در جنگ 12 روزه، تهران بهعنوان قلب تپنده سیاسی و اقتصادی کشور، بار دیگر نشان داد که در برابر بحران، تا چه حد آسیبپذیر و نیازمند بازنگری عمیق در مدیریت شهری است. بدین منظور در نشستی با عنوان «شهر تهران و مسئله تابآوری»، سه چهره برجسته علمی و مدیریتی کشور به بررسی چالشهای تابآوری پایتخت در مواجهه با جنگ و بحرانهای شهری پرداختند: پیروز حناچی، استاد دانشگاه تهران و شهردار سابق پایتخت، کمال اطهاری، پژوهشگر حوزه اقتصاد و توسعه و ابراهیم شیرعلی، رئیس مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا). این نشست روز شنبه ۱۸ مردادماه، در سالن شهید صبوری واقع در خیابان انقلاب برگزار شد.
تهران؛ خط مقدم جنگ در زندگی روزمره
ابراهیم شیرعلی، رئیس مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا)، جنگ تحمیلی ۱۲ روزه را یکی از تلخترین تجربههای معاصر تهران و کشور توصیف کرد. به گفته وی، در این درگیری کوتاه اما شدید، پایتخت کشور هدف حملات هوایی، موشکی و پهپادی قرار گرفت و خسارات فراوانی به زیرساختهای شهری و واحدهای مسکونی وارد شد که همراه با تلفات جانی قابل توجه بود.
شیرعلی تاکید کرد که این جنگ علاوه بر ابعاد نظامی، وجه اجتماعی و اقتصادی قابل توجهی داشت؛ جایی که خانوادهها، شهروندان و زیرساختهای شهری به خط مقدم تبدیل شدند و جنگ به عمق زندگی روزمره مردم وارد شد. این تجربه نشان داد که موضوع تابآوری شهری باید هم در نهادهای حکمرانی و هم در مجامع دانشگاهی و عمومی، به صورت جدی مورد بحث و توجه قرار گیرد.
او با اشاره به چالشهای بلندمدت تهران گفت: «شهر تهران سالهاست در شرایط اضطراری و ریسک به سر میبرد؛ از اقتصاد ناپایدار، بحران آلودگی هوا، رشد بیرویه جمعیت، فقر و نابرابری، مشکلات مسکن و ناترازی انرژی و آب گرفته تا معضلات حملونقل و مدیریت شهری غیردموکراتیک که منافع عمومی را فدای سوداگری کرده است.»
شیرعلی افزود که حملات اخیر رژیم صهیونیستی، این بحرانها و ضعفهای مدیریت شهری را بیش از پیش عیان کرد و ظرفیتهای نهادی و اجتماعی شهر تهران را به شدت محک زد. وی تاکید کرد که حکمرانی و مدیریت منطقهای تهران نیازمند اصول و مبانی ویژهای است که تاکنون متناسب با این ضرورت تدوین نشده و جنگ ناگهانی، مردم و سیستم مدیریت شهری را غافلگیر کرد.
براساس نظرسنجی ایسپا در تهران پس از آتشبس، ۷۳.۶ درصد مردم نگران تورم و گرانی بودند و ۵۵ درصد نیز از احتمال وقوع مجدد جنگ بیم داشتند. همچنین مردم قطعی اینترنت و تعطیلی کسبوکارها را از مشکلات مهم ایام جنگ برشمردند و نیمی از آنها اعلام کردند تحمل شرایط جنگی را ندارند. وضعیت روحی ناپایدار و استرس در بیش از نیمی از شهروندان و تفکر جدی حدود ۱۵ درصد آنان به مهاجرت دائم از تهران، از دیگر نتایج نگرانکننده این نظرسنجی است.
ناکارآمدی طرحهای شهری و نهادسازی؛ صدای انتقاد کمال اطهاری
کمال اطهاری، پژوهشگر توسعه، وضعیت مدیریت شهری تهران را بحرانی توصیف کرد و به ناکامیهای اسناد کلان مانند سند مجموعه شهری تهران و سند ملی توانمندسازی اشاره نمود. وی افزود: «سند مجموعه شهری که دانشمحوری و اقتصاد دانش را به عنوان رویکرد اصلی مطرح کرده بود، هیچگاه در عمل پیگیری نشد و شورای شهر نیز پس از تصویب، دیگر به آن نپرداخت.»
اطهاری از شکست در مقابله با تراکمفروشی و عدم ساماندهی کالبدی سکونتهای غیررسمی انتقاد کرد و گفت: «طرحهایی مانند نهضت ملی مسکن تاثیری بر بهبود وضعیت این مناطق نداشتند و جرم و جنایت در آنها افزایش یافته است.»
وی همچنین به تفویض نابجای وظایف دولت به شهرداریها در قالب مدیریت یکپارچه اشاره کرد و این رویکرد را ناشی از تفکر انحصارطلبانه و ناآگاهی نسبت به نهادسازی خواند.
اطهاری با انتقاد از تغییر ساختار وزارت راه و شهرسازی و حذف نام «مسکن»، این اقدام را تلاشی برای اداره شهر بر اساس رویکرد «معمارپادشاهی» و بدون توجه به نهادسازی موثر دانست.
