پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»: برخیز و اول تو بکش: تاریخ مخفی ترور‌های هدفمند اسرائیل؛ کتابی است که در سال ۲۰۱۸ میلادی به قلم رونن برگمن نوشته شده‌است. این کتاب تاریخچه ترور‌های مخفی موساد است. نویسنده که خبرنگار روزنامه یدیعوت آحارانوت و از نویسندگان ارشد سابق بخش نظامی روزنامه «هاآرتص» است، از طریق مصاحبه با افراد مطلع و بررسی اسناد تلاش کرده‌است که تاریخچه‌ای از عملیات ترور مخفیانه اسرائیل را ارائه دهد. «انتخاب» روزانه بخش‌هایی از این کتاب را در ساعت 6 عصر منتشر خواهد کرد.

 

 

 

 

موشه نیسیم وزیر اقتصاد از حزب لیکود سعی کرد وزرای مخالف را متقاعد کند. او از رابین خواست بیرون اتاق جلسه به وی ملحق شود تا با هم صحبت کنند. او گفت ببین انتفاضه دارد با ما چه می‌. کند روحیه عمومی خیلی دلسرد و مایوس است ارتش در گذشته اقداماتی با تدبیر و خلاقیت انجام می‌داد؛ اما مدت هاست که خبری از آن اقدامات نیست ما باید آن حس را در دنیا و در جامعه بین‌الملل احیا کنیم؛ اما اول از همه میان مردم اسرائیل یعنی اینکه نشان دهیم این ارتش همان ارتشی است که سالیان سال اقدامات شگفت‌انگیزی انجام می‌داد ما باید این مأموریت ترور ابوجهاد را به خاطر دلگرم کردن و روحیه بخشی به ملت انجام دهیم.»

سیاست این عامل مخرب روحیه ملت حالا نیازمند خون یک قربانی بود. کشتن، ابوجهاد حداقل از منظر موشه، نیسیم بیشتر یک اقدام نمادین بود تا کاربردی رابین متقاعد شد و با نیسیم به اتاق جلسه برگشت و اعلام کرد که می‌خواهد رأی خود را تغییر دهد با تبدیل آرا از شش به چهار عملیات درس مقدماتی چراغ سبز گرفت.

نیسیم که پسر یکی از خاخام‌های اسرائیل، بود هیچگاه از ترغیب رابین پشیمان نشد. او می‌گوید در تمام دنیا هیچ ارتشی نیست که مانند نیرو‌های دفاعی اسرائیل درباره ارزش‌ها و معیار‌های اخلاقی دقیق و محتاط باشند و تضمین دهند که افراد بیگناه صدمه نمی‌بینند؛ اما اینجا یک قاعده تلمودی وجود دارد که اگر فردی برای کشتن تو می‌آید زودتر برخیز و اول تو او را بکش. »

نیرو‌های اطلاعاتی اسرائیل معتقد بودند خانه ابوجهاد در تونس بهترین مکان برای کشتن اوست. خانه او در یکی از زیباترین و تمیزترین مناطق شهر بود که تنها چندهزار متر با ساحل فاصله داشت. این مسأله موجب دسترسی نسبتاً آسان تیم ترور به آنجا بود.

گشتی‌های پلیس تونس را باید مشغول می‌کردند دو نیروی پلیس از ابوجهاد محافظت می‌کردند. ناهوم بو می‌گوید «آنجا تقریباً یک منطقه خلوت بود و حفاظت کمی داشت همچنین ابوجهاد هنگامی که در تونس بود؛ هر شب به آنجا برمی گشت که مکانی عالی برای کمین کردن بود ابوجهاد فکرش را هم نمی‌کرد دست کسی آنجا به او برسد موساد در بیروت سوریه و اروپا عملیات انجام داده بود؛ اما در تونس هرگز عملیاتی نکرده بود؛ به همین دلیل ابوجهاد نسبتاً احساس امنیت می‌کرد. »

اطلاعات اسرائیل معتقد بود کشتن ابوجهاد در خانه‌اش هشداری برای بقیه فلسطینیان خواهد بود که هیچ جا امن نیست؛ حتی اتاق خوابشان قیصریه نقشه ترور ابوجهاد در خانه‌اش را سال گذشته آماده کرده بود. سه نیروی عملیاتی قیصریه در پوشش تجار عرب مسیر‌های منتهی به منزل ابوجهاد را از سمت ساحل ارزیابی و نقشه دقیقی از اطراف آنجا تهیه کرده بودند. موساد و واحد‌های ۵۰۴ و ۸۲۰۰ آمان تحرکات ابوجهاد را ثبت و برنامه سفر‌های او را ترسیم کردند.

