بررسی راهکارهای اصولی‌‌‌ برای بازگرداندن تعادل 

در فضای پساجنگ، بخشی از فعالان بازار بر این باورند که شرایط کنونی بورس، نیازمند حمایت سریع و گسترده از سوی نهادهای مالی است. استدلال این گروه آن است که بازار پس از تعطیلی‌‌‌ اجباری، با شوکی روانی و ساختاری مواجه شده و اگر در این مقطع خاص، تزریق پول یا حمایت مستقیم صورت نگیرد، احتمال شکل‌‌‌گیری بحران اعتماد میان سرمایه‌‌‌گذاران خرد افزایش می‌‌‌یابد. برخی نیز بر این باورند که اگر مانند سال‌های قبل، منابعی از صندوق توسعه یا صندوق تثبیت به نمادهای لیدر تزریق شود، بازار به سرعت به تعادل بازمی‌‌‌گردد.

 آیا چنین حمایتی ضرورت دارد؟

واقعیت آن است که حمایت‌‌‌های مستقیم و کوتاه‌‌‌مدت (اعم از خرید در نمادهای بزرگ یا تزریق منابع از صندوق تثبیت یا توسعه) اگرچه در مقاطعی خاص می‌تواند از شدت ریزش بکاهد، اما به ‌‌‌طور معمول، اثری پایدار ندارد و حتی می‌تواند آسیب‌‌‌زا باشد. دلیل آن هم ساده است: تزریق پول بدون تغییر در عوامل بنیادی، تنها به تعویق انداختن روند اصلاح است و موجب می‌شود انتظارات غیرواقعی در میان فعالان بازار شکل گیرد. 

راهکار اصولی‌‌‌تر برای حفظ تعادل بازار در مقطع فعلی، اولا شفاف‌‌‌سازی درباره متغیرهای کلان اثرگذار بر سودآوری شرکت‌ها مانند نرخ ارز و قیمت‌‌‌گذاری دستوری است، ثانیا اجتناب از اتخاذ تصمیمات هیجانی در حوزه سیاستگذاری صنعتی و مالیاتی نیز موضوع دیگری است که باید مدنظر قرار بگیرد.

 همچنین، بازار سرمایه بیش از حمایت مالی، نیازمند حمایت‌‌‌های نهادی و سیاستی مانند رفع محدودیت‌‌‌های معاملاتی، تسریع در فرآیند افزایش سرمایه‌ها یا تسهیل در ورود ابزارهای جدید پوشش ریسک است. بر این اساس، سیاستگذار بازار سرمایه در شرایط بحرانی فعلی، باید تمرکز خود را از تزریق نقدینگی صرف، به اصلاح سازوکارهای تنظیم‌‌‌گری، بازگشت اعتماد و کاهش دخالت‌‌‌های غیرضرور معطوف کند. تجربه بازارهای پیشرفته و حتی بازار سرمایه ایران در دوره‌هایی از سال ۱۳۹۹ یا ۱۴۰۰ نشان داده که حمایت غیرهوشمند نه تنها باعث بازگشت سرمایه‌‌‌گذاران نمی‌شود، بلکه به مرور باعث تحلیل اعتماد و فرار سرمایه در بلندمدت خواهد شد.

  چشم‌‌‌انداز بازار در هفته‌های آینده

با توجه به شرایط اخیر، انتظار می‌‌‌رود بورس در هفته‌های آینده همچنان با نوساناتی بالا و کم‌‌‌عمق دست‌‌‌وپنجه نرم کند. در حالی که فضای پساجنگ به خودی خود می‌تواند محرک بازگشت پول هوشمند باشد، اما در نبود اطمینان به سیاستگذاری‌‌‌های اقتصادی، این بازگشت به تعویق می‌‌‌افتد. در عین حال، گزارش‌های فصلی شرکت‌ها که از نیمه تیرماه به تدریج منتشر می‌شوند، می‌توانند روزنه‌‌‌ای برای تحلیل‌‌‌پذیری دوباره بازار باشند. در این میان، تداوم فروش‌های هیجانی، حضور ضعیف خریداران حقوقی و حجم بالای سفارش‌های فروش، موجب شده بازار به جای تمرکز بر تحلیل سودآوری یا ارزندگی سهام، بیشتر تابع جریان‌‌‌های روانی و کوتاه‌‌‌مدت شود.

 این وضعیت اگرچه گذراست؛ اما تبعات آن در اعتماد عمومی می‌تواند ماندگار باشد. در نهایت، بازار سهام ایران در آغاز تابستان ۱۴۰۴، بار دیگر خود را در مسیر بازتعریف اعتماد می‌‌‌بیند؛ مسیری که پیمودن آن، نه از مسیر تزریق پول بلکه از راه شفافیت، ثبات و عقلانیت اقتصادی می‌‌‌گذرد.

source

توسط chidanet.ir