
سرویس تاریخ «انتخاب»: محمود فروغی فرزند محمدعلی فروغی نخستوزیر دوران پهلوی بود. وی فارغالتحصیل دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی از دانشگاه تهران و از کارمندان وزارت خارجه بود. او در دوران خدمت خود سرکنسول ایران در نیویورک، سفیر ایران در برزیل و سوئیس و آمریکا و افغانستان، معاون وزارت امور خارجه و کفیل وزارت امور خارجه بود.
سؤال: نظرتان درباره انتخابات در دورههای اول و دوم مجلس چیست؟
جواب: هر وقت گذاشتند، دوباره مثل دورهٔ اول و دوم مجلس ـ و تا اندازهای هم دورههای بعد، تا دورهٔ چهارم و پنجم ـ انتخابات آزاد باشد، وقتی هم میگوییم انتخابات آزاد، لازم نیست حتماً مأمورین حکومت یا فرض بفرمایید نظامیها دخالت کنند. ممکن است که مجتهد محل اخلال کند، بله، ممکن است که ملاک ده مداخله کند. نه، واقعاً بگذارند مردم بروند رأی بدهند. نتیجهای که از آن بهدست آمد، آن را من میگذارم به حساب آن وقت اکثریت.
سؤال: به نظر شما علت ضعف در تربیت سیاسی مردم چه بود؟
جواب: اصلاً این مطلب را هم برایتان عرض کنم ـ یا حاشیه است یا مربوط به همین است ـ یکی از بزرگترین خطاهایی که در دوران سلسله پهلوی اتفاق افتاد، عدم توجه به تربیت کردن مردم بود.
سؤال: منظورتان از تربیت مردم دقیقاً چیست؟
جواب: منظورم از طرز تعلیم و تربیت این است که اگر ما میآمدیم، فرض کنید از ۱۳۰۰ که کودتا شد و از ۱۳۰۵ که رضا شاه آمد سر کار ـ، چون بودند کسانی که دنبال این برنامه بودند، بودند کسانی که نمیگذاشتند این برنامه اجرا بشود ـ ما میآمدیم از همان زمان به مردم، علاوه بر نوشتن و خواندن، میگفتیم باید اینها را شما بیاموزید. هی رقم میدادیم که تعداد محصل چی شد، میآمدیم به اینها تربیت سیاسی میدادیم.
سؤال: تربیت سیاسی از کجا باید شروع میشد؟
جواب: ما اگر میآمدیم در کلاس دوم، سوم، چهارم، پنجم ابتدایی به این بچهها میگفتیم که آقا، در این کلاس ما باید یک هیئترئیسهای داشته باشیم؛ رئیس، مثل همین کارهایی که شما میبینید در غرب، در ممالک دموکراسی میکنند. بیایید رأی بدهید، تبلیغات بکنید، انتخاب بکنید. اگر ما اینها را از آن وقت آماده کرده بودیم، در ۱۳۵۰ یا ۱۳۶۰، آیا یک اقلیتی میتوانست حاکم بشود بر این ملت؟ هرگز نمیتوانست بشود.
سؤال: شما این ضعف را فقط قصور میدانید؟
جواب: نه، این را دیگر باید اسمش را قصور نگذارم، خیانت میگذارم؛ که در ۵۰ سال به این ملت شد. تربیت نکردن مردم بود. هی رقم دادن و مدرسهها و دانشگاههای بیمعلم ساختن.
سؤال: به نظر شما، این تربیتنکردن مردم چه تأثیری در انقلاب داشت؟
جواب: به عقیدهٔ من ـ، چون ممکن است خیلیها موافق نباشند ـ یکی از بزرگترین علل انقلاب در ایران، همین تربیت نکردن مردم بود. چون قبول دارید که نتایج آن وقت خیلی چیزهاست: اختلاف بزرگ طبقاتی، افراط در زندگی، هوسرانی… اینها تمام به نظر من زادهٔ تربیت نشدن یک ملت است. عرض کردم، این معتقدات من است، ممکن است اشتباه باشد.
سؤال: آیا شما مخالف مذهب هستید یا دیدگاهتان نسبت به آن چیست؟
جواب: بعد بکلی شما منکر مذهب بشوید؟ من یادم میآید که یک روز در یک کمیسیونی در وزارت خارجه ـ شاید دو سال پیش از انقلاب بود ـ من به سبب مؤسسهای که بودم، شرکت داشتم در آنجا. معاون وزارت آموزش و پرورش هم بود. متأسفانه الان یادم نمیآید که راجع به چه موضوعی بود.
وقتی من بهشان گفتم که فرهنگ ایران از تشیع جدا نمیتواند باشد، اصلاً مثل اینکه کفر گفتم! همه برگشتند، یک جوری به من نگاه کردند که این حرفها اصلاً چیست؟
صحبت راجع به برنامههای فرهنگی ایران در خارج از مملکت بود. اصلاً مذهب را یک رقم گذاشته بودیم کنار. نفرمایید اشتباه منظور مرا… من تعصب مذهبی را نمیگویم.
سؤال: منظورتان از «قیود» چیست که در جامعه لازم است؟
جواب: آخر یک قیودی هست. شما ببینید توی همین شهر کوچولویی که الان بنده دارم زندگی میکنم ـ یکشنبه، همان کلیسایی که دیروز قدم میزدیم از جلویش رد شدیم، بنای زیبایی داشت ـ آن یکشنبه بیایید جلوی این رد بشوید، ببینید چه خبر است.
سؤال: من امروز از آنجا رد شدم، دیدم واقعاً چه جمعیتی آنجاست…
جواب: بله، دیدید چه خبر است؟ اینها لازم نیست من تعصب مذهبی داشته باشم. اینها یک قیودیست، یک چیزهاییست.
من با کمال تأسف این یک کلمه را میگویم و میرویم به مطلب دیگری که شما دارید. فقط شما در این ۵۰ سال، متأسفانه به نام بنیاد پهلوی یا به نام خاندان پهلوی، حتی قمارخانه ساختند، ولی یک مسجد ما نشنیدیم ساخته شده باشد.
من بهتان بگویم، من تعصب مذهبی ـ امیدوارم ـ نداشته باشم، یا خودم خیال میکنم ندارم. ولی من یک پایبندی را برای یک جامعهای لازم دارم. یکجایی باید این متصل باشد، والا… نمیدانم.
سؤال: شنیدهایم گفتوگویی بین رضاشاه و یکی از اطرافیانش در اینباره بوده؟
جواب: بعد میگویند… من این را از خود پدرم نشنیدم، از یک کس دیگری شنیدم که یک روزی با رضاشاه صحبت میکرده و به رضاشاه گفته:
«اعلیحضرت، اگر مذهب را از مردم گرفتید، یا این حضرت عباس گفتن، حضرت علی گفتن، این را نگوید، چی بهش میدهید در مقابلش؟»
نمیدانم این راست است یا دروغ، ولی در هر صورت، اگر هم ساختند، خوب ساختند. چی در مقابل این بهشان میدهیم؟
source