روند کاهش سطح آب دریای خزر که از سال ۱۳۷۵ آغاز شده، حالا وارد مرحلهای نگرانکننده شده است. براساس گزارش مرکز ملی مطالعات و تحقیقات دریای خزر، تنها در دو سال گذشته حدود یکچهارم کل کاهش سیساله این دریا رخ داده؛ بهطوریکه سطح آب سال گذشته ۲۶ سانتیمتر پایینتر رفته و نشانههای تازهای از بحران آبی در شمال ایران و حاشیه این دریا را آشکار کرده است.
سیده معصومه بنیهاشمی، مدیر مرکز ملی مطالعات و تحقیقات دریای خزر، تاکید میکند که «از سال ۱۴۰۰، سرعت کاهش سطح آب خزر شدت گرفته و در برخی سواحل جنوبی اثرات آن بسیار نمایان است.» این در حالی است که میزان بارشها در شمال دریا نهتنها کاهش نیافته، بلکه نرمال و حتی بالاتر از حد نرمال گزارش شده، اما سطح آب همچنان پایین میرود.
وقتی باران میبارد، اما دریا پر نمیشود
بررسیها نشان میدهد رود ولگا که اصلیترین منبع آب دریای خزر است، علیرغم افزایش بارندگی، آبدهی کمتری به دریا داشته است. وجود ۱۴ سد در مسیر این رود، تبخیر زیاد آب و اثرات تغییر اقلیم از مهمترین دلایل این ناهماهنگی عنوان شدهاند. به گفته بنیهاشمی، چرایی این روند نیاز به مطالعات کارشناسی بیشتری دارد، چراکه کاهش ورودی آب به دریا با دادههای بارشی فعلی همخوانی ندارد.
ایران، گرفتار زنجیرهای از بحرانهای آبی
کاهش سطح آب خزر تنها یکی از نشانههای بحران گسترده آبی در ایران است. طی ماههای اخیر، گزارشهای متعددی از فرونشست دشتها بهدلیل برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی منتشر شده است؛ پدیدهای که در برخی مناطق به تهدیدی برای شهرها و زیرساختها بدل شده است.
همزمان، آثار تاریخی کشور نیز از خشکسالیهای مکرر آسیب دیده و کارشناسان نسبت به تخریب تدریجی میراث فرهنگی هشدار دادهاند. حالا، با اضافه شدن مسئله دریای خزر، تصویر روشنی از پیامدهای مدیریت نادرست منابع آب و تغییرات اقلیمی در ایران و منطقه ترسیم میشود.
ضرورت بازنگری در مدیریت منابع آب
کارشناسان معتقدند که برای مقابله با این بحران، بازنگری در سیاستهای مدیریت آب، هماهنگی منطقهای در بهرهبرداری از رودخانههای مرزی و برنامهریزی برای کاهش تبخیر و هدررفت منابع آبی ضروری است. در غیر این صورت، روند فعلی میتواند تبعات جبرانناپذیری برای محیطزیست، اقتصاد و زندگی میلیونها نفر در حاشیه دریای خزر و مناطق مرکزی ایران به همراه داشته باشد.