همشهری آنلاین: این اصل خبری است که از اهالی موتورسوار لهستانی هنگامی که از مرز بازرگان خودشان را به تبریز رساندند منتشر شد. پیش از آن هرچه هست، جنس یادو خاطره و درد و بغض و البته مهربانی دارد. بیش از هشتاد سال پیش لهستانی های گرفتار در اردوگاه های کار اجباری شوروی از سیبری و مناطق سردسیر نجات یافتند و با مرارت خودشان را بندر انزلی رساندند. از پس آنهمه کولاک و تحقیر و رنج، ناگهان مهمان نوازی و مودت ایرانیان چونان دروازه ای به بهشت به روی این مردمان آزار دیده گشوده شد و حالا از پس آنهمه زندگی در انزلی و البته تهران و بسیار شهرهای دیگر ایران، لهستانی ها هنوز ایرانیان و محبت شان را فراموش نکرده اند.
تهران مهربان، موتورسوارانِ گرام
صبح اول وقت در هتل لاله تهران بساطصبحانه طبق معمول هر روز در لابی به راه است اما صبحانه شانزدهم اردیبهشت ۱۴۰۴ حال و هوایی لهستانی داشت. موتورسوارانی که ۳۵۰۰ کیلومتر راه را طی کرده و به ایران رسیدند قرار است در سرزمین ما هم ۱۵۰۰ کیلومتر برانند. آنها تبریز و انزلی و رشت را سیاحت کرده و بعد از توقف یک روزه در تهران عازم اصفهان و زنجان و بعد کشور ترکیه خواهند شد. توقف در پایتخت البته طبق برنامه کانون جهانگردی و اتومبیلرانی ایران به بازدید از آرامستان لهستانی ها در تهران و سفارت واتیکان خواهد گذشت و حالا که شما این متن را می خوانید موتورسواران لهستانی در حال تماشای چهلستون اصفهان هستند.
نوشیدن چای شیرین با موتورسواران لهستانی که با وجد خودشان را به تهران رسانده اند نقل قول های نمکینی دارد. سرگروه تیم که البته انگلیسی را هم خوب می داند در پاسخ جمعی رفقایش به این سوال که ایران را چگونه دیدیدبا هیجان می گوید: amazing…
و این شگفت انگیزی را چنان در کوه ها و دشت ها و طبیعت و مهربانی مردمان ایران دیده و چشیده اند که با قطعیت می گوید: نمی توانم یک شهر یا یک منطقه از ایران را انتخاب کنم. ایران واقعا زیباست…
ما همه با هم هستیم
آنها ۳۴ نفر هستند که با ۲۸ موتور و دو ون این مسیر طولانی را آمدهاند تا به ما و خودشان یادآوری کنند که فراموشی همدردی و سخاوت و انسان دوستی با گذشت زمان طولانی هم میسر نیست. شهاب مالمیر سخنگو و مدیر روابط عمومی کانون جهانگردی و اتومبیل رانی که همراهی و هماهنگی حضور و تردد این موتورسواران در ایران، بر عهده او و سازمان متبوعش بوده می گوید:سفارت ایران در لهستان و یک آژانس مسافرتی و البته مساعدت سفارت لهستان در تهران سبب شد تا این اتفاق جذاب به وقوع بپیوندند و ما میزبان موتورسواران لهستانی باشیم که پیام سپاس مردمان لهستا نرا به ایران آورده اند.
ما بر می گردیم
نماینده موتورسواران بعد از صبحانه میخواهد با اهالی رسانه و البته میزبانان مراسم صحبت کند. او می گوید: «ما مهمان نوازی تاریخی ایرانیان را فراموش نمی کنیم و درباره اش بسیار شنیده بودیم اما امروز آن را به چشم خودمان دیدیم. هموطنان آسیب دیده ما بیش از هشت دهه قبل به سرزمین شما پناه آوردند و حالا ما اینجاییم تا بگوییم همچنان قدردان این مهمان نوازی تاریخی شما هستیم. »او درپایان صحبت هایش در حالیکه تاکید می کند دوباره به ایران باز خواهد گشت جمله ای از یک پیرزن ۱۰۰ ساله در ورشو را نقل می کند که هنوز می گوید: «ما دو وطن داریم. لهستان و ایران…»
عاشق رانندگی در تهرانم
رافت بالکیویچ دبیر اول سفارت لهستان در تهران است. او که بعنوان نماینده دیپلماتیک در مراسم بدرقه موتورسواران هموطنش از تهران حضور دارد در پاسخ به این سوال که خودش اهل موتورسواری است می گوید: «این موتورسواران به نظرم بسیار شجاع هستند چون طی این مسافت طولانی با موتور واقعه کار ساده ای نیست.»
حرف که به تهران و زندگی در پایتخت ایران می کشد می گوید: «من عاشق رانندگی در تهرانم.» وقتی تعجب مرا می بیند تاکیدمی کند: «این شهر آنقدر زیبا است که من بدون راننده خودم در تهران رانندگی می کنم و حتی در ترافیک هم از دیدن مردم ایران لذت می برم. ترافیک بهانه است برای تماشای شهر و شهروندان. این شهر و این سرزمین برای ما لهستانی ها شبیه وطن دوم است.»