به گزارش اخبارساخته ها؛ در بسیاری از محیطهای کاری امروز، آنچه به ظاهر “چابکی مدیریتی” یا “ریاکشن سریع” نامیده میشود، در حقیقت نمادی پنهان از اختلالات روانیِ سازمانیافته است.
نام دقیق این پدیده در ادبیات روانشناسی سازمانی چیست؟
توهم فوریت (False Urgency)
یا به بیان دقیقتر: اضطراب مزمنِ کاذبِ اجرایی
این پدیده دقیقاً زمانی رخ میدهد که مدیر یا رهبر، تحت تأثیر تحریکپذیری عصبی، کمالگرایی پنهان، نیاز به اثبات خود، و الگوهای شرطیشدهی محیطی، مسائل روتین را بهعنوان بحرانهای فوری بازنمایی میکند و این درک تحریفشده را به دیگران نیز سرایت میدهد.
روانشناسی سازمانی چه میگوید؟ توهم فوریت، نوعی سوگیری شناختی در تصمیمگیری است که باعث میشود:
منابع شناختی (تمرکز، تحلیل، اولویتبندی) بهجای مسائل مهم، صرف امور پرهیاهو ولی کمارزش شود.
تیم در یک حلقهی تکرارشونده از کارهای واکنشی و نه استراتژیک گرفتار شود.
رهبر بهمرور وارد حالت میکرومدیریت عصبی شود که اعتماد و استقلال تیم را تخریب میکند.
فرهنگ سازمانی معیوب شود؛ جایی که سرعت کورکورانه جایگزین دقت آگاهانه میشود.
اینجا با یک “پارادوکس مدیریتی” طرفیم:
سازمانی که در ظاهر در حال دویدن است، در واقع دارد درجا میزند!
راهحل چیست؟
از منظر روانشناسی صنعتی، رهبر باید:
بر ترسهای درونی و الگوهای تحریفشدهی ادراکیاش آگاه شود.
فرهنگ «مکث هدفمند» را جایگزین «عکسالعمل شرطی» کند.
ماتریکس آیزنهاور و اصول روانشناسی شناختی را وارد ساختار تصمیمسازی کند.
شاخصهای عملکرد را از “سرعت واکنش” بهسمت “دقت در اقدام” بازتعریف کند.
یادمان نرود:
توهم فوریت، یک پدیدهی روانیِ سازمانیافته است که اگر درمان نشود، نهتنها تیم را فرسوده میکند، بلکه ذهن رهبر را بهسوی فرسایش شناختی و تصمیمهای اشتباه سوق میدهد.
انتهای پیام/
منبع خبر: اخبارمدیران
source