پروژه Bridge Rockaway پس از هشت سال برنامه‌ریزی و توسعه، پاییز گذشته در بروکلین و در تقاطع خیابان‌های Newport و Thatford افتتاح شد. این مجموعه، نخستین نمونه تازه‌ساخت در نیویورک است که کاربری تولیدی سبک را در طبقات پایین با مسکن حمایتی برای ساکنان کم‌درآمد در طبقات بالا ترکیب می‌کند. طراحی معماری توسط دفتر معماری و طراحی Think انجام شده و مساحت کل مجموعه ۱۶٬۷۲۰ مترمربع است. سازمان اجتماعی The Bridge و مرکز تولید و طراحی گرین‌پوینت (GMDC) از حامیان و توسعه‌دهندگان اصلی این پروژه بوده‌اند.

به گفته جَک استِرسون، معمار و موسس Think: «با وجود پیچیدگی‌های پروژه، این طرح نشان می‌دهد همکاری میان سازمان‌ها، نهادها و معماران چگونه می‌تواند امکان تحقق یک الگوی کاملا جدید را فراهم کند.»

زمینه نظری و روند شکل‌گیری ایده

پروژه Bridge Rockaway بر مبنای مفهوم «کارخانه عمودی و کارخانه/شهر ترکیبی» شکل گرفته است: ادغام فضاهای تولیدی (کارخانه یا کارگاه) با فضاهای شهری و حتی مسکونی، در قالب ساختمان‌های چندطبقه.

هرچند این پروژه هنوز در نیویورک «یک مورد استثنایی» محسوب می‌شود، اما نشان می‌دهد شهر چگونه به‌تدریج به سمت ساختمان‌هایی می‌رود که صنایع سبک، تمیز و کم‌صدا را در بافت مسکونی ادغام می‌کنند. این گرایش با سیاست‌های اداره برنامه‌ریزی شهری نیویورک نیز همسو است؛ نهادی که اخیرا اقداماتی در حمایت از «اقتصاد جدید تولید شهری» انجام داده است.

در سال ۲۰۱۶، نینا راپاپورت منتقد و مدرس معماری، در جلسه استماع عمومی شورای شهر از ایده اختلاط صنایع سبک غیرآلاینده با کاربری مسکونی دفاع و مفهوم «تولید فراگیر اجباری» را معرفی کرد؛ مفهومی مشابه الگوی «مسکن فراگیر اجباری» اما برای فضاهای تولیدی مقرون‌به‌صرفه. مسکن فراگیر اجباری در قوانین شهر نیویورک و چند شهر دیگر آمریکا، بدان معناست که وقتی یک زمین یا ساختمان قرار است با تراکم بالاتر یا کاربری بهتر ساخته شود، شهرداری سازنده را مجبور می‌کند بخشی از واحدها را به‌صورت «مسکن مقرون‌به‌صرفه برای افراد کم‌درآمد» عرضه کند. هدف از این کار، جلوگیری از گران شدن افراطی مسکن، حفظ تنوع اقتصادی در محله و حمایت از اقشار کم‌درآمد است؛ الگویی که راپاپورت را به فکر نسخه مشابهی برای صنعت انداخت یعنی «الزام در تامین بخشی از فضاهای تولیدی به‌صورت ارزان و قابل‌دسترس برای کسب‌وکارهای کوچک».

چالش‌های اداری، مالی و زمان‌بندی

راپاپورت در کتاب‌ها و پروژه‌های پژوهشی خود، یک ایده مرکزی را مطرح می‌کند: ترکیب کاربری «صنعت، مسکن و شهرسازی»، در یک ساختمان واحد. اگرچه اولین تلاش او برای اجرای این ایده در سال ۲۰۱۸ در لانگ‌آیلند سیتی هرگز ساخته نشد ولی نمونه‌هایی از این نوع ترکیب کاربری در دیگر شهرها مانند Strathcona Village در ونکوور (۲۰۱۸) و همچنین پروژه‌های متعدد در بروکسل دیده می‌شود. 

Bridge Rockaway از نظر تامین هم‌زمان مقرون‌به‌صرفگی در مسکن و فضاهای تولیدی اهمیت ویژه‌ای دارد. به گفته راپاپورت، این پروژه «یک کار عظیم» بود که نه سازمان‌های غیرانتفاعی، نه شهر و نه توسعه‌دهندگان تصور نمی‌کردند به بیش از دو سال تغییر کاربری، تامین مالی و سپس شش سال ساخت نیاز داشته باشد. بنابراین با وجود همه موانع، اینکه اصلا این پروژه ساخته شد، نوعی معجزه است.

پیکربندی کالبدی و سازمان‌دهی مالکیت

ساختمان از دو حجم عمودی موازی تشکیل شده است که هر دو اندکی شکستگی در فرم دارند و کاربری مسکونی را در خود جای می‌دهند. دسترسی به واحدهای مسکونی از ورودی دوطبقه و نورگیر اصلی صورت می‌گیرد و مالکیت بنا به‌صورت کاندومینیومی میان سه بخش تقسیم شده است. این بدان معناست که ساختمان به چند بخش مستقل تقسیم می‌شود و هر بخش مالک جداگانه دارد؛ اما فضاهای مشترک مثل لابی، راهروها، حیاط یا تاسیسات، به‌طور مشترک اداره می‌شود. در پروژه Bridge Rockaway:

شرکت Mega Development نیز در این پروژه به‌عنوان Co-Developer و پیمانکار حضور داشته است.

