به نام خداوند جان و خرد
مردم شریف ایران،
همکاران گرامی و مهندسان ارجمند،
در روزگاری که کشور بیش از همیشه نیازمند تخصص، صداقت و شایستهسالاری است، متاسفانه شاهد روندی نگرانکننده در برخی از ساختارهای مدیریتی هستیم؛ روندی که در آن افراد مطیع و کمتجربه بر چهرههای باسابقه، مستقل و راهبردی ترجیح داده میشوند. گویی ایستادگی بر اصول، ارائه نقدهای کارشناسانه و داشتن تجربه عمیق، نه مزیت، بلکه مانعی برای اعتماد مدیریتی تلقی میشود.
در چنین فضایی، ورود دکتر پیروز حناچی به انتخابات شورای مرکزی سازمان نظام مهندسی ساختمان، نه یک اقدام سیاسی یا جاهطلبانه، بلکه تلاشی از سر دغدغه و مسئولیتپذیری ملی بود. کسی که پیش از آن، هم در عرصه مدیریت شهری تهران و هم در بدنه دانشگاهی و مهندسی، همواره نشان داده که دغدغهاش نه قدرت، بلکه کارآمدی ساختارها و پاسداری از شرافت حرفهای است.
نیت حناچی روشن بود:
احیای سلامت نهاد صنفی، صیانت از استقلال سازمان، مقابله با سیاسیکاری مزمن و بازگرداندن اخلاق و شفافیت به نهادی که قرار است ستون فنی توسعه کشور باشد، نه حیاطخلوت مناسبات پنهان.
با تکیه بر اعتماد جامعه مهندسی، او در مسیر رقابت گام نهاد؛ مسیری که اگرچه رقابتپذیر آغاز شد، اما به تدریج نشانههایی از مداخله بیرونی، چینش غیرفنی و فشارهای هدفمند برای حذف گزینههای مستقل در آن آشکار شد. نتیجه، نه رقابتی آزاد، بلکه روندی بود که بیش از آنکه بازتاب آرای مهندسان باشد، نشانگر توازنسازیهای سیاسی و تصمیمات از پیشتعیینشده در خارج از شورا بود.
در چنین شرایطی، آنچه دکتر حناچی انجام داد، نه قهر سیاسی بود و نه انفعال فردی، بلکه اعتراض مدنی و ایستادگی بر اصول اصلاحطلبی نهادگرا بود. او با احترام به رأی مهندسان، ترجیح داد در روندی که آن را در تضاد با شفافیت، استقلال و اخلاق حرفهای میدانست، نقش مشروعیتبخش بازی نکند.
این تصمیم، شجاعانه بود؛ چرا که نشان داد حتی در رقابتهای صنفی نیز، میتوان به اصول وفادار ماند. او ثابت کرد که «اصلاحطلبی» تنها در هنگام پیروزی معنا ندارد، بلکه مهمتر از آن، رفتار در بزنگاه شکست یا حذف است.
اقدام دکتر حناچی، پیامی روشن برای مهندسان و جامعه نخبگان کشور داشت:
«اگر ساختار، ظرفیت پذیرش نگاه انتقادی و تخصصمحور را نداشته باشد، اصلاح از درون ممکن نیست و آنگاه، کنارهگیری از روند، خود یک شکل از اصلاح است.»
امروز بیش از هر زمان، نهادهای حرفهای ما نیازمند افرادی هستند که نه اهل معامله، بلکه اهل تغییر باشند؛ نه اهل مماشات با ساختارهای ناکارآمد، بلکه متعهد به بازسازی آنها از درون و دکتر حناچی، با عملکرد خود، این پیام را زنده کرد.
او نباخت، بلکه نپذیرفت در میدانی بازی کند که قواعد آن با منافع صنفی و ملی در تعارض بود.
جمعبندی:
کنش دکتر پیروز حناچی در انتخابات نظام مهندسی، باید نه از منظر «نتیجه»، بلکه از منظر «اصول» سنجیده شود. او:
- در مقابل روندهای رانتی و فشارهای سیاسی سکوت نکرد
- اخلاق حرفهای را قربانی مصلحتگرایی نکرد
- از تریبون شخصیاش برای روشنگری استفاده کرد
- و در نهایت، نشان داد اصلاحطلبی اصیل، مشروط به پیروزی نیست؛ بلکه مقید به پایبندی به اصول است، حتی در زمان حذف.
امید است که سازمان نظام مهندسی و نهادهای مشابه، در آیندهای نزدیک بتوانند مأمن چهرههای توانمند، اندیشمند و دلسوزی چون دکتر حناچی باشند؛ کسانی که نه صرفاً «مطیع»، بلکه صاحب رأی، اخلاقمدار، و ملتزم به منافع عمومیاند.
source