعنی من اینقدر بی خبرم یعنی من از آن‌ها نیستم ولی من مطمئنم. نوع عملکردش خیلی شبیه انجمن حجتیه است. حدود سال ۶۵ بود و هنوز پرونده انجمن دست من بود و در جریان ارتباط آقای نهاوندیان با انجمن بودم؛ ایشان در وزارت بازرگانی یک کارمند بود، اما برهه‌ای شرایط تحصیل در خارج از کشور برایش پیش آمد، معمولاً وقتی در کسی می‌خواهد از سیستم اداری جدا شود یک درخواست مرخصی، انفصالی، تسویه حسابی چیزی صورت می‌دهد اما ایشان هیچکدام از این کار‌ها را نکرد.

مسئول حراست وزارت بازرگانی بعد‌ها در غیاب آقای نهاوندیان وقتی درباره او نشستیم باهم صحبت کردیم به ما گفت ایشان کار را ر‌ها کرد و رفت، اما قاعده سیستم‌های اداری این است که اگر یک نفر یک مدتی در پست خودش نباشد باید تکلیفش را روشن کنند ابلاغیه می‌دهند در روزنامه رسمی اعلام می‌کنند و دادگاه اداری در بخش رسیدگی به تخلفات اداری از کار اخراج می‌شود ولی درباره آقای نهاوندیان این اتفاق نیفتاد. ایشان رفت تحصیلش را ادامه داد، گاهی برمی گشت و با انجمن ارتباط می‌گرفت آن موقع جریان وهابیت را هم پیگیری می‌کردند.

یکی از منابع به من گفت: آقا ایشان آمده و مطالب را دارد جمع وجور می‌کند و می‌فرستد آمریکا و آنجا برای مبارزه با وهابیت دارد تشکل خودش را به این شکل حفظ می‌کند یایه این مبارزات خارج از انجمن نقطه اتصال افراد به انجمن است، نقطه اتصالی حالا مثلاً تو در دل آمریکا چه طور می‌خواهی با که بگویند آقا ما هم هستیم وهابیت مبارزه کنی و مگر اصلاً وهابیت آنجا چقدر گسترده شده است؟ مشخص است برای داشتن تجمعات به بهانه نیاز دارند یکی از روش‌هایشان تبدیل کردن دشمن فرعی به دشمن اصلی و سپس حمله کردن به او است.

بعد‌ها مطلع شدیم که تحصیلات عالیه‌اش تمام شده و به ایران برگشته است. من تعبیرم این بود هنوز از پله‌های هواپیما پایین نیامده به او پست دادند، فکر می‌کنم معاونت وزارت بازرگانی را گرفت و ارتقا پیدا کرد تا سال ۷۶ که قرار بود ایشان به عنوان وزیر بازرگانی دولت خاتمی مطرح شود. آقای خاتمی با آن تفکر به اصطلاح مدرنیته اش همراه شد با تفکر حجتی‌های متحجر. البته مبنا‌های فکری و ریشه‌های تفکراتشان یکی ست، یعنی به سکولاریسم – جدایی دین از سیاست- معتقدند.

آن زمان دیگر من در مصدر کار نبودم، معاون وزیر به گوشی من زنگ زد و گفت آقای مهدوی نظرت راجع به آقای نهاوندیان چیست؟ من هم تواضع کردم و گفتم: ببخشید من دیگر مسئول این موضوع نیستم از آن قسمت بیرون آمدم. گفت: چند ماه است؟ گفتم حول و خوش ۶ ماه است گفت: هنوز امر شما نافذ است، بفرمایید. گفتم: بسیار خوب روابط این است و این است و این است….

تشریحی از نوع ارتباطات آقای نهاوندیان و برادرش با انجمن حجتیه را به ایشان گفتم و نهایتاً معاون وزیر به این جمع‌بندی رسید که پست را به آقای نهاوندیان نسپارد. پیش خودم گفتم خدایا شکرت شاید بالاخره از شر این جماعت راحت شویم ولی می‌دیدم نه هرچه ما این‌ها را پس می‌زدیم مثل ویروس کرونا بودند و از جای دیگر می‌آمدند.

 وارد وزارت بازرگانی شدند و پست‌های دیگری را که زمان آقای هاشمی گرفته بودند زمان آقای خاتمی هم ادامه دادند و کماکان هنوز هم هستند و هر دولتی عوض می‌شود این‌ها برایشان فرق ندارد این‌ها فراتر از قانون عمل می‌کنند، یعنی وقتی وسط کار ر‌ها می‌کند و می‌رود، طبیعی‌اش این است که وقتی برمیگردد طبق قانون باید اخراج شود ولی می‌بینیم برمیگردد و پست بالاتر می‌گیرد. این نشان می‌دهد که این‌ها یک جریانند یک نفر نیست که بخواهد خودش راه بیفتد و شال و کلاه کند و بگوید بروم آمریکا درس بخوانم و حالا برگردم شاید خدا به ما عنایتی کند و پستی بگیرم نه باند و جریانشان به آن‌ها ماموریت می‌داد که بروند و برگردند.

source

توسط chidanet.ir