در این خبر آمده است: کنترل خشم باعث بازسیم‌کشی مغز می‌شود، قشر پیش‌پیشانی را برای حفظ آرامش تقویت می‌کند و واکنش‌پذیری آمیگدال (مرکز هشدار مغز) را کاهش می‌دهد در نتیجه همدلی و دلسوزی افزایش می‌یابد.

چنین خبری در وضعیت امروز جامعه که میزان خشم مردم تقریبا در حال رشد است و کنترل روی آن کم اتفاق می‌افتد، می‌تواند بسیار کارگشا باشد. شهروندان چرا خشم خود را کنترل نمی‌کنند؟ ممکن است یا آموزش ندیده‌اند و یا فایده چنین امری را نمی‌دانند. شاید هم می‌خواهند با خالی کردن خشم، خود را تسکین بدهند، درحالی‌که کاملا برعکس است. اگر خاطرتان مانده باشد در برخی کشورها اتاقک‌ها و فضاهایی برای تخلیه خشم، ضربه زدن به اشیا و… درنظر گرفته شده است، درحالی‌که همان موقع نیز عده‌ای منتقد چنین رویه‌ای بودند و می‌گفتند طبق نظریه‌های رفتارشناسی در روانشناسی، این موارد باعث تقویت رفتار می‌شود و در نتیجه آن را جدی‌تر و بیشتر می‌کند.

پل ژاگو، نویسنده و پژوهشگر فرانسوی که کتاب‌هایش به فارسی هم ترجمه شده تعبیر جالبی در این‌باره دارد. او می‌گوید: روان انسان مانند یک باتری است که هر رفتار کنترل نشده‌ای، ازجمله خشم و عصبانیت می‌تواند انرژی آن را تخلیه کند. وقتی که انرژی این باتری تخلیه شود شما عملا تهی می‌شوید و حتی قدرت اراده‌تان نیز تحلیل می‌رود. به واقع او اشاره می‌کند قدرت اراده نیروی ذخیره‌ای دارد که همان انرژی‌های ذخیره شده در این باتری‌های روانی است که به وقتش، تحت فرمان ضمیر خودآگاه و هشیار از آن استفاده می‌کنیم. پس کنترل خشم، هم منجر به آرامش می‌شود و هم تقویت قدرت اراده.

حضرت امیر(ع) در این‌باره حدیثی دارند که اصل کلام را منتقل می‌کند. حضرت می‌فرماید: جرعه‌ای فرو نبرده است که گواراتر و خوشایندتر از کنترل خشم و عصبانیت باشد. شاید در ابتدای امر متوجه کلیت این کلام نشویم اما وقتی به آورده‌ها و دستاوردهای کنترل خشم بیشتر دقت کنیم، خاصه بخش‌های علمی آن، متوجه می‌شویم که چرا کنترل خشم چنین گواراست و منجر به تولید آرامش، جاذبه روانی، قدرت اراده و… در زندگی روانی ما می‌شود؛ امری که اگر از آن مطلع باشیم در زندگی‌های درهم روانی امروز می‌تواند باعث کنترل بیشتر خشم‌مان شود.

source

توسط chidanet.ir