درحالیکه بحران انرژی به یکی از ابرچالشهای اقتصاد ایران تبدیل شده، صنعت ساختمان همچنان با تکرار الگوهای قدیمی و غفلت از فناوریهای نوین در حال عقبگرد است. از ساختوسازهای غیرهوشمند تا مصالح پرمصرف، از نبود مشوقهای واقعی تا اجرای ناقص قوانین؛ تصویری نگرانکننده از آینده مسکن در سایه بحران انرژی پیش روی ماست.
مصالح کهنه، سیاستهای فرسوده
به گفته شهاب سعادتنژاد، عضو هیئتمدیره انجمن انبوهسازان استان تهران، بیشتر پروژههای ساختمانی کشور همچنان بر پایه فناوریهای نسل اول و دوم بنا میشوند؛ درحالیکه جهان بهسوی تکنولوژیهای هوشمند، سبز و کممصرف حرکت کرده است. او هشدار میدهد که تجهیزات گرمایشی، شیرآلات و تاسیسات ساختمانی در ایران بهروز نشدهاند و نبود سیاستهای تشویقی کارآمد باعث شده سازندگان تمایلی به تغییر مسیر نداشته باشند.
او تاکید میکند که چالش امروز صنعت ساختمان، قیمت حاملهای انرژی نیست؛ بلکه نبود دسترسی به انرژی کافی است. از گاز گرفته تا برق و حتی آب، همه در معرض محدودیت هستند. با این وجود، نه فقط تجهیزات کممصرف در کشور در دسترس نیست، بلکه فرهنگ استفاده صحیح از انرژی هم هنوز شکل نگرفته است.
ناترازی فرهنگی؛ ریشهایترین بحران انرژی
سید امین یوسفی، دیگر عضو هیئتمدیره انجمن انبوهسازان استان تهران، ناترازی انرژی را بیش از هر چیز، یک بحران فرهنگی میداند. به گفته او، مردم سالها به مصرف ارزان و یارانهای انرژی عادت کردهاند. همین موضوع باعث شده ساختمانها بدون عایق مناسب، بدون طراحی اقلیمی و با پرت انرژی بالا ساخته شوند.
او تاکید دارد که قوانین انرژیمحور کشور کاملاند اما بهدلیل عدم تخصیص بودجه کافی و نبود الزام اجرایی، در عمل کاربردی ندارند. همچنین، به جای حل ریشهای مشکلات، راهحلهای مقطعی و ناکارآمد پیشنهاد میشود که نتیجهای جز آسیب به تولید و سرمایهگذاران ندارد.
یوسفی با اشاره به صادرات مصالح انرژیبر مانند سیمان، آن را نه صادرات مصالح، بلکه صادرات انرژی ارزان دانست. موضوعی که با تداوم آن، زیانهای اقتصادی و زیستمحیطی گستردهتری متوجه کشور خواهد بود.
سیاستهای شعاری، زیرساختهای ناتمام
سید محمد مرتضوی، عضو هیئتمدیره کانون سراسری انبوهسازان ایران، معتقد است بحران انرژی در ایران، حاصل بیتدبیری در برنامهریزی و نبود هماهنگی بین نهادهای سیاستگذار است. او میگوید: دولت ابتدا پروژههای بزرگ را آغاز میکند و بعد تازه به دنبال تامین آب، برق و گاز میافتد!
مرتضوی تاکید میکند که اگر دولت توان تامین زیرساختهای حیاتی را ندارد، باید این موضوع را صادقانه اعلام کند تا برنامهریزی مسکن بر اساس واقعیتها انجام شود، نه براساس شعارهای سیاسی.
تشویق یا توهم مشوق؟
کامیار سریرافراز، کارشناس اقتصادی نیز از نبود مشوقهای کاربردی برای ساختوساز سبز گلایه دارد. به گفته او، اگر تسهیلات هدفمند برای پروژههای کممصرف ارائه شود، بخش خصوصی مسیر خود را تطبیق میدهد؛ اما تا وقتی زیرساختها ناکامل و سیاستها شعاری باقی بمانند، انگیزهای برای سرمایهگذاران وجود نخواهد داشت.
source