آن‌ها متوجه شدند او برای هر پروازش از جا‌های مختلف بلیط می‌خرد تا دانستن این را که کجاست و به کجا می‌رود دشوار. کند خطوط تلفن منزل و محل کار او تحت کنترل بود عُدد راز افسر وقت آمان در بخش تحقیقات مرتبط با ترور: گفت: «درباره ابوجهاد باید بگویم او را شناختم و برایش احترام قائل شدم درست است که او یک مهاجم مسلح بود؛ اما الگویی از یک مرد خانواده و رهبری واقعی بود که به فکر خدمت و انجام کار خوب برای ملتش بود با وجود این سران اطلاعاتی و سیاسی اسرائیل می‌خواستند او را بکشند. خیر ملت فلسطین از نظر آن‌ها تهدیدی مستقیم برای منافع ملت خودشان بود. از نظر آن‌ها ابوجهاد پشت پرده مرگ صد‌ها یهودی بود.

اسحاق رابین آن مرد نظامی نکته سنج درباره بسیاری از جزئیات مسیر فرار و امنیت نیرو‌ها نگران بود او می‌خواست بداند اگر با تمام این ناوگان به تونس رفتیم و وارد خانه او شدیم و بیمارمان اصلاً در خانه نبود چه اتفاقی خواهد افتاد؟ » نیرو‌های موساد طرح خود را درباره حصول اطمینان از حضور ابوجهاد در منزلش پیش از آغاز حمله توضیح دادند. رابین قانع شد و با وجود ناآرامی در مناطق اشغالی درست یا غلط عملیات درس مقدماتی تأیید شد. ایهود باراک جانشین رئیس ستاد ارتش فرمانده کلی عملیات بود و کمی پیش از شروع زمان‌بندی عملیات جلسه‌ای در ساختمان ستاد کل در تل آویو برگزار کرد. افسران آمان نقشه حومه منزل ابوجهاد را به او نشان دادند. باراک ناگهان به آپارتمان روبه رویی خانه ابوجهاد اشاره کرد و پرسید چه کسی آنجا زندگی می‌کند؟ » یکی از افسران آمان پاسخ داد: «ابوالهول، رئیس امنیت داخلی فتح » باراک با اشاره به خانه‌ای نزدیک خانه ابوجهاد پرسید و اینجا چه کسی زندگی می‌کند؟  یکی از نیرو‌های موساد اسم واقعی و اسم مستعار یکی دیگر از سران ارشد فتح را گفت «محمود عباس ابومازن» باراک در فکر فرورفت و گفت: «تقریباً نزدیک است چرا او را هم ملاقات نکنیم؟ با این ناوگان بزرگی که دارد به تونس می‌رود؛ این یک تیر است و دو نشان.

یکی از سران موساد میان کلام باراک آمد و گفت «ایهود ولش کن این کار تنها عملیاتی را که به خودی خود پیچیده است پیچیده‌تر می‌کند. » بحث سیس و جدل کوتاهی پیش آمد باراک بر استفاده از فرصت پیش آمده برای زدن هر دو هدف اصرار داشت. او مدعی بود چنین حمله‌ای موجب سقوط روحیه فتح می‌شود و می‌تواند تأثیر مطلوبی بر امواج نا آرامی‌ها در مناطق اشغالی بگذارد. نمایندگان موساد و آمان کاملاً با او مخالف بودند آن‌ها گفتند: «ما نمی‌توانیم تضمین دهیم که هر دو هدف همزمان در منزل خود باشند فرمانده شما هستید؛ اما ما توصیه می‌کنیم فقط به ابوجهاد بچسبید همین که او را به سزای اعمالش برسانیم کافی است.»در نهایت باراک تسلیم شد. بدین ترتیب زندگی محمود عباس مردی که بعد‌ها جانشین عرفات شد و باراک زمانی او را شریک قدرتمندی در فرآیند صلح نامید حفظ شد.

 

source

توسط chidanet.ir