بسیاری از خانواده‌ها فریاد غم و پشیمانی سر می‌دهند برای دختران و پسرانی که از دستشان رفته‌اند نه لزوما به معنای مردن بلکه به معنای اینکه دیگر کنترلی بر آن‌ها ندارند. راه خودشان را می‌روند آنهم نه راه درست. والدینی که هر روز می‌بینند جوانانشان به قهقرا می‌روند. در روابطی بی قرارداد و بی ضابطه که برایشان جز تباهی به ارمغان نمی‌آورد. از تنش‌های هر شب والدین با جوانان تا افسردگی‌های ازدواج سفید و درگیر شدن با واژه و مفهوم سخیف «پارتنر» و…

به گزارش ایسنا، هر جامعه‌ای را نسبت به میزان سالم یا ناسالم بودن باید از جوانانش شناخت. این قشر تاثیرگذارترین بخش جامعه در روند بالندگی خواهند بود. روند رو به رشد جوان در جامعه ایرانی اسلامی ما نیازمند تربیت صحیح و براساس موازین و آموزه‌های دینی است.

امروزه متاسفانه خیلی از جوانان از موهبت‌های دینداری و تمام شگفتی‌ها و تاثیراتش در زندگی فردی و اجتماعی، روحی و جسمی آگاهی ندارند و فریفته دنیای مجاز در مجاز غیر ایرانی شده‌اند که شبکه‌های اجتماعی نوظهور نقش بسزایی در این معضل داشته‌اند.

دین برای انسان را می‌توان به مثال پزشک درنظر گرفت. یکی برای سلامتی جسم و دیگری برای سلامتی روح و شخصیت و بالندگی فرد که البته دین مبین اسلام حتی در زمینه‌های مختلف سلامت جسمی نیز توصیه‌ها و رهنمودها دارد که منطبق با علم روز جهان نیز هستند.

به همین دلیل لزوم آشنایی و بازگشت جوانان به مقوله دین و معنویت از هر زمان دیگری لازم‌تر می‌نماید. امروزه همه از مصیبت‌ها و آسیب‌های زندگی منهای معنویت و گم شدن در دنیای ظواهر و فضای مجازی و تن دادن به شیوه و سبک زندگی غیرایرانی، بخوانیم غیر اخلاقی، آگاهیم. 

بسیاری از خانواده‌ها فریاد غم و پشیمانی سر می‌دهند برای دختران و پسرانی که از دستشان رفته‌اند نه لزوما به معنای مردن بلکه به معنای اینکه دیگر کنترلی بر آن‌ها ندارند. راه خودشان را می‌روند آنهم نه راه درست. والدینی که هر روز می‌بینند جوانانشان به قهقرا می‌روند. در روابطی بی قرارداد و بی ضابطه که برایشان جز تباهی به ارمغان نمی‌آورد. از تنش‌های هر شبه والدین با جوانان تا افسردگی‌های ازدواج سفید و درگیر شدن با واژه و مفهوم سخیف «پارتنر» و…

کافی است از دو دسته از خانواده‌های مذهبی و غیرمذهبی در کشورمان سوال یا تحقیق شود. به راحتی می‌توان دید چقدر فرق بین راه درست و آرامش در خانواده مذهبی محسوس‌تر است. که البته این قیاس کلی بوده و شامل اکثریت می‌شود و نه تمام خانواده‌ها حتی در نوع مذهبی‌اش لیکن دین، معنویت باعث آرامش، ثبات، موفقیت و پیشرفت در خانواده می‌شود. خانواده معنوی، جایگاه دارد هم نزد فرزند هم نزد والد. احترام جایگاه دارد. پرهیز جایگاه دارد و انسان در اینچنین کانونی در اینچننین تربیتی می‌داند که نباید هرآنچه که غرایز و امیالش گفت را پی بگیرد. می‌داند زندگی و امورش باید در دستش باشد جاهایی نه و جاهایی آری بگوید. بر خودش، بدنش، روحش اشراف و کنترل داشته باشه و اینها مصداق و نمونه‌ای بارز از جو و فضای رفتاری در خانواده‌هایی است که معنویت در آن‌ها جاریست.

جان بی گایزل می‌گوید: «بی ایمانی به خصوص از این لحاظ رنج آور است که دنیا و هر چه را که در اوست در نظر ما لغو و بیهوده و ناپایدار جلوه می دهد، در صورتی که صاحب ایمان در آفرینش و در زندگانی، منظور و مقصودی می بیند. ایمان است که ما را در طوفان روزگار، از افتادن و مغلوب شدن نگاه می دارد. کسی که مذهب ندارد، غریقی است که مدام در دریای شک و تردید و بی تکلیفی دست و پا می زند، خوب را از بد و مفید را از مضر و راست را از دروغ نمی تواند جدا کند و هر روز و هر ساعت، عقیده ای دارد و با خود و با طبیعت و با اهل دنیا پیوسته در جدال و کشمکش است.»

شهید مطهری می‌گوید: «ما امروز از این نسل گله داریم که چرا با قرآن آشنا نیست، چرا در مدرسه‌ها قرآن یاد نمی‌گیرند، حتی به دانشگاه هم که می‌روند از خواندن قرآن عاجزند. البته جای تأسف است که این طور است، اما باید از خودمان بپرسیم ما تاکنون چه اقدامی در این راه کرده‌ایم؟ آیا با همین فقه و شرعیات و قرآن که در مدارس است توقع داریم نسل جوان با قرآن آشنایی کامل داشته باشد؟

انتهای پیام

source

توسط chidanet.ir