قطع مکرر برق در واحدهای تولیدی و صنعتی، نه تنها چرخ اقتصاد را از حرکت بازمی دارد، بلکه زندگی هزاران کارگر را به مخاطره می اندازد.

به گزارش اخبارساخته ها؛ کارخانههای بزرگ، برخلاف تصور عمومی، بهراحتی به سمت اخراج یا تعدیل نیرو نمیروند؛ اما وقتی تولید متوقف شود و هزینهها سرسامآور شود، چارهای جز تعطیلی موقت کارگاهها و فرستادن کارگران به خانه باقی نمیماند.
کارفرمایان، با وجود فشارهای مالی، حاضر نیستند نیروی انسانی متخصص و باتجربه را از دست بدهند. اما سؤال اساسی اینجاست: تا چه زمانی باید بار بیتدبیری در مدیریت زیرساختهای برق را تحمل کنند؟ چگونه میتوان انتظار داشت که کارفرما بدون تولید، بدون درآمد، صرفاً با تعهد اخلاقی، حقوق چه کارگر متخصص و چه نیروی کار ساده را به موقع پرداخت کند؟!
قطع برق، یک بحران ملی است. این بحران نهتنها کارفرما را مجبور به پرداخت حقوق و حق بیمه بدون بازدهی میکند، بلکه مستقیماً معیشت کارگران را هدف قرار میدهد. مزایای حیاتی مانند اضافهکاری، نوبتکاری، آکورد و بهرهوری که بخش بزرگی از درآمد کارگران را تشکیل میدهد، بهطور کامل حذف میشود. نتیجه چیست؟ کاهش شدید قدرت خرید، بیانگیزگی، و در نهایت، تهدید جدی به امنیت شغلی کاملا مشهود است.
در این شرایط بحران ناترازی انرژی و اقتصادی کارگرانی هستند که تنها حقوق پایه را دریافت میکنند، این نهتنها توهین به شأن نیروی کار است، بلکه نشانهای از بیتوجهی به ستونهای اصلی تولید کشور است؛ این موضوع جذابیت کار را می گیرد. بسیاری از کارگران امروز با مشکلات جدی معیشتی دستوپنجه نرم میکنند، و این وضعیت قابلتحمل نیست.
ما خواستار پاسخگویی شفاف، برنامهریزی دقیق و اقدام فوری برای جلوگیری از تکرار این بحران هستیم. تولید ملی بدون برق، فقط یک شعار توخالی است. اگر قرار است چرخ اقتصاد بچرخد، باید برق آن بیوقفه، پایدار و مسئولانه تأمین شود.
انتهای پیام/
منبع خبر: داوود میرزایی (دبیراجرایی خانه کارگر ساوه و زرندیه)
source