امروز در چیدانه به سراغ بررسی سینمایی زن و بچه رفتهایم.

داستان فیلم روایت زندگی مهناز (با بازی پریناز ایزدیار) است؛ پرستاری چهل ساله که همسرش را از دست داده و حالا در تلاش برای ساختن دوباره زندگیاش است. اما فرزند نوجوانش، علیار، نافرمانیهای پیاپیست؛ درگیری با اطرافیان و درنهایت، زنجیرهای از اتفاقات تلخ که زندگی مهناز را از اساس دگرگون میکند. خانهی سرد و رنگباخته، بازتابی از وضعیت درونی شخصیتهاست؛ جایی که خاطرات سنگینی میکنند و آینده، در هالهای از ابهام فرو رفته.
خانهی مهناز در فیلم زن و بچه با طراحی صحنهای دقیق و واقعگرایانه، فضای فرسوده و نوستالژیکی را بازنمایی میکند که بهخوبی در خدمت روایت قرار میگیرد. معماری داخلی خانه با شیشههای مشجر، کابینتهای فلزی دهه شصتی، و کفپوشهای رنگباخته، یادآور زیست طبقه متوسط رو به زوال در شهرهای ایرانیست. نورپردازی سرد، خلأ عاطفی و تنهایی ساکنان خانه را تقویت میکند و کارکردی استعاری مییابد: خانه، نه صرفاً یک مکان، بلکه بازتابی است از فروپاشی تدریجی یک خانواده. این فضا از ابتدا تا انتها در دل روایت تنیده شده و به یکی از عناصر معنایی فیلم بدل میشود.
لینک پیشنهادی
source