در سالهای اخیر، بحران کاهش نرخ رشد جمعیت به یکی از چالشهای اصلی کشور تبدیل شده است؛ چالشی که سیاستگذاران برای حل آن به ابزارهایی همچون تسهیل ازدواج، اعطای تسهیلات فرزندآوری و البته تامین مسکن برای جوانان روی آوردهاند. اما در میان تمام این تلاشها، یک حلقهی گمشده بیش از همه خودنمایی میکند: مدلی پایدار و کارآمد برای تامین مسکن جوانان که هم با توان اقتصادی آنان هماهنگ باشد و هم ابعاد کلانتر امنیت و توسعهی کشور را در نظر داشته باشد.
به گزارش پرشین سازه ، اینجاست که مفهوم «مسکن معیشتمحور» پا به میدان میگذارد؛ مدلی که نه فقط به دنبال ساخت خانه، بلکه به دنبال ساخت آیندهای امنتر، جوانتر و تابآورتر برای کشور است. عرفان محمدخانی، کارشناس حوزهی اقتصادی، با تاکید بر اهمیت این رویکرد، آن را راهی استراتژیک برای پاسخ به چندین نیاز اساسی کشور میداند.
حمایت از فرزندآوری بدون مسکن بیاثر
در نگاه اول شاید به نظر برسد که موضوع مسکن تنها به حوزهی رفاه اجتماعی مربوط است، اما بررسیها نشان میدهد که این مسئله با آیندهی جمعیتی و حتی پایداری امنیتی گره خورده است. طی سالهای اخیر، قوانینی مانند «قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» و «قانون تسهیل ازدواج جوانان» در راستای تشویق فرزندآوری تصویب شدهاند، اما نبود زیرساختهای واقعی مانند دسترسی به مسکن مناسب، این تلاشها را در سطح شعار باقی گذاشته است.
محمدخانی با اشاره به عملکرد ضعیف دولت در زمینهی واگذاری زمین و اعطای تسهیلات واقعی به خانوادههای جوان، معتقد است که اگر جوانان نسبت به تامین سرپناه خود ناامید باشند، اساسا انگیزهای برای تشکیل خانواده و فرزندآوری پیدا نخواهند کرد. او یادآور میشود که در تمامی قوانین مصوب، مسکن نه یک بخش فرعی بلکه پیشنیاز اصلی برای تحقق اهداف جمعیتی عنوان شده است.
الگوی توسعهای مسکن معیشتمحور؛ یک راهبرد چندمنظوره
آنچه مدل توسعهای مسکن معیشتمحور را متمایز میکند، چندبعدی بودن آن است. این مدل، برخلاف شیوههای رایج ساخت انبوه یا طرحهای متمرکز دولتی، بر پایهی واگذاری تدریجی زمین و ساخت آرام مسکن توسط خود مردم بنا شده است. این شیوه نه تنها فشار اقتصادی ناگهانی به خانوادهها وارد نمیکند، بلکه سبب افزایش تابآوری اقتصادی، اشتغالزایی محلی و گسترش عدالت اجتماعی میشود.
در چنین الگویی، حتی خانوادههای کمبرخوردار نیز امکان خانهدار شدن پیدا میکنند. از طرفی، ساختوساز پراکنده به تقویت بخشهای مختلف صنعتی و خدماتی محلی میانجامد. با این رویکرد، تمرکز جمعیت از کلانشهرها به مناطق کوچکتر منتقل شده و الگوی شهرسازی منطقیتری شکل میگیرد.
توسعهی پایدار، امنیت ملی و اقتصاد مردمی؛ همه در یک قاب
اما وجهی مهمتر و شاید کمتر دیدهشدهی این مدل، نقش آن در تقویت پدافند غیرعامل و تابآوری ملی است. محمدخانی تاکید میکند که با واگذاری زمین و ایجاد امکان ساختوساز در مناطق مختلف کشور، تولید غذا و انرژی نیز به صورت غیرمتمرکز افزایش مییابد. این ساختار، در شرایط بحران و جنگ، نقشی حیاتی در حفظ امنیت غذایی و زیستی کشور ایفا میکند.
علاوه بر این، با مدیریت بهتر منابع و هزینهها در مدل معیشتمحور، خانوادهها میتوانند متناسب با نیاز واقعی و توان مالی خود اقدام به ساخت مسکن کنند. این مسئله نه تنها از اتلاف منابع ملی جلوگیری میکند، بلکه در نهایت موجب کاهش شکاف طبقاتی و توزیع متعادلتر امکانات در سراسر کشور میشود.
مدل توسعهای مسکن معیشتمحور، فراتر از یک برنامهی اقتصادی یا عمرانی، تلاشی برای بازتعریف مفهومی به نام «خانه» است؛ خانهای که نه فقط سرپناه فردی، بلکه پیشران رشد جمعیت، رونق اقتصادی و ثبات اجتماعی است. در دورانی که دغدغهی جمعیت و امنیت بیش از هر زمان دیگری حیاتی شدهاند، شاید وقت آن رسیده باشد که این مدل از حاشیه به متن تصمیمسازیهای کلان کشور منتقل شود.
source