«تبلیغات گسترده، عمل محدود»، این خلاصهای است که حالا برخی رسانهها و ناظران شهری درباره عملکرد شهرداری تهران در پی بازتاب خسارتهای جنگ ۱۲ روزه مطرح میکنند. گزارشها حاکی است که درحالیکه صفحات اول روزنامهها، سایتها و کانالهای خبری نزدیک به مدیریت شهری پر شده از تصاویر و خبرهای مرتبط با بازسازی، در محل وقوع خسارتها هنوز آواربرداری کامل آغاز نشده و بسیاری از ساختمانهای آسیبدیده دستنخورده باقی ماندهاند.
نکتهای که در گزارشها برجسته شده، نوسان و افزایش متوالی ارقام اعلامشده درباره تعداد واحدهای آسیبدیده است؛ به بیان دیگر هر بار که شهرداری آماری منتشر میکند، عدد مربوط به ساختمانهای تخریبشده افزایش مییابد، موضوعی که برای افکار عمومی سوالبرانگیز شده و به گمانهزنی درباره صحت و سازوکار تهیه آمار دامن زده است. این وضعیت، همراه با تبلیغات پررنگ و تبلیغاتی که رسانههای هوادار مدیریت شهری منتشر میکنند، تصویری از تقدم بیان خبری بر عمل اجرایی ایجاد کرده است.
از سوی دیگر، مقامهای شهرداری از برنامهها و زمانبندیهایی درباره آغاز آواربرداری و بازسازی سخن گفتهاند؛ شهردار تهران اعلام کرده که عملیات آواربرداری و برخی تعمیرات در بازههای مشخص اجرا خواهد شد و بر پرداخت غرامت یا فروش اموال قابل بهرهبرداری تاکید شده است. با این حال، ناظران محلی و شهروندان آسیبدیده میگویند هنوز شاهد آغاز گسترده و ملموس عملیات سازندگی و اسکان پایدار نیستند و خواستار شفافیت بیشتر در سازوکارها، اولویتبندی پروژهها و زمانبندی اجرا شدهاند.
این فاصله میان تصویر رسانهای و واقعیت میدانی پیامدهای چندوجهی دارد: از یک سو اعتماد عمومی به نهادهای محلی را تضعیف میکند و از سوی دیگر بار روانی و اقتصادی قربانیان را تشدید مینماید. برای بازسازی اثربخش نیاز است که شهرداری و دستگاههای مرتبط، گزارشی روشن و زمانبندی شده از اقدامات فنی (آواربرداری، برآورد خسارت، نوسازی و تعیین نحوه جبران خسارتها) ارائه کرده و فرایند اطلاعرسانی را بر مبنای پیشروی عملیاتی تنظیم کنند تا رسانهپردازی جلوتر از عمل اجرا قرار نگیرد.
در پایان، پرسش اصلی این است: آیا تهران در مسیر بازسازی واقعی قرار گرفته یا آنچه تا امروز به چشم آمده تصویری است از یک «عملیات اطلاعرسانی پیشآمده»؟ پاسخ به این پرسش مستلزم شفافیت بیشتر در آمار، ارائه نقشه راه اجرایی و نیز پایش میدانی مستقل از ادعاهای رسانهای است.