فضاهای مشترک و سازمان‌دهی داخلی

در طبقه دوم و میان دو بلوک مسکونی، یک حیاط مرکزی ۱۳۰۰ مترمربعی قرار دارد که فضای باز مشترک ساکنان است و بر فراز بخش صنعتی بنا شده. دفاتر The Bridge و لابی بزرگ این مجموعه نیز در همین سطح قرار دارد و با فضاهای فعالیت، اتاق‌های کامپیوتر، کلاس‌ها و امکانات خدماتی احاطه شده است. 

فضاهای صنعتی: ۳۶۳۰ مترمربع برای تولید شهری

GMDC اداره بخش صنعتی را برعهده دارد: ۳۶۲۳ مترمربع فضا شامل ۱۲ کارگاه، با متراژهای ۱۱۲ تا ۵۵۷ مترمربع، ویژه استارتاپ‌های محلی مانند کارگاه‌های مبلمان، کابینت‌سازی و گچ‌کاری.

نمای این بخش به‌صورت یک نوار ممتد رو به خیابان طراحی شده و دارای نورگیرهای کلریستوری است که نور طبیعی را بدون دید مستقیم تامین می‌کنند. این پنجره‌ها غیرقابل‌گشودن هستند و برای نخستین بار GMDC را به استفاده کامل از سیستم‌های تهویه مطبوع واداشته است.

پایین‌دست بنا با آجرهای نارنجی ــ زرد متغیر پوشیده شده و یک سکوی بارگیری بزرگ، دسترسی کارگاهی را تسهیل می‌کند.

بخش مسکونی: ۱۷۴ واحد برای اقشار کم‌درآمد و کهنه‌سربازان بی‌خانمان

دو بلوک مسکونی دارای ۱۷۴ آپارتمان، شامل ۸۷ واحد مقرون‌به‌صرفه جهت ارائه خدمات حمایتی توسط The Bridge است که برخی از این واحدها، مناسب خانواده‌ها هستند.

نما با ترکیب آجر ذغالی و بژ و پنجره‌های کوچک (punched openings) ساخته شده است. برای بهبود کیفیت نمای دیوار میان‌بنا، تیم طراحی با باغ مجاور پروژه همکاری کرد تا در این دیوار که قاعدتا می‌بایست کور باشد، پنجره ایجاد شود.

بر روی بام نیز سیستم خورشیدی ۱۲۰ کیلوواتی نصب شده که بخشی از انرژی ساختمان را تامین می‌کند و هر دو بخش صنعتی و مسکونی اکنون کاملا پر شده‌اند.

مقررات، استانداردها و چالش‌های فنی

این پروژه از نظر کدهای ساختمانی و زیست‌محیطی چالش‌های متعددی داشته است:

  • نیاز به تغییر کاربری عمده و ایجاد یک منطقه مختلط جدید (MX-19).
  • تغییر منطقه از R6 (مسکونی) به M1-4 (R6A و R7A) یعنی کاربری صنعتی سبک (مسکونی میان‌تراکم و مسکونی پرتراکم‌تر) که به معنای ساختِ ترکیبی مسکن و کاربری تولیدی/کارگاهی است.
  • عبور از فرایند ULURP برای اصلاح متن مقررات: این یکی از مهم‌ترین فرایندهای قانونی در شهر نیویورک است و هر پروژه‌ای که نیاز به تغییر کاربری زمین، تغییر متن مقررات منطقه‌بندی، ادغام یا تفکیک قطعات، یا ایجاد پهنه‌ جدید داشته باشد، حتما باید از این مسیر عبور کند.
  • بررسی‌های متعدد توسط اداره حفاظت محیط‌زیست نیویورک.
  • توقف‌ها و تاخیرهای دوره کرونا.

از نظر فنی، برای رفع نگرانی‌های جامعه محلی و نهادها:

  • عایق‌کاری صوتی و لرزشی میان کارگاه‌ها و واحدهای مسکونی اجرا شد.
  • مانع بخار میان دفاتر و آپارتمان‌های طبقه دوم قرار گرفت تا از هرگونه انتشار احتمالی مواد شیمیایی جلوگیری شود.

پروژه همچنین بر این نکته تاکید داشت که خطوط تولید امروز بسیار تمیزتر، بی‌صدا‌تر و کوچک‌تر شده‌اند و لذا امکان همزیستی امن فضاهای کار و زندگی را فراهم می‌کنند.

جمع‌بندی

هرچند پروژه Bridge Rockaway تضمین نمی‌کند که ساکنان «از تختخواب بلند شوند و مستقیم به کارگاه پایین بروند»، اما الگوی مهمی را نشان می‌دهد:
ترکیبی از مسکن مقرون‌به‌صرفه + تولید شهری قابل دسترس که می‌تواند آینده‌ای پویا برای محله‌های شهری بسازد.

به تعبیر راپاپورت، زندگی در بالای محل کار دوباره به یک راهکار شهری تبدیل شده است، امری که راپاپورت امیدوار است مورد تایید جِین جیکوبز، متفکر و نویسنده جریان‌ساز حوزه شهرسازی که طرفدار محله‌های زنده، ترکیبی و انسانی و مخالف تفکیک شدید کاربری‌ها بود قرار گیرد.

source

توسط chidanet.ir