اروپا از مرز تولید بیش از ۵۰ درصد برق پاک عبور کرده، اما ایران همچنان ۷۸ درصد برق خود را از نیروگاه‌های حرارتی تامین می‌کند. این در حالیست که با وجود ذخایر بزرگ نفت و گاز، فرسودگی نیروگاه‌ها و الگوی مصرف فعلی، آینده محیط‌زیست، امنیت انرژی و حتی اقتصاد کشور با چالش‌های جدی روبه‌رو شده است. در چنین شرایطی، یک پرسش مهم دوباره مطرح می‌شود: کدام مسیر برای ایران منطقی‌تر است، تمرکز بر سوخت فسیلی همراه با تلاش برای کاهش آلایندگی، یا حرکت به‌سوی توسعه انرژی‌های خورشیدی، هسته‌ای و بادی؟

درحالی‌که اروپا با سرعتی کم‌سابقه در حال گذار به انرژی‌های پاک است و بیش از نیمی از برق خود را از منابع تجدیدپذیر و هسته‌ای تامین می‌کند، ایران همچنان در مدار سوخت‌های فسیلی می‌چرخد. اتکای ۷۸ درصدی به نیروگاه‌های حرارتی و سهم ناچیز ۲.۷ درصدی انرژی‌های پاک، زنگ خطری جدی برای آینده زیست‌محیطی و اقتصادی کشور محسوب می‌شود. اما پرسش مهمی که مطرح می‌شود این است: وقتی ایران نفت و گاز دارد و اروپا ندارد، آیا بهتر نیست همچنان بر سوخت فسیلی متمرکز بمانیم و فقط آلایندگی را کنترل کنیم؟

برای پاسخ دقیق، باید سه موضوع را از هم جدا کرد: اقتصاد انرژی، امنیت انرژی و محیط‌زیست.

اروپا چرا تغییر مسیر داد؟ فقط به‌خاطر نداشتن گاز؟

کمبود منابع نفت و گاز، یکی از دلایل اروپا برای توسعه انرژی‌های پاک بود، اما تنها دلیل نبود. اروپا از دهه‌های قبل برای کاهش وابستگی، امنیت انرژی و رسیدن به اهداف اقلیمی، مسیری چندمنبعی شامل خورشیدی، بادی و هسته‌ای را انتخاب کرد. نتیجه این سیاست‌ها امروز روشن است: بیش از ۵۰ درصد برق اروپا از انرژی‌های پاک و هسته‌ای تولید می‌شود. این مدل علاوه بر کاهش آلودگی، امنیت انرژی و استقلال اقتصادی قاره سبز را تقویت کرده است.

ایران همچنان وابسته به نیروگاه‌های حرارتی؛ ستون اصلی اما پرهزینه

ایران با ظرفیت تولید بیش از ۱۰۰ گیگاوات برق، تکیه بسیار سنگینی به نیروگاه‌های حرارتی دارد؛ نیروگاه‌هایی که عمدتا با گاز طبیعی و نفت کار می‌کنند. اما این مدل چند چالش جدی به همراه دارد:

  • فرسودگی و راندمان پایین نیروگاه‌ها؛ مصرف سوخت تا ۲–۳ برابر استاندارد جهانی
  • آلایندگی بالا و تشدید بحران زیست‌محیطی
  • هزینه‌های سنگین نگهداری و تعمیرات
  • مصرف عظیم گاز داخلی که مانع صادرات و کاهش درآمدها می‌شود
  • ریسک امنیت انرژی در فصل سرد و پیک مصرف

در چنین شرایطی، حتی اگر فیلتر، سیستم‌های کنترل آلایندگی یا فناوری‌های جذب CO₂ نصب شود، باز هم آلایندگی صفر نمی‌شود و هزینه‌ها بسیار بالا خواهد بود.

سهم ناچیز تجدیدپذیرها؛ فرصت‌سوزی در سرزمین خورشید و باد

ایران با تابش گسترده خورشید، باد مناسب در نوار شرقی و غربی و ظرفیت زمین‌گرمایی، یکی از مستعدترین کشورهای جهان برای تولید انرژی‌های تجدیدپذیر است اما سهم این منابع تنها ۲.۷ درصد است و مشکلات سرمایه‌گذاری، ضعف سیاست‌های حمایتی و محدودیت‌های زیرساختی، این حوزه را در وضعیت توقف نگه داشته است.

آیا ایران باید همچنان فقط روی سوخت فسیلی بماند؟

در ظاهر بله؛ چون ما منابع داریم و سوخت ارزان‌تر است اما واقعیت‌های ایران نشان می‌دهد فقط اتکا به فسیلی، نه پایدار است و نه امن. ۴ دلیل روشن:

  1. نیروگاه‌های قدیمی، مصرف سوخت را بلعیده‌اند: اگر همین امروز توسعه تجدیدپذیرها افزایش نیابد، بخش بزرگی از گاز کشور فقط در نیروگاه‌ها مصرف می‌شود.
  2. آلایندگی را نمی‌توان صفر کرد: حتی با فناوری‌های کنترل آلودگی، نیروگاه حرارتی ذاتا آلاینده باقی می‌ماند.
  3. وابستگی به یک منبع = ریسک امنیت انرژی: همان اشتباهی که اروپا در مورد گاز روسیه انجام داد ممکن است برای ایران با گاز داخلی تکرار شود. اگر روزی صادرات، مشکلات خطوط، یا سرمای شدید رخ بدهد منجر به خاموشی سراسری خواهد شد.
  4. مصرف داخلی زیاد = کاهش صادرات: در نتیجه تولید هر کیلووات برق خورشیدی یا بادی، گاز مصرف نشده می‌تواند صادر شود.

پس مسیر درست چیست؟ نه «کاملا فسیلی»، نه «کاملا اروپایی»

برای ایران، بهترین مدل یک نسخه ترکیبی است:

۱) فسیلی با راندمان بالا (ستون اصلی)

  • نوسازی نیروگاه‌ها
  • تبدیل بخاری‌ها به سیکل ترکیبی
  • کاهش تلفات شبکه
  • نصب فیلترهای استاندارد

۲) تجدیدپذیر برای کاهش مصرف داخلی (نه جایگزین کامل)

  • مدیریت پیک تابستان
  • کاهش آلودگی شهری
  • برق ارزان برای مناطق دورافتاده
  • آزاد کردن گاز برای صادرات

۳) انرژی هسته‌ای به‌عنوان پشتیبان

  • ساخت‌وساز طولانی و هزینه‌بر
  • اما بسیار مهم برای امنیت انرژی و ثبات شبکه

جمع‌بندی: ایران راه خودش را باید برود، اما باید از اروپا درس گرفت

ایران با وجود مزیت گاز، نمی‌تواند مانند گذشته فقط بر نیروگاه‌های حرارتی تکیه کند. اروپا تنها به‌خاطر «نداشتن انرژی» به سمت پاک نرفت؛ بلکه به‌خاطر امنیت انرژی، اقتصاد و محیط‌زیست حرکت کرد.

مسیر بهینه ایران این است: 

«فسیلی با راندمان بالا + تجدیدپذیر برای کاهش مصرف داخلی + توسعه محدود هسته‌ای برای پایداری شبکه»

این مدل آلودگی را کاهش، درآمد صادرات گاز را افزایش، وابستگی خطرناک به یک منبع را کم و هم آینده انرژی کشور را پایدار می‌سازد.

source

توسط chidanet.ir