دنیل دی پاتریس، ستون نویس شیکاگو تریبون نوشت: جالب بود که ترامپ در همه سخنرانیهای سفر خود به خاورمیانه، به این موضوع که یک توافق هستهای [با ایران] ممکن است و در آستانه نهایی شدن قرار دارد؛ اشاره کرد.
به گزارش انتخاب، وی به ۵ نکته مهم پیرامون مذاکرات هستهای میان تهران و واشنگتن اشاره کرد:
۱. ترامپ خواهان یک توافق با ایران است. این کاملاً روشن است. بهنظر من، قابل توجه بود که تقریباً در همه سخنرانیهایش در خاورمیانه در هفته گذشته، به این موضوع اشاره کرد که یک توافق هستهای نهتنها ممکن است، بلکه در آستانه نهایی شدن قرار دارد. من بخش «نهایی شدن» را باور نمیکنم (ترامپ عادت دارد مسائل را بزرگنمایی کند و واقعیت را تحریف کند)، اما اینکه در هر فرصت ممکن از دیپلماسی سخن گفت، نشاندهنده قصد شخصیاش برای امضای نوعی توافق با ایرانیهاست. به نظرم این انگیزه هم به دلیل اجتناب از ورود به جنگی دیگر در منطقه است — چیزی که در کمپین انتخاباتیاش علیه آن شعار داده بود — و هم بهخاطر میل وسواسگونهاش به دریافت جایزه صلح نوبل. در هر صورت، دلیلش برای من اهمیت ندارد، اگر نتیجه کار، نتیجهای مثبت باشد.
۲. من هنوز نمیدانم دقیقاً چه برداشتی باید از اظهارات علنی دولت ترامپ درباره مذاکرات داشته باشم. لحن ویتکاف طی چند هفته گذشته کاملاً تند و جنگطلبانه شده. آخر هفته دوباره همان موضع «عدم غنیسازی برای ایران» را مطرح کرد («ما نمیتوانیم حتی یک درصد از توانایی غنیسازی را هم اجازه دهیم»). طبیعتاً ایرانیها از این تغییر لحن بسیار ناراحت شدهاند. وزیر خارجه ایران هم وقت را تلف نکرد و مستقیماً به سخنان ویتکوف واکنش نشان داد و گفت ایران هرگز حق غنیسازی خود را کنار نخواهد گذاشت و تلویحاً اشاره کرد که اظهارات علنی ویتکوف با آنچه در مذاکرات میگوید همخوانی ندارد.
امیدوارم همینطور باشد. و هر روز بیشتر به این نتیجه میرسم که احتمالاً همینطور است. یادتان باشد: مقامات ایرانی و آمریکایی تا حالا چهار دور مذاکره داشتهاند و دور پنجم هم در حال برنامهریزی است. اگر ویتکاف واقعاً بر موضع «بدون غنیسازی» پافشاری میکرد، اصلاً بعید بود این روند تا اینجا دوام بیاورد.
۳. اگر من مشاور ترامپ بودم، به او میگفتم کلاً حرفهای جنگطلبان ایرانستیز واشنگتن را نادیده بگیرد. ما میدانیم این افراد چه کسانی هستند؛ آنها دو دهه است که همان استدلالهای کسلکننده، تکراری و تنبل درباره تهدید ایران را تکرار میکنند. ترامپ در دور اول ریاستجمهوریاش عملاً سیاست ایران خود را دودستی تقدیم همین افراد کرد، و نتیجهاش شد یک بلبشوی کامل: سانتریفیوژهای بیشتر (و پیشرفتهتر) ایرانی که اورانیوم تولید میکنند؛ ذخایر غنیشده بزرگتر؛ اورانیوم با خلوص بالاتر؛ نظارتهای کمتر آژانس؛ و یک رابطه دوجانبه به شدت خصمانه که نه یکبار، بلکه دو بار در آستانه جنگ بیدلیل قرار گرفت. این افراد فرصت خود را داشتند — و خراب کردند.
پس دوباره به آنها فرصت نده. و اگر توافقی امضا شد، نگران اعتراضهای اجتنابناپذیرشان نباش. آنها هر چیزی را که «تسلیم کامل ایران» نباشد، محکوم میکنند.
۴. اگر مذاکرات بهخاطر خطوط قرمز متضاد یا اختلافهای فنی به بنبست برسد، چه میشود؟ نگرانم که واکنش پیشفرض، بمباران برنامه هستهای ایران باشد. ترامپ بارها و بارها گفته که این گزینه دوم (Plan B) اوست. شاید بشود گفت این صرفاً تاکتیک چانهزنی برای فشار به تهران است، اما به همان اندازه هم ممکن است که واقعاً منظورش همین باشد.
آیا ارتش آمریکا توان انجام این عملیات را دارد؟ احتمالاً بله. اما این کار هیچ مشکلی را حل نمیکند. این فقط یک راهحل موقتی است و بهمراتب بیاثرتر از رسیدن به یک توافق پایدار است که برنامه هستهای ایران را برای ۱۰، ۱۵ یا ۲۰ سال مهار کند. در بهترین حالت، حمله نظامی فقط یک سال تأخیر میاندازد. تهران زیرساختهایش را عمیقتر به زیرزمین خواهد برد و آمریکا را مجبور میکند که دوباره و دوباره حمله کند — نسخهای پرهزینهتر و شدیدتر از استراتژی «چیدن چمنها» که اسرائیل دنبال میکند. با این تفاوت که در اینجا، چنین استراتژیای ممکن است ایران را به سمت کاری سوق دهد که دههها از آن پرهیز کرده: جهش بهسوی ساخت بمب هستهای.
بهتر است اگر مذاکرات شکست خورد، هیچ کاری نکنیم. ایران آنقدرها هم برای آمریکا تهدید محسوب نمیشود. خیلیها از ایران طوری حرف میزنند که انگار نسخه خاورمیانهای شوروی است که دنبال سلطه منطقهای است. با توجه به اندازه اقتصاد ایران، نیروهای متعارف فرسودهاش، و همسایگانی که از نظر نظامی با آن برابرند، سلطه منطقهای بیشتر یک خیالپردازی است. تنها دلیل اینکه ایران در حال حاضر حتی تهدیدی جزئی برای آمریکا محسوب میشود، حضور دهها هزار نیروی آمریکایی در منطقه است — آن هم در نزدیکی مرزهای ایران.
۵. خلاصه اینکه: یک توافق هستهای جدید ممکن است، اگر ترامپ حاضر باشد جواب مثبت را بپذیرد و در خواستههایش منطقی رفتار کند (همین انتظار هم از ایران میرود).
source