روز گذشته، با حضور و سخنرانی دکتر حامد مظاهریان، رییس دانشکدگان هنرهای زیبا و دکتر پیروز حناچی، شهردار پیشین تهران و منتخب دهمین دوره انتخابات نظام مهندسی، از مجسمه سنگی برج آزادی در دانشگاه هنرهای زیبای تهران پردهبرداری شد. این مجسمه یکی از اقدامات نمادین کارزار «درباره آزادی» بود؛ حرکتی برای پیوند میان نسل امروز و میراثداران دیروز.
این مجسمه ۵ تنی که به دست استاد دستوریان و از دل قطعه سنگی ۲۵ تنی بیرون آمده بود، مهرماه سال 1403، طی مراسمی با عنوان «درباره آزادی» به همت گروه ساخارا و آژیانه، جهت گرامیداشت یک افسانه سنگی در قلب پایتخت و به مناسبت نودمین سالگرد تاسیس دانشگاه تهران، از سوی میزبانان رویداد، علیرضا قنبری و امیر سامان میرزایی، به دانشکده هنرهای زیبا هدیه داده شد تا ضمن تجلیل از نماد معماری مدرن ایران، از مردانی که خشتبهخشت این بنا را با عشق برپا کردند، یاد شود.
در آن رویداد، دکتر مظاهریان ضمن تقدیر از برگزاری آیین بزرگداشت برج آزادی تاکید کرد: «باید همین اقدامات مهم را در راستای حفظ تاریخ خود غنیمت بشماریم. وقتی برای برج آزادی گرامیداشت میگیریم یعنی در حال طی کردن مسیر درست هستیم.»
امیر سامان میرزایی، مدیرعامل ساخارا و آژیانه، دلیل اهدای این بنای یادبود را به دانشگاه تهران، پیوند زدن نسل امروز به گذشته مهم این سرزمین عنوان کرد تا جوانان بدانند چه انسانهای ارزشمندی در همین خاک، روزگاری چنین اثر ارزشمندی را خلق کردهاند.
کارزار «درباره آزادی»؛ سفری به اعماق تاریخ و ساخت یک نماد
نیم قرن پیش، میدان آزادی تهران به عنوان نماد ورود ایران به عصر مدرنیته شکل گرفت. «درباره آزادی»، فراتر از بزرگداشت یک اثر معماری، روایتی بود از فراموششدگان پروژهای عظیم؛ استادکارانی که سنگ به سنگ این بنا را تراشیدند، مهندسانی که شبانهروز برای تحقق آن تلاش کردند و مدیریتی که با امکاناتی محدود اما عزمی راسخ، اثری جاودان خلق کرد. این کمپین با گردآوری اسناد، تصاویر و مصاحبههایی از فعالان پروژه آغاز شده و با کاوش در تاریخ و گفتوگو با بازیگران اصلی ساخت برج، بستری برای روایت دوباره آزادی فراهم کرد. امیرسامان میرزایی، با نگاهی شخصی به برج آزادی، آن را نهفقط سازهای سنگی، بلکه عنصری زنده و احساسی در حافظه جمعی خود توصیف میکند. او با مرور خاطرات کودکیاش در مسیر فرودگاه مهرآباد، برج را بهمثابه پدری میداند که جمعیت شهر را در آغوش میکشد. میرزایی از آشناییاش با روانشاد غفار داورپناه، از بنیانگذاران ساخارا و تامینکننده سنگهای میدان آزادی گفته و به تاثیرگذاری استادکارانی اشاره کرد که نامشان شاید در کتابها نیامده، اما اثرشان در دل بنا باقی مانده است.
همکاری؛ راز ماندگاری یک شاهکار
شهروز شایگان، معمار و پژوهشگر تاریخ معماری، در پاسخ به این پرسش که چرا دیگر شاهد خلق آثاری چون برج آزادی نیستیم؟ رمز موفقیت این پروژه را در هماهنگی بینظیر میان کارفرما، طراح و مجری دانست. وی به نقش مهم شرکت مهندسی اووه آروپ (Ove Arup) اشاره کرد که چگونه در کنار معمار جوان پروژه، حسین امانت، طرحی شکوهمند را تنها در ۲۸ ماه محقق کردند.
