پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»: اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهم‌ترین چهره‌های سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخست‌وزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.  

 

«انتخاب» هر شب یادداشت‌های روزنوشت علم را منتشر می‌کند.

 

۱۴ اردیبهشت ۱۳۵۱: صبح شرفیاب شدم. برنامه تشریف فرمایی به خراسان و کرمانشاه را عرض کردم، تصویب فرمودند. 

عرض کردم وضع زلزله زدگان بد شده، پس از آن که بازدید فرمودید، دیگر کسی آن‌جا نمانده. فرمودند: فوری نخست وزیر و وزیر کشور و مدیر شیر و خورشید را بخواه و از آنها بازخواست کن. این از مواردی است که باید دربار مداخله کند. آیا مفهوم مخالف فرمایش شاه این است که در کار‌های دیگر فضولی نکن؟ من که بر حسب امر خودشان دائماً مشغول مداخله – ولی متأسفانه مداخله ناقص کم نتیجه ـ هستم. فرمودند: یک زمینی برای خواهر بزرگم همدم السلطنه بخر و یک منزل یک طبقه بساز که بیچاره علیل شده نمی‌تواند در منزل دو طبقه زندگی کند. عرض کردم: چشم، آیا زمین را برای دربار بخرم و بسازم یا برای خودشان؟ چون فعلاً دو منزل یکی در شهر و یکی در شمیران دارند. فرمودند: نه برای خودشان، بیچاره نسبت به خواهر‌های دیگرم هیچ ندارد. یک انگشتر آنها به اندازه تمام زندگی اوست. واقعاً شاه آقاست. خدا عمرش بدهد و سایه اش را بر سر همه ما پایدار بدارد. 

فکر شاه باز ناراحت کار‌های سوییس است، مدتی با من صحبت فرمودند که چرا سوییسی‌ها نمی‌خواهند ما به آن جا برویم؟ مدتی مطلب را تشریح کردم، که سیاست خارجی که نمی‌تواند باشد، مگر آن که آنها از لحاظ خودشان این طور فکر بکنند که تشریف بردن شاهنشاه برای [کنفرانس دفتر بین‌المللی کار] جنجال ران بیندازد و چرا بی جهت دردسر داشته باشند.

source

توسط chidanet.ir