رئیس انجمن صنعت ساختمان با استناد به بیانات اخیر مقام معظم رهبری دربارهاستیضاح و با اشاره به سوابق وزیر راه و شهرسازی در حوزه شهرسازی، تاکید کرد: حلمشکلات پیچیده مسکن کشور از جمله چالشهای بیمه کارگران ساختمانی وتداخلهای اداری، نیازمند تشکیل کمیتهای تخصصی با حضور تمام ذینفعان است.
متن زیر حاصل گفتگوی اکوایران با پژمان جوزی،رییس انجمن صنعت ساختمان است که به شرح ذیل می آید:
نظر شما در مورد استیضاح وزیر راه و شهرسازی در شرایط کنونی چیست؟
من پیش از این در مصاحبه دیگری نیز گفتم و در ابتدای کلامم وام میگیرم ازفرمایشات مقام معظم رهبری که در 21 بهمن 1403 فرمودند «حق استیضاح برایمجلس محفوظ است، اما نباید از آن به عنوان ابزاری برای سیاسیکاری و رقابتهایجناحی استفاده شود. این ابزار باید به طور مسوولانه برای حل مشکلات مردم و بهبودشرایط کشور به کار گرفته شود نه برای تشدید بیاعتمادی یا اختلال در عملکرددولت.»
ببینید! چقدر مقام معظم رهبری هوشمندانه، آگانه و مدبرانه این قضیه را تبیینکردند. من نه آدم سیاسی هستم و نه به سیاست کاری دارم. من به عنوان یکمتخصص در حوزه ساختمان و به عنوان رئیس انجمن صنعت ساختمان عرضم ایناست که خانم وزیر از 31/5/1403 بر صندلی وزارت نشستند، هنوز یک سال طی نشدهاست. من به عنوان رئیس انجمن صنعت ساختمان و متخصص این حوزه نظرم ایناست که باید فرصت داد. خیلی وقتها با حضور وزرا در کمیسیونهای تخصصی، باحضور اعضای کمیسیون و در حقیقت متخصصین و ذینفعان و تشکلهای حرفهای بهراحتی میشود مسالهای که وجود دارد، حل شود. ما نهادها و دستگاههای مختلفداریم که بعضی وقتها اتفاقاتی که رقم می خورد ناشی از این تداخلها هم ممکناست باشد. همهمان میدانیم که حال مسکن خراب است، اما این به معنای این نیستکه فرصت استیضاح فرار رسیده است.
خوب فرض کنیم خانم وزیر باقی ماند. حال مسکن هم که خراب است هم شرایط مجوزها و هم شرایط بیمه کارگران ساختمانی که شما بارها به آن پرداختید، چه میتوان کرد؟
به هر حال من قلبا معتقدم که خانم وزیر باید تشریف داشته باشند و با توجه بهتخصصی که من از ایشان سراغ دارم، چون سالها معاون وزیر بودند و بالای 20 سالدر حوزه شهرسازی کار کردند و متخصص است و ما نمیتوانیم منکر این قضیه شویم؛ولی در لایههای مدیریتی و برای انجام اصلاح امور باید همه دست به دست همدهیم،همه کمک کنیم.
مصادیقی که از نارضایتی صنعت ساختمان دارد، مصادیق مختلفی است. من یکمقدار به عقبتر برگردم؛ ما معتقدیم که ، نه من؛ بلکه این جهان شمول است، دولتباید تسهیلگری و رگولاتوری کند. دولتی که به سمت تصدیگری برود، خودِ بدنه دولتهم مدام بزرگ و بزرگ و بزرگتر میشود؛ ولی زمانی که برود تسهیلگری و رگولاتوریکند، فوقالعاده میتواند از حجم دولت کم کند.
من به خاطر دارم زمانی که آقای حناچی شهردار بودند، فکر میکنم درآن زمان 67-68 هزار نفر سیستم شهرداری نیرو داشت. من یک طرحی نوشتم که با 1800 نفر میشودشهر تهران را اداره کرد.
حالا آنچه که به وزارت راه و شهرسازی مربوط است که من عرضم این است که حالمسکن و حال ساختو ساز خراب است، باید چرخهمعیوب فعلی را اصلاح کند.
ببینید مثلا، برای به تصویب رساندن طرحها و پروژهای بخش خصوصی جلساتکمیسیونها متشکل از دهها متخصص و کسانی است که میخواهند از دستگاههایمختلف برای آن پروژه استعلام بگیرند، دور هم جمع میشوند و روی یک پروژهمیخواهند نظر بدهند. خب شما در یک خانواده چهار نفری مثلا در مورد شام شبممکن است با هم به توافق نرسید؛ چطور ممکن است از ارگانها ونهادهای مختلفهمه دور یک میز بنشینند و راجع به اجرای یک پروژه توسعهگری حرف بزنند و نظربدهند، خب قطعا این با شکست مواجه میشود. یکی از مصداقهای چرخه معیوباداری همین است.
یکی دیگر، قضیهی سازمان نظام مهندسی است، که حالا خوشبختانه در کمیته تضمینضوابط جدید نظام مهندسی که من هم در کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامیحضور دارم، اصلاحاتی مورد بررسی است؛ ولی به هر حال نظام مهندسی یکی از ارگان هایی است که متصدی آن سازمان وزارت راه و شهرسازی است، بارها گفته و نوشتهامکه سازمان نظام مهندسی در مسیری قرار گرفته که این مسیر یک مسیر بیراهه استکه باید به سمت اصلاح برود.
