با فرسودگی شبکه های آب و برق و ناتوانی زیرساخت ها در توسعه افقی، کارشناسان راه حل را در بازسازی درونی شهرها و ساخت خانه های کوچک می دانند.
به گزارش خبرنگار اخبارساخته ها؛ در حالیکه طی سه دهه گذشته نسخهی غالب در سیاستگذاری شهری «توسعهی افقی و گسترش محدودهی شهرها» بوده، امروز دادهها و واقعیتهای فنی از فروپاشی تدریجی این مدل حکایت دارند. فرسودگی شبکههای آب و برق، هدررفت گستردهی منابع و هزینههای نجومی نگهداری، موجب شده بسیاری از کارشناسان شهری به نسخهای تازه برسند: بازگشت به درون شهر و ساخت خانههای کوچک در محدودههای موجود.زیرساختها، در آستانهی فروپاشیبه گفتهی کارشناسان شرکتهای آب و برق، بیش از ۴۰ درصد شبکهی توزیع در کلانشهرها قدمتی بالای ۳۰ سال دارد. در بسیاری از مناطق، نشت آب و فرسودگی کابلها باعث اتلاف ۲۰ تا ۳۰ درصد منابع انتقالی میشود. هر متر توسعهی جدید شهری، یعنی دهها متر لولهکشی و کابلکشی اضافه که هزینهی نگهداریاش از توان شهرداریها و دولت خارج است.یک کارشناس حوزهی انرژی در گفتوگو با خبرنگار ما میگوید: «در شرایط فعلی، گسترش محدودهی شهرها مثل اضافه کردن وزنه به بدنی بیمار است. هرچه شهر افقیتر شود، افت فشار آب، تلفات برق و هزینهی پشتیبانی بیشتر میشود. ما دیگر توان گسترش زیرساخت را نداریم؛ باید ظرفیت سکونتی را در همان محدودهی فعلی افزایش دهیم.»
خانههای کوچک، نه بهعنوان مُسکن اقتصادی، بلکه بهعنوان ضرورت زیرساختیتا پیش از این، بحث کوچکسازی واحدهای مسکونی عمدتاً از زاویهی بازار و قدرت خرید مطرح میشد. بر اساس آمار رسمی، از سال ۱۳۹۰ تا امروز، میانگین قیمت مسکن در تهران بیش از ۴۷ برابر شده و توان خرید خانوارها تا ۵۰ برابر کاهش یافته است. همین شکاف باعث شد بسیاری از سیاستگذاران، کاهش متراژ واحدها را راه نجات بدانند.اما اکنون، کارشناسان حوزهی انرژی و شهرسازی هشدار میدهند که موضوع، تنها اقتصادی نیست؛ بلکه زیرساختی است.در واقع، ساخت خانههای کوچک درون شهرها نه یک انتخاب، بلکه واکنشی ناگزیر به محدودیت منابع آب و برق و فرسودگی شبکههای انتقال است.تجربهی گسترش افقی؛ اتلاف منابع و حاشیهنشینی بیشتردادههای رسمی وزارت راه نشان میدهد در دههی ۱۳۹۰، بیش از ۳۰ درصد از توسعهی مسکن در کلانشهرها در خارج از محدودهی اصلی شهری انجام شد. این سیاست در ابتدا برای کنترل قیمت زمین طراحی شده بود، اما در عمل نتیجهای معکوس داد:هزینهی زیرساخت بالا رفت، اتلاف منابع افزایش یافت، و کیفیت زندگی در حاشیهی شهرها بهشدت افت کرد.به گفتهی یکی از مدیران سابق شهرداری تهران: «ما ده سال است که شهر را روی زمین کشیدهایم، در حالی که باید آن را به درون خودش برمیگرداندیم. گسترش شهر بدون بازسازی شبکهها فقط بحران را پنهان کرده، نه حل.»
بازسازی درونی؛ نسخهای کمهزینهتر و پایدارترکارشناسان معتقدند که بازآفرینی بافتهای فرسوده با الگوی خانههای کوچک میتواند سه هدف را همزمان تأمین کند:۱. افزایش ظرفیت سکونتی بدون نیاز به توسعهی زیرساخت جدید،۲. کاهش تلفات انرژی و آب با تمرکز در شعاع خدمات فعلی،۳. افزایش پویایی شهری از طریق تراکم انسانی کنترلشده.به گفتهی «سعید نظری»، پژوهشگر شهرسازی«کوچکسازی اگر با طراحی هوشمندانه و فضاهای اشتراکی همراه شود، میتواند نهتنها مشکل زیرساختی را کاهش دهد، بلکه کیفیت زندگی شهری را هم بالا ببرد. ما باید از مفهوم “خانهی کوچک” به “زندگی فشردهی باکیفیت” برسیم.
چالش اصلی؛ هزینهی زمین و فرهنگ سکونتبا وجود اجماع کارشناسان بر ضرورت تمرکز درونی، موانعی جدی بر سر راه این رویکرد وجود دارد.نخست، قیمت بالای زمین در محدودههای مرکزی است که انگیزهی سازندگان را برای ورود به پروژههای کوچکمتراژ کاهش میدهد. دوم، الگوی فرهنگی خانوار ایرانی است که هنوز بر فضاهای بزرگتر و تفکیکشده تأکید دارد.در اینباره، یک کارشناس اقتصاد مسکن میگوید:«برای موفقیت این سیاست باید همزمان دو اصلاح انجام شود: اصلاح مالیاتی در نظام زمین شهری و تغییر نگرش فرهنگی نسبت به الگوی سکونت. بدون این دو، کوچکسازی فقط باعث گرانتر شدن هر متر مربع خواهد شد.»سیاستهای پیشنهادی برای عبور از بحرانبه باور تحلیلگران شهری، کوچکسازی درونشهری زمانی به سیاستی مؤثر تبدیل میشود که با بستههای تشویقی و اصلاحات ساختاری همراه باشد. سه محور کلیدی در این زمینه عبارتند از:
۱. معافیت مالیاتی برای نوسازی بافتهای فرسوده و پروژههای کممتراژ در محدودههای شهری موجود.
۲. مقررات طراحی جدید برای خانههای کوچک با الزام به نورگیری، تهویه و فضاهای اشتراکی.
۳. محدودیت در صدور مجوز گسترش افقی شهرها تا زمان بازسازی شبکههای آب و برق.
به این ترتیب، کوچکسازی نه یک «تجویز اشتباه» برای بازار مسکن، بلکه تنها واکنش ممکن به بحران زیرساختی شهرهای ایران تلقی میشود؛ نسخهای که اگر بهدرستی اجرا شود، میتواند هم از گسترش حاشیهنشینی جلوگیری کند و هم بار شبکههای خدماتی را کاهش دهد.در شرایطی که منابع آب و برق کشور دیگر تاب گسترش فیزیکی شهرها را ندارند، هر سیاستی جز بازآفرینی درونی و کوچکسازی کنترلشده، حکم اضافه کردن بار به بدن فرسودهی شهر را دارد. اکنون زمان آن رسیده است که مفهوم «خانهی کوچک» نه بهعنوان نشانهی فقر، بلکه بهعنوان نماد پایداری شهری بازتعریف شود.
انتهای پیام/
source