رودری بعد از ظهر به هتل رسید. او با عصایش آمده بود و رویاهایی در سر داشت. خبرها از قبل پخش شدهاند. او برنده توپ طلا خواهد شد، نماد فوتبال پپ گواردیولا و لوئیس دلا فوئنته. این خبر به هیاهو تبدیل میشود. رئال مادرید به پاریس نخواهد رفت. وینیسیوس برنده نخواهد شد و حتی دنی کارواخال هم. چه شرم بزرگی.
شکاف سیاسی با یوفا که این جایزه را به همراه فرانس فوتبال مدیریت میکند، مشخص و واضح است. فلورنتینو پرز دستانش را روی هم میزند و پروازها را متوقف میکند: پنجاه نفر از رئال مادرید در زمین میمانند و مهم نیست اگر بعداً به عنوان بهترین تیم برنده شوند، اگر کیلیان امباپه جایزه گرد مولر را با هری کین تقسیم کند و اگر کارلو آنچلوتی جایزه بهترین مربی فصل ۲۰۲۴ را ببرد. شرم بزرگ رخ داده و همچنین بزرگترین خشم و ناراحتی.
برندگان رئال اعلام میشوند و در تئاتر دو شاتله پاریس هیچکس به صحنه برای دریافت جایزه نمیرود. از چهار نفر اول، سه نفر از رئال هستند اما در سالن فقط یک نفر حضور دارد: رودری.
ستارهها با ونهایی با شیشههای تیره میرسند. هواداران و کنجکاوان پشت نردهها و دوربینها جمع شدهاند تا شاید ذرهای از شهرت را ببینند. فرش قرمز برای ستارهها پهن شده که آنها را به ورودی تئاتر دو شاتله میبرد، دور از همه چیز. در میان اینها یک رژه دیگر وجود دارد، اینفلوئنسرها و ستارههای فضای مجازی که جایگاه ویژهای دارند. قهرمانان به تدریج همراه با همسرانشان میرسند. کت و شلوار و کفشهای براق، پاریس به هالیوود تبدیل میشود اما اگر چیزی از مردم دور باشد، همین توپ طلاست.
رودری برنده میشود، ژرژ وهآ این را اعلام میکند، در شبی پر از زمانهای مرده زیرا پر کردن خلا ایجاد شده توسط فلورنتینو کار آسانی نیست. رودری با عصا به صحنه میرود، او نماد فوتبال پپ گواردیولا و دلافوئنته است و این شاید اولین توپ طلایی باشد که به یک روش تفسیر از فوتبال تعلق دارد تا به یک بازیکن خاص.
رودری گریه میکند، او که میخواست بازنشسته شود، گریه میکند، او که در گذشته نزدیک گفته بود این جایزه بیشتر برای بازاریابی است تا حقیقتی صادقانه.
عکسها، نورها و سپس همه از سالن خارج میشوند. زیبا، بسیار زیبا، درخشان. هیچکس، ابدا هیچکس، برای سلام کردن به هواداران توقف نمیکند. آنها سوار ونها میشوند و به هتلی امن مانند فورت ناکس میروند. سازماندهی اینگونه خواسته است، یک جایزه امن و از جنس پلاتین. فوتبال برای مردم، چه ریاکاری شگفتانگیزی.
مارکو کونتریو: توتومرکاتو
source