و راه حل دارد دارد. من خودم معتقدم؛ منتقد باید راهکار ارائه دهد. همیشه شمامنتقد باشید، ممکن است نارضایتی پخش کنید. نه؛ من به عنوان کسی که مملکتم رادوست دارم و به عنوان کسی که 33 سال است عاشقانه در صنعت ساختمان کارمیکنم راهکار هم دارم و بارها ارائه داده ام. ما دوست داریم حال مسکن وساختوساز خوب باشد که مردم صاحب خانه بشوند و در رفاه باشند. شأن مردم ایران«رفاه» است.
مسئله تامین اجتماعی چطور؟
من یک مقدار مساله تامین اجتماعی را بشکافم. ببینید! شرکت های بیمه در دنیا یامنابعشان صفر است یا مثبت هستند. هیچ موقع از لحاظ آماری، یک شرکت بیمه منفینیست، مگر اینکه مخزنش سوراخ باشد و یا اشخاصی در آن مخزن دست بکنند. اگرکسی کاریاش نداشته باشد و آن مخزن سوراخ نباشد، یا در بدترین شرایط صفر استو یا در بهترین شرایط خیلی مثبت است. ما شاهد بودیم که از دولت پنجم به این سو بههر حال به خاطر کسری منابع دولتها، همه هی نگاه به آن صندوق داشتند. خبلحظهای که موقع برگرداندن آن پولها شد، دولتها نتوانستند بدهند و کارخانههایضررده به تامین اجتماعی سرازیر شد. تامین اجتماعی نه تنها که نتوانست پولش رابگیرد، بلکه کارخانهها که ضررده بود عملا باز با حجم بزرگی از کارگران بیکار در آنکارخانه وبال گردن تامین اجتماعی شد. تامین اجتماعی باید اینها را میگرداند. بههمین دلیل بدنه اصلی (بدنهمالیاش) روز به روز به سمت کاهش رفت.
به نظرم سازمان تامین اجتماعی، بیاید حساب کند که چه تعداد کارگر داریم و از آنتعداد کارگر بگوید چقدر حق بیمه توسط کارفرما پرداخت میشود و چقدر از آن بهکارگران پرداخت میشود. من به شما می گویم درصد بسیار بسیار پایین سهم کارگراست.
اگر شما معتقد هستید که آرام آرام دارید پول را میدهید، پس آرام آرام باید از سازندهبگیرید، نه اینکه اول بگیرید که حالا مثلا به خاطر یک چک دو میلیون تومانی برگشتبخورد، همه حسابهای سازنده بسته بشود. یعنی حاکمیت یک گُرز سنگین و بزرگی بهدست تامین اجتماعی داده که خودش تصمیم قضایی می گیرد و حساب های مالیرامی بندد. این بسیار اشتباه است.
و پروژه سازنده وسط راه متوقف می شود؟
بله ومن و شما میدانیم که هر چقدر این حرف را در این برنامهها نزنیم، 70-80 درصدکارگری در صنعت ساختمان توسط افراد مهاجر است. افراد مهاجر را تامین اجتماعیبیمه میکند؟! خب چرا پولش را اول میگیرد؟ یعنی 70-80 درصد پولی که بابت بیمهاخذ میکند،عملا پرداخت نمیکند. چرا؟ چون اصلا آنها مهاجر کشورهای اطرافهستند. دوم؛ آن 10-20 درصدی هم که در حقیقت کارگر ایرانی هستند، وصل کردندبه کارت مهارت. من دارم راجع به میلیون میلیون کارگر صحبت میکنم؛ در صورتی کهظرفیت کارت مهارت 30-40 هزار تایی است. پس بقیه هم بیمه نمیشوند. یعنی ما میآییم 100 درصد پول را به نفع تامین اجتماعی میگیریم، 70-80 درصدش که اصلامهاجر هستند و عملا پرداخت نمیشود و آن قضیه کارگر ایرانی هم که وصل به یکمدرکی است که خب ما نمیتوانیم کارگرها یااوستاکارهایمان را مجبور کنیم که بروندکارت مهارت بگیرند.
این مصداق «اکل مال به الباطل» است؛ یعنی دریافت وجه بدون ارائه خدمات. ایناصلا غیرشرعی است. این کار، کار غیرشرعی است. اگر وزیر کار و امور اجتماعی و رئیسسازمان تامین اجتماعی اعتقاداتی دارند که حتما دارند، این کار غیرشرعی است.
چه باید کرد؟
در صنعت ساختمان اگر بخواهیم اتفاقات خوبی را رقم بزنیم، به نظر من باید یککمیته تخصصی که وزارتخانه های راه و شهرسازی،کارو تامین اجتماعی، صمت ووزارت کشور به هم متصل باشد (طبق قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار) باحضور ذینفعان و تشکلهای حرفهای شکل بگیرد تا مسایل مربوط حل شود.چرا که ما در طی این سالها توسعهگر نداشتیم. مشکلات را باید حل کرد تا قانونتوسعهگر تدوین شود.
باید توجه داشته باشیم که توسعهگران برای اجرای پروژه های خود پولی لازمندارند(منظور وام های دولتی) بلکه خودشان خلق پول میکنند. دولتها بهتر است بهجای اینکه ابتدای چرخه برای ساخت وام بدهند، آخر چرخه این وام را به مصرفکنندهبدهند. زمانی که پروژه ساخته و تمام شده به آن مردمی که میخواهند بخرند و ممکناست نیاز داشته باشند، وام بدهند. با همین تغییر رویکرد، به نسخهی جهانی حلمعضل مسکن نزدیک می شویم.
source