فارس نوشت: خواب به چشمش نمیآمد. تا اذان صبح بیدار بود و گوشیاش را بالا و پایین میکرد. صدای انفجار خانهشان را لرزاند، پیش خودش فکر کرد شاید رعدوبرق باشد اما پیامهایی که تندتند روی تلفنش مینشست چیز دیگری میگفت.
_حمله اسرائیل به ایران…
_تخریب ساختمان ۱۴ طبقه در مجتمع شهید چمران
اسم شهرک شهید چمران را که میان خبرها دید، وسط چلهٔ تابستان لرز افتاد به جانش. حساب ساعت را نکرد. سریع زنگ زد به خانهشان. تلفن فقط بوق ممتد میخورد. اما هنوز نگرانیهای ذهنش بوی زندگی میدادند: «نکنه مامان خواب باشه و از صدای تلفن استرس بگیره…شاید صدا را شنیدن و از خونه اومدن بیرون…»
انتظارش که پشت بوقهای ممتد تلفن خانه بیجواب ماند با دستهای لرزان، یکییکی شماره گرفت:شمارهٔ مرضیه… مامان معصومه…بابا منصور…
اما پشت خط هر سه نفرشان، فقط یک جمله تکرار میشد: «در حال حاضر مشترک موردنظر در دسترس نمیباشد، لطفاً بعداً مجدداً شمارهگیری فرمایید.»
وقتی همسر خواهرش تلفنش را جواب داد، نفس راحتی کشید، عطر زندگی دوباره در سرش جان گرفت: سلام خوبین؟! شما کجایید؟!
جواب آقا جمشید مثل سطل آب سردی بود روی سرش: خونهی خودمون، دیشب مرضیه فرستادم خونه، گفت حالا که امتحان داری برو خونه و درس بخون!
_میشه لطفا یه سر بریدخونه بابا، میگن شهرک شهید چمران رو زدن، نگرانم، هرچی زنگ میزنم هیچکس در دسترس نیست.
فاطمه نمیتوانست از جایش تکان بخورد، از استرس سر جایش خشک شده بود، حتی نمیتوانست چادرش را سر کند، تا خانه پدرش تختگاز برود و خیال خودش را راحت کند که چیزی نشده! قرار شد همسر مرضیه خودش را به شهرک برساند و خبری بیاورد. خیلی طول نکشید. حدود یک ربع بعد، پیامی روی گوشی فاطمه نشست: «از واحدشون چیزی نمونده. کل ساختمان رو زدن… میگن دقیقاً موشک به پذیرایی خونهی بابا اصابت کرده.»
بابا عادت داشت در پذیرایی بخوابد، البته نه مثل همهٔ باباها در رختخواب خودش! از وقتی دکتر فخریزاده شهید شد، فشار کارش چندبرابر شده بود. تا دیروقت مینشست پایکار، لابهلای انبوه کاغذهایی که فقط خودش از آنها سر درمیآورد. همانجا، بیصدا خوابش میبرد. وسط دفترها، یادداشتها، و عشق به وطن… شاید اسرائیل و جاسوسهایی که تمام مدت زندگیشان را سالها زیر نظر داشتند این را میدانستند که دقیقاً موشک را به پذیرایی واحد آنها زده بودند، هرچند که نقطهزنیشان آنقدر کثیف و چرک بود که ۶۰ نفر از ساکنان آن ساختمان ۱۴ طبقه به شهادت رسیدند.
source