حذف واژه اقتصاد دانش؛ ضربهای به توسعه پایدار
او گفت: «وقتی مشاوران ساماندهی طرح را به من سپردند، آقای قالیباف گفت به من فرصت بدهید تا این طرح را سامان دهم. کل طرح از نظر ایشان قابل قبول بود و من بخش اقتصاد شهری را دفاع کردم. جمعیت تهران را حدود 9 میلیون در نظر گرفتند. اما ناگهان آقای احمدینژاد آمد و واژه اقتصاد دانش را حذف کرد». اطهاری با اشاره به سخنرانیهای خود افزود: «چند بار در جاهای مختلف گفتم این واژه حذف شده است و این کار تقلب است. این واژه اهمیت زیادی داشت و حذف آن باعث عقبماندگی در تعریف اقتصاد دانش شد». ایشان با بیان آمارهای اقتصادی تهران گفت: «من در طرح جامع تهران محاسبه کردم که تهران حدود یک و نیم میلیارد دلار صادرات دارد، اما واردات آن ۱۵ تا ۲۰ میلیارد دلار است. سئول در همان زمان ۳۰ میلیون دلار صادرات الکترونیک داشت. اگر وارد اقتصاد دانش نشویم، نمیتوانیم صادرات داشته باشیم».
اطهاری افزود: «اقتصاد ایران قفل شده و بخش مسکن، که باید موتور توسعه باشد، با بحران سیستم بانکی و سیاستهای نادرست، عملا زمینگیر شده است.»
او ضمن اشاره به پیامدهای اجتماعی ناکارآمدی سیاستهای شهری گفت: «شکلگیری شهری شدن رانت، تابآوری جامعه را به شدت کاهش داده و زمینهساز افزایش شورشها و ناآرامیهای اجتماعی شده است.»
در نهایت اطهاری خواستار گفتمان جدیدی شد که اقتصاد دانشبنیان و تابآوری را در راس برنامههای مدیریت شهری قرار دهد.
تجربه ژاپن؛ زلزله کوبه و اهمیت تابآوری شهری
پیروز حناچی، شهردار سابق تهران، با اشاره به زلزله ۱۹۹۵ کوبه ژاپن به عنوان نقطه عطف شکلگیری مفهوم تابآوری شهری، گفت: «این حادثه نشان داد حتی شهرهای پیشرفته نیز در برابر فجایع طبیعی آسیبپذیرند و باید از هر حادثه، درسهای علمی استخراج کرد.»
او با اشاره به ضعفهای بافتهای فرسوده و معابر کمعرض در کوبه، تاکید کرد که این عوامل باعث افزایش تلفات و کندی امدادرسانی شدند. حناچی همچنین به پیامدهای اجتماعی و روانی زلزله مانند بیکاری، اضطراب و افزایش طلاق اشاره کرد.
شهردار سابق تهران با تاکید بر ارتقای ایمنی تجهیزات و زیرساختها گفت: «پس از کوبه، استانداردهای ایمنی در ساخت وسایل گرمازا تغییر یافت تا در زمان وقوع زلزله برق، گاز و آب به طور خودکار قطع شود. در ایران نیز هزاران نقطه آسیبپذیر شناسایی و اقدامات مقابلهای انجام شده است.»
حناچی با اشاره به شبیهسازی زلزله در ژاپن که در موزهها تجربه میشود، این اقدام را تجربهای تاثیرگذار جهانی دانست که با جنگ ۱۲ روزه تهران قابل مقایسه است.
او درباره گسلهای تهران توضیح داد که مطالعات اخیر نشان داده گسل «ری» که پیشتر کماهمیت فرض میشد، بسیار پرخطر است و زلزله احتمالی میتواند بیش از ۴۰۰ هزار کشته به همراه داشته باشد. به همین دلیل برنامههای گستردهای برای مقاومسازی زیرساختهای حیاتی تدوین شده است.
حناچی تجربه زلزله بم را نیز یادآور شد و گفت: «پس از آن، بحث بافتهای فرسوده و سه شاخص ریزدانگی، نفوذناپذیری و ناپایداری برای شناسایی این مناطق در تهران مورد توجه قرار گرفت.»
ضرورت رویکرد پدافند غیرعامل و برنامهریزی مدون
حناچی با مقایسه مدیریت بحران زلزله و جنگ ۱۲ روزه اظهار داشت: «جنگهای نوین با فناوریهای پیچیدهای مانند پهپادهای پیشرفته، چالشهای جدیدی ایجاد کردهاند که آژیرهای سنتی معنای سابق خود را ندارند.»
او تاکید کرد که پدافند غیرعامل میتواند آسیبها را کاهش دهد، همانطور که در برخی مراکز حساس مثل صداوسیما، برنامهها پس از اصابت بمب ظرف دقایقی از سر گرفته میشوند. حناچی پیشنهاد داد در مجتمعهای مسکونی فضاهای امن اضطراری طراحی شود تا ساکنان در شرایط جنگی یا بحران بتوانند در امان باشند.
شهردار پیشین تهران با اشاره به اهمیت برنامهریزی گفت: «تابآوری نیازمند باور و اعتقاد به برنامهریزی است. بیبرنامگی، مشکلاتی مانند کمبود آب و برق و مدیریت نادرست را تشدید میکند.»
وی افزود که پدافند غیرعامل نقطه عطفی در حفظ تابآوری شهری است و تجربه تاریخی مثل پل خرمشهر نشان میدهد گاهی یک اقدام کلیدی میتواند مانع سقوط یک شهر شود.
ضرورت انتخاب مدیران برنامهمحور
حناچی در پایان تاکید کرد: «برای داشتن شهری تابآور باید پیش از هر چیز برنامه داشت و مدیرانی انتخاب کرد که به برنامه اعتقاد داشته باشند و با تمام توان آن را اجرا کنند.»




source